مقاله ها

کلاو روچنی

در مورد قدمت این مراسم، هیچ  سند مکتوبی در دست نیست اما با توجه به اطلاعاتی که  سینه به سینه بزرگان و اهالی روستا گزارش شده است، این مراسم حدود ده قرن سابقه دارد.

«کلاو روچنی» از دو کلمه‌ «کلاو» به معنای کلاه و «روچن» به معنای نورگیری (فضای پنجاه در پنجاه سانتی‌متری) است، که روستاییان منطقه اورامان تخت جهت روشنایی بر بام‌های خود می‌ساختند. این مراسم که در اواخر هفته دوم بهمن ماه (روز پنج شنبه ساعت چهار صبح الی ساعت هفت صبح) برگزار می‌شود. شیوه اجرای آن بدین صورت است:

در زمان‌های گذشته هنگام مراسم، کودکان و نوجوانان روستا برای گرفتن مژده‌گانی بر بالای خانه‌های همدیگر می‌رفتند و کلاه خود را که به صورتی به شال خود می‌بستند را از درون روچن (نورگیر) به درون خانه‌های همدیگر می‌انداختند و صاحب‌خانه هم مژده‌گانی خود را از قبیل کشک، کشمش، شیرینی و میوه‌های خشک شده و غیره  درون کلاه می‌انداخت و فردی که مژدگانی دریافت می‌نمود، کلاه خود را به وسیله‌ی شال بالا می‌کشید. اما در چند سال اخیر که بافت خانه‌ها تغییر نموده و نورگیری در کار نیست، اهالی روستا در حالی که بانگ کلاو روچنیکلاو روچنیسر می‌دهند در کوچه‌ها و پس کوچه‌ها می‌گردند و از در و پنجره خانه‌ها وارد می‌شوند و مژدگانیخود را دریافت می‌کنند.

در هنگام اجرای مراسم تمام فضای روستاهای مذکور (که مراسم در آن‌ها برگزار می‌شود) اعم از کوچه‌ها، خانه‌ها وبام‌ها صحنه گردش کودکان، نوجوانان و جوانانی می‌شود، که برای دریافت مژدگانی اقدام می‌نمایند.

تربی

در مورد قدمت این مراسم،یه درستی مشخص نیست ولی اسناد و مدارک تاریخی ریشه این مراسم را در دوره زرتشت مشخص می‌کند. با توجه به اطلاعاتی که سینه به سینه از بزرگان نقل شده است، این مراسم حدود ده قرن است که رواج دارد.

تربی، از کلمه تربت گرفته شده‌است که به معنای خاک می‌باشد. در زمان قبل از اسلام یعنی در دوره‌ی زرتشت، رسم بر این بوده که هر گاه کسی  فوت می‌کرد بستگانش هر ساله بر سر خاک او می‌رفتند.

شیوه برگزاری این مراسم بدین صورت می‌باشد:

در روز مراسم هر خانوار، نان‌های نذری خود را که یکی دو روز قبل از مراسم توسط خانم‌ها آماده شده است، درون دستمال بزرگی (توشه بر) می‌گذارند و هر کس دستمال خود را بر دوش گرفته از خانه بیرون می‌آید و بر پشت بام‌ها می‌ایستند، تا زمان حرکت فرا رسد. پس از این‌که همگی جمع شدند، دف‌‌زنان به گروها می‌پیوندند و شروع به دف زدن و سرودن اشعار مذهبی می‌کنند و اجتماع بزرگ به صورت صفی طولانی در حالی که الله الله سر می‌دهند و دف‌زنان در حال نواختن هستند، شروع به حرکت می‌کنند و راهی سر مزار می‌شوند. پس از رسیدن به سر مزار، همه نان‌ها را در یک جا (جای همیشگی ) جمع می‌کنند و به صورت تکه‌های کوچک خرد می‌کنند؛ پس از خرد کردن نان‌ها هر کس مقداری نان برای تبرک برای خود بر می‌دارد و بقیه‌ی نان‌ها را به چند قسمت مساوی تقسیم نموده و هر قسمت را درون دستمال بزرگی ( که گلیم نامیده می‌شود) می‌ریزند و بعد هر قسمت توسط افراد مخصوص این کار (در لهجه‌ محلی به این افراد لالو ممه گفته می‌شود) به یکی از محله‌های روستا جهت تبرک برده می‌شود. بعد از ورود این افراد به درون روستا کودکان، دختران، زنان و دیگر افراد که در روستا ماندگار شده‌اند برای گرفتن تبرک پیش این افراد می‌آیند و پس از گرفتن تبرک و پخش تمام نان‌ها در بین مردم مراسم به اتمام می‌رسد.

   تمام کوچه و پس کوچه ها و بام‌های روستای اورامان تخت در هنگام مراسم، مملو از جمعیت مشتاقی است که جهت برگزاری وتماشای مراسم بیرون آمده‌اند.

زیارت‌گاه پیرشالیار در دو کیلومتری روستا و مرقد «پیر خالو» در یک کیلومتری روستا و مرقد «شالیار سیاو» در یک کیلومتری روستای اورامان تخت محل اصلی برگزاری این مراسم می‌باشد.

ابراز و وسایل مورد استفاده عبارتند از:

-نان مخصوص مراسم به نام «گیته مژگه»  getamazge  . این نان که توسط زنان پخته می‌شود و بدین صورت آماده می‌شود: در مرحله‌ی اول خمیر آماده می‌شود و خمیر آماده را در جای گرم به مدت هشت الی نه ساعت می‌گذارند تا به اصطلاح محلی ترش شود. بعد از این‌که خمیر ترش شد، لای قرص‌های خمیر که آماده‌ی پخت هستند مغز گردوی خرد شده می‌ریزند و آن را پهن کرده به شکل گرد در می‌آورند و آن را بر روی ساج می‌گذارند و با قاشق روی خمیر را به صورت خط‌های موازی برش می‌دهند.

-دف جهت نواختن در مر اسم.

-ماست که برای تبرک و نذر آورده می‌شود و در بین مردم تقسیم می‌شود.

تعزيه و شبيه خوانی تعزيه در دهلران

 اعتلاي شبيه‌خواني، به نيمه دوم قرن سيزدهم هجري قمري مربوط باز مي‌گردد که ريشه اساسي‌اش به فاجعه تاريخي و مذهبي کربلا و شهادت امام حسين و يارانش در جنگ با سپاهيان يزيد بر مي‌گردد. اين تعزيه و شبيه‌خواني از دير‌باز در شهر دهلران اجرا مي‌شده است و بنيانگذار اين شيوه در اين شهر، حاج جمعه اسکندري بود که با اخلاص و صفاي کامل در تهيه امکانات مورد نياز تعزيه همت خويش را به کار مي‌برد و آن‌چنان اين شيوه را در شهر دهلران رونق بخشيد، که نقش‌هاي شبيه را، بزرگان طوايف مختلف اجرا مي‌کردند.

سابقه اجراي اين شبيه خواني به سال 1315 هجري شمسي باز مي‌گردد، که اولين بار بنيانگذارش، مرحوم حاج جمعه اسکندري مي‌باشد و تا حال هم ادامه دارد. که در حال حاضر از تمام طوايف شهرستان دهلران در اين شبيه افراد وجود دارد.

شبيه‌خواني روز عاشورا که از لحظه ورود امام و ياران با وفايش به سرزمين کربلا شروع و تا شهادت امام حسين (ع) ادامه دارد و با گريه و آه و ناله تماشاگران همراه است.  و داراي ارزش‌هاي زيادي مي‌باشد که بر روح و روان تماشاگران تاثير مي‌گذارد.

از ويژگي‌هاي منحصر به فرد اينکه: مردم شهرستان قبل از اجراي شبيه، به صورت دسته‌هاي نوحه‌خواني و زنجيرزني از تمام شهر وحسينيه‌ها وهيئت‌ها وارد ميدان نينوا- محل اجراي شبيه- مي‌شوند و پس از پايان شبيه و شهادت امام حسين، ضمن پرتاب سنگ به سوي شمرابن ذوالجوشن و يزيديان باز هم به صورت دسته‌هاي نوحه‌خواني وبا چشماني گريان به سوي منزل خود حرکت مي‌کنند،گويي که واقعا اينجا دشت کربلاست.

از ديگر ويژگي‌ها اينکه، تمام بزرگان طوايف شهرستان دور هم جمع مي‌شوند و درباره نحوه انتخاب بازيگران با هم مشورت مي‌کنند واين شبيه‌خواني عامل مهم اتحاد وهمدلي جامعه دهلران بخصوص اقوام لر و کرد مي‌باشد.

تعزيه نمايشي حماسي واسطوره‌اي واقعي است، که سراسر آن را غم و اندوهي فرا گرفته و انسان را به تاريخ گذشته اين سامان پيوند مي‌دهد. اگر به ريشه تاريخي تعزيه در فرهنگ ايراني بپردازيم، به حوادث حماسي در فرهنگ اوستايي، پهلوي وتاريخي همچون سوگ سياوش که اعتلاي سوگ در فرهنگ گذشته ايران مي‌باشد، برمي‌خوريم.

فرهنگ فارسي معين تعزيه را، عزاداري کردن معني کرده است و تعزيه‌خوان کسي که در تعزيه وظيفه‌اي را ايفا مي‌کند و اشعارمخصوصي را بخواند، معني شده است و تعزيه گردان هم به کارگردان تعزيه، مدير تعزيه و گرداننده چرخي و دستگاهي معني شده است.

اعتلاي شبيه، به نيمه دوم قرن سيزدهم هجري قمري مربوط مي‌شود که ريشه اساسي‌اش به فاجعه تاريخي و مذهبي کربلا و شهادت امام حسين(ع) و يارانش در جنگ با سپاهيان يزيد برمي‌گردد. پس از همين زمان بود که در آثار نظم و نثرما قطعاتي وارد شده است و محتشم کاشاني و کمال غياث شيرازي، در اين زمينه آثاري دارند اما مهم‌ترين کار را، ملاحسين کمال کاشفي سبزواري با اثر معروفش روضه الشهدا در تکوين هسته نمايشي تعزيه از لحاظ داستان‌پردازي داشته است.

تعزيه و شبيه‌خواني که در شهرستان دهلران اجرا مي‌شود در سال1315ه.ش توسط مرحوم حاج جمعه اسکندري شروع و تا حال حاضر هم ادامه دارد. در اين شبيه‌خواني مردم علاقمند دهلران، که شيفته امام حسين هستند و به عنوان عزاداري از نخستين ساعات روز دهم محرم براي ديدن تعزيه،عزاداري مي‌کنند و با حضورخود هم در تعزيه شرکت مي‌کنند و با ديدن و شنيدن غم‌نامه امام حسين(ع) اخلاص در عزاداري سالار شهيدان را با تمام وجود از خود نشان مي دهند.

براي اجراي اين شبيه خواني که سراسر با حزن و اندوه همراه است از وسايلي مانند شمشير، سپر، نيزه وخنجرها استفاده مي‌کنند. وبه جز عوامل انساني، که با دقت خاصي براي نقش‌ها انتخاب مي‌شوند، از حيواناتي مانند اسب وشتر هم استفاده مي‌شود. براي درست کردن خيمه‌ها هم از نوعي پارچه‌هاي نازک‌تر مانند گوني‌هايي که در قيروگوني کاربرد دارند، استفاده مي‌شود.

با توجه به شلوغي و ازدحام بالاي جمعيت، سر و صدا، فرياد، آه وناله در هنگام شهادت امام و ياران با وفايش و براي اينکه صدا به تمام حاضران برسد از بلند گوهاي دستي و اکوها هم استفاده مي‌کنند. افراد هم از لباس مخصوص آن تاريخ و روزگار اسلام که يک رداي بلند و انواع سربندها مي‌باشد استفاده مي‌کنند. سربازان يزيد هم لباس‌هايي به رنگ قرمز بر تن دارند.

در حال حاضر در شهرستان دهلران، مکاني که فقط مخصوص اجراي تعزيه و شبيه‌خواني باشد وجود ندارد ولي همه ساله در ميدان نينوا که يک جاي هموار و مسطح مي‌باشد، برگزار مي‌شود. اين ميدان، پذيراي جمعيتي مي‌باشد که از شهرستان و تمام استان براي مشاهده تعزيه آمده‌اند. روزهاي قبل از اجراي تعزيه، زمين کاملا آماده و مهياي اجرا مي‌شود و اگر در فصل تابستان باشد، به خاطر جلوگيري از گرد و خاک، روز قبل از اجرا با پاشيدن آب بر روي زمين آن را آماده جنگ و نبرد ياران با وفاي امام با يزيديان مي‌گردد.

اين مراسم در روستاي جليزي از توابع بخش موسيان شهرستان دهلران هم برگزار مي‌شود که هم از سابقه چنداني برخوردار نمي باشد و هم از لحاظ تما شاگران قابل مقايسه با تعزيه و شبيه مرکز شهرستان دهلران نمي‌باشد.

قبلا و در زمان جنگ تحميلي، يزيديان زمان عليه نظام مقدس جمهوري اسلامي، هنرمندان و تعزيه گردانان شهرستان دهلران را به خاطر مسئله جنگ وعدم امنيت در شهرستان دهلران به شهر آبدانان مهاجرت کرده بودند، اين شبيه‌خواني در شهر آبدانان برگزار مي‌شد.

به گفته آقاي رمضان محمدي زاده کارگردان وتعزيه گردان شبيه دهلران: شبيه تعزيه آبدانان همان تعزيه‌اي است، که توسط هنرمندان دهلراني در زمان جنگ اجرا مي‌شده است و شهرستان آبدانان سابقه چنداني در اجراي شبيه و تعزيه‌گرداني ندارد در مقايسه با شبيه شهرستان دهلران. 

ماشته بافی لرستان

 

 

بافت ماشته، با تو جه به ضرورت و نياز آن در زند گي به سال‌هاي دور مي‌رسد و در مورد پيشينه تاريخي وسوابق حضور آن در لرستان نمي‌توان به آساني سخن گفت. اما به استناد به برخي متون از جمله کتاب "جغرافياي تا ريخي بروجرد " از زمان سلجوقي – صفوي تا عهد قاجار از رونق به سزا يي برخور دار بوده است. چنانچه در دهکده کارخانه در دشت سيلاخور محل اسکان کارگران بافنده بوده است.

اين نوع بافته، در نوار جنوبي کشور موج بافي، در اصفهان جاجيم بافي و در لرستان ماشته ناميده مي شود. به طور کلي اسامي اين بافته شامل: موج بافي، ساچيم بافي، ماشته وجيلا بافي (جيلا نام دستگاهي است که ماشته با آن بافته مي‌شود) مي‌باشد.

   

ماشته، نوعي بافته سنتي داري است. دستگاه بافت آن داراي چهار ورد (شانه) وچهار پاخو (پدال) است. پاخو به وسيله قطعه‌هايي چوبي که شوتول ناميده مي‌شوند به انگازه‌ها متصل شده‌اند. معمولا چله‌ها در اين نوع بافته از دو رنگ (قرمزو سفيد يا سفيد و قهوه‌اي)انتخاب مي‌شوند.

نخ مورد استفاده، نخ‌هاي پشمي رنگي است که براي بافته‌هاي ديگر از جمله گليم نيز استفاده مي‌شود. و معمولا از پشم گوسفند و بز تهيه مي‌شود . نخ پود در اين نوع بافته، نخ مشکي و قر مز مي‌باشد که در تر کيب با رنگ‌هاي چله، چهار خانه‌هاي رنگي به دست مي‌آيد.

مساحتي که دستگاه ماشته بافي در آن قرار گرفته است، محوطه‌اي مستطيل شکل به عرض 2 متر وطول تقريبي 5 متر مي‌باشد .ساختار کلي دستگاه ماشته‌بافي، بر روي چاله‌اي مکعب شکل قرار مي‌گيرد که پدال‌هاي دستگاه در داخل آن جاي مي‌گيرند و بافنده نيز در لبه انتهايي چاله (پاچال) مي‌نشيند .

جهت بافت، ابتدا نخ‌هاي رنگي پشم را به منظور چله‌کشي روي قطعه‌هايي چوبي به طول 40 سانتي‌متر به صورت کلاف مي‌پيچند، آن‌گاه نخ‌ها را از کلاف باز کرده و از روي يک چوب افقي که به ديوار متصل است و يا از سقف آويزان است، به طور منظم عبور مي‌دهند.  سپس امتداد نخ‌ها را به صورت افقي، از زير يک چوب که با سنگ يا ميخ محکم شده است، مي گذارند و سپس آن را عبور مي‌دهند. در حال حاضر اين عمل را با دستگاهي به نام، دستگاه چله‌کشي انجام مي‌دهند. وردها داراي يک چهار چوب فلزي و ميله‌اي افقي مي باشند که وزنه‌هايي کوچک در وسط آن‌ها تحت عنوان لامل lamel قرار دارد. هر ورد داراي 105 لامل است که متناسب با طرح و تراکم آن مي‌توان، تعداد وردهاي مصرفي براي هر بافته را به دست آورد. با حرکت وردها دهنه کار باز شده وعمل پودگذاري توسط ماکو و با پرتاب آن بين دهنه کار صورت مي‌پذيرد. پس از هر بار پود گذاري عمل شانه زدن صورت مي‌گيرد. با بافته شدن ماشته آن را دور يک چوب گرد، که اسنو ناميده مي شود مي‌پيچند. بعد از اتمام کار، بافت‌هايي با طول 2 متر و عرض 50 سانتي‌متر به دست مي‌آيد . (طول بافته مي‌تواند بيشتر از اين اندازه نيز باشد ولي عرض آن نسبت به دهانه دستگاه معمولا 50 سانتي‌متر در نظر گرفته مي‌شود) بعد از پايان يافتن دو نوار 50 سانتي‌متري به بهم، و دوختن چهار تخته از آن‌ها به يکديگر، اندازه مورد نظر را به دست مي‌آورند و لبه‌ها نيز به نسبت سفارش داده شده و درخواست مشتري دوخته يا ريشه‌بندي مي‌گردد.

ماشته موارد استفاده متعددي دارد که عبارتند از: رختخواب پيچ (معمولا در جهيزيه دختران دو يا چند تخته ماشته قرار مي‌دهند.) رو فرشي، جل اسب، زير انداز کف اتاق وسياه چادر، سجاده، کوسن، تزيين رويه کيف وساک، کيسه حمام، پرده و . . .استفاده مي‌شود .

مهم‌ترين طرح ماشته، به صورت شطرنجي است. علاوه بر آن طرح راه راه و طرح حوض براي سجاده مورد استفاده قرار مي‌گيرد .

عمده‌ترين رنگ‌هاي به کار رفته در ماشته رنگ سفيد، قرمز يا سفيد، سورمه‌اي است. در گذ شته از رنگ‌هاي متنوع سبز، قرمز و آبي نيز استفاده مي‌شد . 

ابزار و وسايل مورد استفاده ماشته‌بافي عبارتنداز:

1.  دستگاه جيلابافي: دستگاهي است ساده و سنتي مانند دستگاه نساجي.

   2.ماسوره: قطعه‌اي است چوبي شکل و کوچک که، نخ را به دور آن مي‌پيچند و در درون ماکو جاي مي‌گيرد.

   3. ماکو : قطعه اي چوبي است به شکل بيضي، که ماسوره درون آن جاي مي‌گيرد. براي عبور دادن نخ از بين تارها و عمل بافت از آن استفاده مي‌شود .

  4. دفه: ابزا ري است فلزي و دندانه‌اي شکل مانند شانه که داراي يک دسته مي‌باشد. با آن بر روي پودها مي‌کوبند تا قسمت‌هاي بافته شده پيوسته و محکم گردنند.

5. چرخ ريسند گي: از آن براي تا بيدن نخ‌هاي پشمي استفاده مي‌شود.

از آنجا که صنايع دستي، باز گو کننده خصوصيات تاريخي، اجتماعي وفرهنگي منطقه محل توليد مي‌باشد، اين هنر مي‌تواند عامل مهمي در شناساندن فرهنگ و تمدن به حساب آيد وعلاوه بر آن عاملي براي جلب وجذب توريست وجهانگردان داخلي و خارجي در منطقه قلمداد شود.

مراسم تعزیه همدان

سوگواري در غم عزيزان، به خصوص كساني‌كه به صورت قهرمان در نظر مردم مي‌مانند، در ايران باستان وجود داشته است. كه از جمله مي‌توان به سوگ سياوش اشاره نمود. بعد از اسلام و واقعه عاشورا تجليل و گرامي‌داشت ياد و خاطره شهداي كربلا در شبيه‌خواني، سينه‌زني و تعزيه‌خواني، نمود پيدا كرد كه با اجراي نمادين و خواندن نوحه، واقعه را به صورت زنده در بين تماشاچيان تجلي مي‌کنند و هر ساله در ايام محرم، عهد و ميثاق مردم را با امامان و شهدا و اهداف آنان مستحكم‌تر مي‌نمايند.

قبل از آغاز ماه محرم، همه مردم خود را براي عزاداري و انجام هر چه با شكوه‌تر اين مراسم، آماده مي‌كنند. با سياه‌پوش كردن مساجد و تكايا و منازل و آويختن پرچم‌هايي كه آراسته به اسامي معصومين و تميز كردن مساجد و سياه‌پوش كردن علم‌ها، به استقبال ماه محرم مي‌روند. اوج مراسم عزاداري در ايام، تاسوعا و عاشور است كه تعزيه نيز برگزار مي‌شود .

تعزيه‌خوانان كه شامل چندين نفر هستند، به دو دسته موافق‌خوان و مخالف‌خوان تقسيم مي‌شوند و هر يک از افراد گروه با توجه به نقش خود، لباس مخصوص مي‌پوشد و خيمه‌ها را بر پا مي‌كنند كه خيمه اهل بيت امام حسين (ع) از آن جمله است .

تعزيه‌خوانان در هر يک از ايام تعزيه، نقش يکي از شهيدان كربلا را اجرا مي‌كنند .

معمولا تعزيه، در فضاي باز و حضور گسترده مردم كه علاقه‌مند به اهل بيت هستند، اجرا مي‌شود .

تعزيه‌خوانان با اجراي نمايش نمادين و خواندن اشعار جانسوز و ذكر مصيبت، واقعه كربلا را آنچنان مجسم مي‌كنند، كه ناله و سوز مردم بلند مي‌شود .

اوج تعزيه در روز عاشوراست، كه با ذكر مصيبت امام حسين (ع) و به شهادت رسيدن وي و به آتش كشيدن خيمه‌ها عمق مصيبت را به نمايش مي‌گذارند .

 

از جمله برنامه‌هاي جانبي تعزيه، پخش نذورات و غذا است. كساني‌كه نذر دارند يا حاجت خود را گرفته‌اند نذري مي‌دهند و شامل برنج با مرغ، آش، حليم، خرما و شير .... است .

واقعه كربلا و گرامي‌داشت آن در هر برهه از زمان، باعث بيداري مردم، همدلي، آگاهي مردم از وضعيت اجتماعي و سياسي، شهدات طلبي و ظلم ستيزي ..... را در پي داشته است و زنده نگه داشتن اين واقعه، در واقع زنده نگه‌داشتن اسلام است .

ابزار و وسايل مورد استفاده در اين مراسم:

لباس : لباس رزم كه براي گروه‌هاي يزيدي و امام حسين متفاوت است . يعني گروه يزيد لباس‌هايي به رنگ سياه و قرمز وگروه امام لباس‌هايي به رنگ سفيد و سبز، شمشير و سپر و چكمه، خيمه‌ها، علم، سنج و دهل، ني و شيپور، اسب.