عاشیق‌لار

ایمیل پرینت

بر اساس ذكر منابع، خاستگاه اصلي و اوليه موسيقي اوزاني و عاشقي حوزه درياي خزر بوده و هم‌ اينک نيز موسيقي اوزاني در ميان ساكنان كرانه‌هاي شرقي و غربي اين دريا و در قلمرو ايران يعني در حدود آذربايجان‌هاي غربي و شرقي، گرگان، تركمن‌صحرا، شمال خراسان، اردبيل، شمال همدان و زنجان وجود دارد. اين موسيقي در هزاره‌هاي قبل از ميلاد به ترتيب در ميان مانناها، اشكانيان و ... به دست آمده است. بر اساس ذكر برخي از منابع، سومريان نخستين قومي بودند كه موسيقي اوزاني درميان آن‌ها رايج بوده و پيكره‌اي اوزاني در كاوش‌هاي باستان‌شناسي در بين‌النهرين به دست آمده است. بعد از سومريان، رواج هنر و موسيقي اوزان گويا، در بين ايلامي‌ها و مانناها با پيدا شدن آثاري از نقش اوزان‌ها بر لوح‌هاي گلي و پياله‌هاي مفرغي به دست آمده است. همچنين اشاره شده است حدود 1600 سال پيش ميان تركان اوغوز در ايلاتي كه در دامنه كوه‌هاي آلتايي و آلقون‌تاي به ييلاق و قشلاق مي‌رفتند، پيرداننده، عاقل، فرد مدير و مدبر به نام ددهَ قورقود كه وظيفه فرماندهي، رهبري و ارشاد اقوام اوغوز را بر عهده داشته، زندگي مي‌كرده است. به اين تركان اقوام بايات يا بيات نيز گفته‌اند. كه عنوان باياتي - شعرهاي‌تركي - و نام بعضي از دستگاه‌هاي موسيقي ايراني و آذربايجاني را به آن منصوب مي‌دانند. هنر موسيقي سنتي آذربايجان همراه با نوازندگان محلي آن (آشّيق‌ها)- نوازنده سنتي ساز در آذربايجان - از گذشته‌هاي دور، مالک بخشي از گنجينه عظيم هنر و ادبيات تاريخي پيشينيان خود هستند كه منظومه‌ها و سروده‌هايشان را با تركيب موسيقي سنتي به‌طور استادانه و با ايده‌هاي بشردوستانه و الهام از قريحه ذاتي خود،‌ زندگي، طبيعت و حفظ سنن هنر آشّيقي، به زبان عاميانه و در ميان مردم بازگو مي‌كند.

 

ويژگي موسيقي آشّيق‌لار را با بيش از هزار سال سابقه مي‌توان علاوه بر تركيب موزون و متناسب آهنگ‌ها و زير و بم نغمه‌ها در بديهه‌خواني آن ديد. از سويي برخي عقيده دارند، خاستگاه موسيقي آشّيق اروميه بوده و دليل اين امر را در اصالت مقام‌ها و تک‌ساز بودن آن مي‌دانند كه تا كنون توانسته دست نخوره باقي بماند. همين قضيه گواهي است براي نوازندگان جمهوري آذربايجان ( باكو ) كه اصالت فرهنگي را گويا مي‌نمايد .

نام آذربايجان اساسا با نام برخي از مردان و زنان بزرگي عجين گشته كه هر يک به عنوان مفاخر ملي و ميهني نقش ارزنده‌اي را در ميان ملت خود داشته و به نحوي خالق و بازگو‌كننده انواع هنرها و تكنيک‌ها شده‌اند، ‌و هنر موسيقس سنتي و فولکلوريک آذربايجان همراه با نوازندگان محلي آن (آشّيق‌ها) نيز از اين جمله هستند؛‌ كه در اين ميان آشّيق، پيوند خود را چنان با موسيقي در مي‌آميزد، كه خود و هنرش را در ميان فرهنگ ملل به بوته نمايش مي‌گذارد. آشّيق‌هاي اين دوران و عهد قديم، مالک بخشي از گنجينه عظيم هنر و ادبيات تاريخي و پيشينيان خود هستند كه منظومه‌ها و سروده‌هايشان را با تركيب موسيقي سنتي به طور استادانه و با ايده‌هاي بشردوستانه و الهام از قريحه ذاتي خود،‌ زندگي، طبيعت و حفظ سنن هنر آشّيق، به زبان عاميانه و در ميان مردم بازگو مي‌كند. از اين رو وقتي سخن از موسيقي سنتي آذربايجان به ميان مي‌آيد، نام آشّيق نيز با ذهن آدمي پيوند مي‌خورد .

ويژگي موسيقي فولکلوريک آشّيق‌لار را با بيش از هزار سال سابقه مي‌توان، علاوه بر تركيب موزون و متناسب آهنگ‌ها و زير و بم نغمه‌ها، در بديهه‌خواني آن ديد كه همين جنبه اخير به عنوان يکي از ويژگي‌هاي منحصر به فرد، به نوازنده اجازه مي‌دهد كه نيروي خلاقيت و ذهن خويش را به كار گيرد و در حين اجراي آهنگ و مقام به مايه دستگاهي ديگر برود. نام آشّيق در آذربايجان، به نوازندگان و خوانندگان دوره‌گردي اطلاق مي‌شود كه براي اجرا موسيقي سنتي، هميشه سازي بر دوش دارند كه در مجالس عروسي روستايي و قهوه‌خانه‌ها مي‌نوازند و مي‌خوانند. اين نوازندگان، تنها خادمان هنرهاي زيباي مـوسيقي سنتي در آذربايجان هستند كه با سازي بسيار مقدس در ميان مردم مي‌نوازنـد، مي‌خوانند و بديهه سرايي ‌مي‌كنند. آشّيق‌ها در همه جاي آذربايجان، همواره ايستاده و ترجيحا با لباس رسمي كه در ساير مناطق هم مشابهت دارد، اجرا مي‌كنند و در ميان اجراي برنامه خود براي به هيجان در آوردن شنوندگان و ناظرين اين هنر، در حين ايفاي برنامه از حركاتي چون بالا و پايين كاسه يا بازوي ساز در پشت گردن يا كوبيدن پاي بر زمين، به‌خصوص به هنگام اجراي نغمه‌هاي حربي و حماسي استفاده مي‌كنند.

آشّيق را در قديم اوزان، وارساق، يانشاق يا نشاق، ايشيق و بعدها آشّيق ناميدند . در تركمن صحرا و جمهوري تركمنستان باغشي، در ازبكستان باخشي يا بخش و جيرچي و در تركيه، جمهوري‌هاي آذربايجان، نخجوان و ايران آشّيق مي‌نامند.- آشّيق را دربيان با تشديد (ش) تلفظ مي‌كنند-. در نوشتار هم به اشكال مختلفي مانند عاشيق، آشّيق و برخي آشيق هم مي‌نوسند. براي واژه آشّيق گفته شده است: كلمه‌اي است ،عربي به معناي عشق و دوستدار. البته اگر به صورت عاشيق نوشته شود؛ از سويي هم گفته شده ريشه در تركي داشته و از مصدر آشيلاماق به معني تلقين يا تزريق كردن گرفته شده است، و برخي هم نظر داده‌اند، از ريشه ترکي ايشيق به معناي نور و روشنايي گرفته شده است. برخي را هم عقيده بر اين است، که آشيق از ريشه آشماق به معني گذشتن و عبور از يک مرحله عرفاني به مرحله ديگر گرفته شده است. نظر ديگري هم مبني بر اين است، که با توجه به سر کوک‌هاي دسته ساز که شبيه قاب پاي گوسفند مي‌باشد و اين مفاصل استخواني در زبان ترکي آشّيق ناميده مي‌شود، از اين رو نوازندگان اين نوع ساز را آشّيق مي‌نامند. لذا با توجه به اين که  (ع) ابتداي واژه در تلفظ به صورت عربي غليظ بيان نمي‌شود، بهتر است به جاي آن حرف (آ) را ‌به‌کار برد. با اين حال هنرمندترين و شايسته‌ترين ايشان را " دَدهَ " گويند. ددهَ قاسم قرن 13 هجري، توراب ددهَ قرن 12 هجري، كرم ددهَ و مشهورتر از همه ددهَ قورقود، از پر آوازه‌ترين آشّيق‌ها در ميان مردم هستند .

از سرآمد آشّيق‌هاي استان م‌توان مرحوم عاشق دهقان، عاشق درويش، عاشق اصلان، عاشق بولود، عاشق يوسف، عاشق عسگر، عاشق نبات عليزاده، عاشق علي و ... را نام برد. ادبيات و موسيقي آشّيق در محدوده فرهنگي ايران در بين نوازندگان بيش از  72 آهنگ و مقام ( هاوا ) دارد، كه آشّيق مي‌بايست با حفظ اين مقام‌ها در ذهن و سينه خود به مقام استادي دست پيدا كند؛ در اسطوره‌هاي آذربايجاني گويند هر آشّيق كه بتواند بدون انقطاع نفس اين 72 آهنگ را يک‌سره با ساز خود بزند و بخواند زمان مرگش فرا خواهد رسيد.( در برخي از مناطق ترک زبان ايران اين تعداد مقام به 144 و در  جمهوري آذربايجان (باكو) گاهي به بيش از 120 مقام هم مي‌رسد. ) از برخي مقام‌هاي اين موسيقي مي‌توان به موارد زير شاره كرد : شيخ ختايي ، تجنيس قبا، صوراسرافيل، آقا خاني، خوي امير آهيسي، فرهاد امير آهيسي، آراز باسده، موسلمان كشكولي سي دوداق دَيمهَ ز، قره باغي، ارمني كشكولي سه، دستان- مخمس در آذربايجان شرقي -، شكر يازي بنياد نامه، دييشمه، قفيل بند، سياستاسپل، ديلقم، حلبس، قوربتي، حجران، قره عيني، چيندوار، و... . برخي از آهنگ‌ها ياد شده، معرف يک منطقه خاص بوده و به نام همان منطقه معروف است. براي مثال : مقام ( هاوا در زبان ترکي ) شكريازي معرف روستايي است به همين نام در نزديكي شهر سلماس يا مقام مخمس كه متعلق به آشّيق‌هاي آذربايجان شرقي است در استان آذربايجان غربي به دستان مشهور است.

روي هم رفته مقام‌هاي اين موسيقي به سه گروه، يوخاري‌هاوالار( آهنگ‌هاي بالا )، اورتا‌هاوالار(آهنگ‌هاي مياني ) و آشاغي‌هاوالار( آهنگ‌هاي پايين ) با ويژگي‌هاي خاص هر يک تقسيم بندي شده است . وجه تمايز موسيقي سنتي آذربايجان غربي با ساير نقاط مشابه در ايران، در تک‌ساز بودن آن است. از آنجايي كه طي دهه‌هاي اخير اسباب و آلات جديد موسيقي در زندگي مردم رخنه پيدا كرده و حضور مردم در اين امر كم رنگ‌تر شده، چنين روندي نشان مي‌دهد كه مـوسيقي سنتي و فولکلوريک آشّيق‌لار آرام‌آرام همراه با نوازندگان آن در ميان مردم به دست فراموشي سپرده مي‌شود. همچنين تفاوت ديگر در خارج از ايران حضور زنان آشّيق به عنوان نوازنده و خواننده در مناطقي مانند باكو و نخجوان است.

-تنها ابزار اين موسيقي در آذربايجان غربي، ساز عاشقي است كه در ايام قديم آن را  قوپوز و در حال حاضر آشّيق‌سازهِ يا به عبارت خلاصه ساز ناميده مي‌شد. اما در آذربايجان شرقي و جمهوري باكو دركنار آن دايره ( به تركي قاوال ) و بالابان هم استفاده مي‌شود. ساز عاشق از دو قسمت دسته و كاسه تشكيل شده است، كه دسته  آن از چوب گردو و بدنه از جنس درخت توت ساخته مي‌شود و داراي 14 پرده بوده و 7 الي 9 سيم دارد .

-مضراب ابزار ديگري است، كه سيم‌هاي ساز را با آن به ارتعاش در مي‌آورند .

-كلاه استوانه‌اي با ارتفاع كم و لباس‌هاي سرمه‌اي رنگ، كمربند چرمي و چكمه سياه زير زانو از جمله ابزار و اشيا وابسته به آن هستند .

اين موسيقي معمولا، در قهوه‌خانه‌هاي شهري يا روستايي در بين افراد ميان سال روستاهاي ترک زبان، يا هنگام برگزاري جشن‌ها و عروسي‌ها - در تعريف داماد، عروس، خويشان و دوستان آن‌ها- مورد استفاده قرار مي‌گيرد. اما از آنجايي كه طي دهه‌هاي اخير اسباب و آلات جديد موسيقي در زندگي مردم رخنه پيدا كرده، چنين روندي نشان مي‌دهد كه مـوسيقي سنتي آشّيق‌لار آرام‌آرام همراه با نوازندگان آن در ميان مردم به دست فراموشي سپرده مي‌شود.