مهارت ساخت کاشیکاری معرق
- Hits: 26905
- دسته: سایر
هنر كاشيسازي معرق يا كاشي گل و بته، كه نزد اروپاييان بيشتر به موزايک شهرت دارد، از قرن هفتم هجري بهتدريج زينت بخش معماري ايران، بهويژه بناهاي مذهبي گرديد. هنرمندان دوره تيموريه كاشيكاري معرق را درشرق ايران توسعه داده و بسياري ار بناهاي مذهبي اين ناحيه به ويژه درهرات، سمرقند و بخارا پايتختهاي تيمور و جانشينان او با كاشي معرق تزيين گرديده است. به موازات رونق اين نوع كاشي درخراسان بزرگ استفاده از آن درشهرهاي ديگر ايران نيز رواج يافت و تا اوايل قرن 17 اين سبک كاشيكاري درايران رواج داشته است .
طرحهايي كه دراين زمان بيشتر مشاهده گرديدهاند عبارتند از: گل وبرگ به هم پيچيده و يک قطعه، گل آبي ( رز آبي ) و لاله آبي از چين و گلدان و گاه نيز پرندگان.
رنگهاي اين آثار كاملا بارنگهاي كاشيهايي كه درقرن 13 ساخته شده و در تركيه مشاهده گرديده متفاوت است . اين رنگها: آبي، فيروزه اي متمايل به زرد، قهوهاي، سبز، سفيد، ارغواني و يک رنگ قرمزمات نپخته كه بر روي سطوح بدنههاي خاي رسي و يا بر روي يک لعاب زرد رنگ نقاشي شده، ميباشد .
درمرز سدههاي 13-14 ساختمانهاي مهمي در تبريز و حومه آن بنا گرديدند. ازآن جمله مقبره غازان خان ايلخاني مغول كه داراي گنبدي بسيار بلند بوده و با سنگ مرمر تزيين شده است، مسجد وزير، تاج الدين عليشاه گيلاني ميباشد. دراواخر دورههاي تيموري و صفويه بهتدريج تزيينات كاشي هفترنگ جايگزين كاشيكاري معرق گرديد.
کاشيکاري معرق در دوران مغول نيز به سبکي بسيار ساده بود و تداول آن در عصر صفوي به اوج شکوفايي خود رسيد و آثار ارزندهاي در هنر کاشيکاري پديد آمد. اين شکوفايي در زمان افاغنه و زنديه رو به افول نهاد.در دوران قاجاريه نيز کاشيکاريمعرق، تقليدي ناقص از آثار گذشتگان بود. تااين دوران نقشهايي که در کاشيکاري معرق به کار برده ميشد، نقشهاي اسليمي بود. امابا سفر عدهاي از هنرمندان به اروپا و گرايش آنان به هنر و فرهنگ اروپايي، تغييراتو دگرگونيهاي بسياري در نقشهاي کاشيکاري به عمل آمد و از آن پس طرح انسان و ديگراشکال مانند اسلحه جنگي در هنر کاشيکاري دوران قاجاريه نمايان شد.
از آن دورانتا به امروز، اين هنر، چونان گذشته رونق نداشته است و تنها عده کمي از هنرمنداندر زنده نگهداشتن آن کوشا بودهاند.
با رو به زوال نهادن حاکميت ايلخانيان در اواسط قرن هشتم، عصر طلايي توليد کاشي پايان يافت. کاشيهاي معرق-موزاييکي- تکرنگ و نه چندان نفيس در رنگهايي متفاوت جانشين قابهاي عظيم زرين فام و کتيبهها شدند.
اين تکنيک براي نخستين بار در آغاز قرن هفتم هجري در آناتولي اقتباس شده و يک قرن بعد در ايران و آسياي مرکزي پديدار شده است. اين نوع از کاشيها براي ايجاد طرحي پيچيده در کنار يکديگر چيده ميشده و از آنها براي تزيين محرابها استفاده ميشد. شيوه کار به اين صورت بوده است، که سفالهاي لعاب داده شده را بر مبناي طرح اصلي ميبريدند و سپس با در کنار هم قرار دادن آنها، طرح اصلي را ميساختند. در دوره ايلخانيان براي نخستين بار اين تکنيک مورد استفاده قرار گرفت؛ مانند آنچه که در مقبره امام زاده جعفر اصفهان (726 ه.ق) به چشم ميخورد؛ اما کاربرد وسيع آن در دوره مياني قرن نهم هجري رواج پيدا کرد. طيف وسيع و پيشرفتهاي از کاشيهاي معرق بر روي تعدادي از بناهاي مهم يادبود اين دوران ديده ميشوند، که به عنوان نمونه ميتوان به مسجد گوهرشاد در مشهد، مدرسه آلغ بيک در سمرقند و مدرسه خرگرد اشاره کرد.
با توجه به وقتگير بودن نصب کاشيهاي معرق، در اواخر قرن نهم هجري تکنيک ارزانتر و سريعتري با نام هفترنگ، جايگزين آن شد. اين تکنيک، ترکيب رنگهاي مختلف و متعددي را بر روي کاشي ممکن ساخته بود. همچنين در چنين شيوهاي، رنگها مجزا بوده و درون مرزهاي يکديگر نفوذ نميکردند؛ زيرا توسط خطوط رنگيني مرکب از منگنز و روغن دنبه از يکديگر جدا ميشدند.
معرقدر معناي کلام «اصولا هر چيز رگهدار را گويند». وجه تشابه کاشيکاري معرق با معرقکاري روي چوب در شيوه عمل است که در هر دو، نقشها از ترکيب قطعات رنگي جنس مورد نظر شکل ميگيرد. براي ساخت كاشيمعرق ابتدا، كاشي را به قطعات كوچک يا بزرگ بر حسب نقوش هندسي و اشکالهايي بريده و طبق نقشهاي كه قبلا تهيه گرديده پهلوي هم ميچينند وسپس با دوغاب گچ درزها ومنافذ را پرميكنند. به طوري كه تمامي آن به صورت يک قطعه كاشي يكپارچه درآيد و زماني كه سفت و محكم شد آن را بر روي بنا نصب ميكنند. کاشيکاري معرق از دوران قديم تاکنون به عنوان روشي براي زيباسازي و استحکام بخشي به بنا مورد استفاده بوده است. در کاربرد کاشيکاري معرق در ساختمان، آن را مانند موزاييک با تلفيق تکههاي کوچک گوناگوني ساخته و براساس طرح اصلي، يک به يک ميتراشند.
کاشي، در حقيقت آجري است از جنس خاک که با موادي از جنس سيليس و شيشه روي آن را لعاب ميدهند. بعد از کاشيکاري معقلي که از کنار هم چيده شدن کاشيهاي تک رنگ و تلفيق با آجر به وجود ميآيد، به تکنيکي رسيدند که از فرم مربع خودش خارج کرده و بهوسيله ابزار معمولي آن را تراشيده و به اين صورت کاشي معرق شکل گرفت.
پيدايش اين فن از تزيين دو رنگ کاشي شروع شده و به تدريج به كاشي چند رنگ در تركيب با آجر ميانجامد. اين شيوه تزييني، که ترکيبي از کاشي آبي با آجر ميباشد و کاشيهاي رنگين لاجوردي، سفيد و سياه در ترکيب با آجر را شکل ميدهد. بهتدريج اين شيوه تکميل شده و نهايتا منجربه معرقکاري به شکل امروزي ميشود.
كاشيكاري معرق از لحاظ ارزش هنري در جايگاه كاشيكاري ايران بين اين سه نوع كاشيکاري يعني، كاشيكاري معقلي، معرق و هفت رنگ به خاطر نوع كارش جايگاه خيلي بالايي دارد. در حقيقت 24 مرحله كار دارد تا يک تكه كاشي معرق آماده نصب شود. کاربرد اين نوع کاشيکاري در کتيبهها، مغازهها، گنبدها، سردرمساجد و حسينيهها ميباشد.
قبلا براي نصب كاشي معرق نگاتيو آن را روي زمين ميچيدند، دوغاب روي آن ريخته ميشد. قبل از اين كه دوغاب روي آن بريزند، اصطلاحا راپارشر براي معرق رد ميكردند كه گلها كنار يگديگر چفت شود.
بهطور کلي كاشيكاري شامل سه دسته کاملا جدا ميباشد.1. طراحي كاشيكاري، 2. كار كاشي كه در كارگاه انجام ميشود. 3. مرحله نصب كاشي. مرحله اول توسط طراح انجام ميشود و در مرحله دوم در كارگاه توسط كساني كه كار را اجرا ميكنند. يک متر کاشي معرق براي يک نفر استادکار، به طور ميانگين به جز مراحل نصبش 30 تا 35 روز زمان ميبرد تا آماده شود.
طراحي:
نخستين مرحله از مراحل كار کاشي معرق، طراحي کار بر روي کاغذ است. براي اين کار طرحي که قرار است به صورت کاشي درآيد با دقت و ظرافت خاص توسط استادان ماهر ترسيم ميشود. اين طرح از نظر اندازه و شکل با طرح نهايي که به صورت کاشي نمايان ميشود، برابري ميکند. از نقوش گرهکشي، هندسي، نقشهايي مثل گل و بوته سازي اسليمي براي تزيين استفاده مي شود. طرحهاي ساده هندسي، خط منحني، نيم دايره، مثلث، و خطوط متوازي که خط عمودي ديگري بر روي آنها رسم شده، از تصاويري هستند که بر يافتههاي دورههاي قديميتر جاي دارند، که به مرور نقشهاي متنوع هندسي، گل و برگ، گياه و حيوانات که با الهام و تاثيرپذيري از طبيعت شکل گرفتهاند، پديدار ميگردند، و در همه حال مهارت هنرمند و صنعتکار در نقش دادن به طرحها و هماهنگ ساختن آنها، بارزترين موضوع مورد توجه است.
برخي طرحها شامل: اسليمي، انسان، سلجوقي، عباسي، قاجاري، گل و بوته، هندسي، خط منحني، نيم دايره، مثلث، خطوط متوازي، گل و برگ، گياه، حيوانات ميباشند.
رنگ آميزي:
در اين مرحله رنگ آميزي نهايي كار بر روي طرح مشخص ميشود تا مراحل بعدي بر حسب رنگ نهايي كار انجام شود. دركاشيكاري معرق رنگهاي متنوع به كار برده شده، كه دراين بين رنگهاي سفيد وآبي تيره، فيروزه اي، سبز و پرتقالي، آبي کبالتي، آبي فيروزه اي، سفيد شيري، زرد، زرد متمايل به قهوهاي، سبز تيزه، لاجوردي بيشتر به چشم ميخورد .
نمره و نشانهگذاري:
در اين مرحله طرح، جدول بندي شده و خانههاي جدول به ترتيب شماره گذاري ميشوند. سپس نشانههاي مختلفي روي طرح کشيده ميشود. اين نمره و نشانهگذاري به خاطر اين است که محل قطعه کاشي در مرحله چيدن پيدا شود.
بريدن طرح:
طرح و نقشي که روي کاغذ ترسيم شده، پس از قرار گرفتن بر روي سطحي کاملا صاف مانند شيشه يا چوب به وسيله ابزاري به نام کاغذبر از روي خطوط ، بريده و جدا ميشود. تکههاي بريده شده متناسب با رنگشان جداگانه دسته بندي ميشوند. بريدن کاغذ در طرحها و نقشهايي که داراي خطوط مستقيم نيستند به دقت و مهارت خاصي نياز دارد و بايد مراقب بود لرزش دست کاغذبر را منحرف نکند.
چسباندن کاغذ:
تکههاي بريده شده طرح بر روي کاشيهاي الوان بر حسب رنگ مورد نظر چسبانده ميشود. براي چسباندن کاغذ بر روي کاشي از سريشم استفاده ميشود. در چسباندن کاغذ روي کاشي بايد دقت شود که کاغذها صاف و بدون چروک خوردگي باشند و در مورد بندها، گلها و تکههاي باريک کاغذ بايد مراقب بود هنگام چسباندن از فرم اصلي خارج نشوند و يا به اصطلاح تاب نخورند.
لب زني:
پس آن که کاغذهاي چسبانده شده کاملا خشک شد، قطعات مختلف بايد از هم ديگر جدا شوند، براي اين کار از تيشه کاشيتراشي استفاده ميشود و قطعههاي مختلف با دقت و مهارت خاصي از يکديگر جدا ميشوند. چون خطوط بين قطعات معمولا مستقيم نيستند، تيشه بايد در پيچ و خمهاي بين قطعات حرکت کرده و آنها را بدون اين كه بشكنند كاملا از يكديگر جدا سازد. پس از جدا سازي قطعات لعابهاي اضافي اطراف کاغذها به وسيله تيشه زده ميشود. در اين مرحله بايد دقت شود که لعاب زير کاغذها سالم باقي بماند. در مورد طرحهايي که مانند گلها و اسليميها داراي تخمه ميباشند نيز علاوه بر لب زدن اطراف کار قسمت تخمه که کاغذ ندارد هم لب زده ميشود.
سوراخ کردن:
اين مرحله مربوط به گلها، اسليميها و قطعاتي است که داراي تخمه ميباشند. جاي تخمهها به وسيله مته برقي و يا مقار به صورت دستي سوراخ ميشود و سپس به کمک مقار درون گل يا اسليمي کاملا مطابق با طرح خالي ميشود.
گل بري:
در اين مرحله به کمک تيشه، گلهاي اطراف قطعه تراشيده ميشود، به طوري که کاشي کاملا به شکل طرح چسبانده شده روي آن درآيد. براي گل بريدن از تيشه معمولي و در صورت لزوم از تيشه کلنگي استفاده ميشود. تيشه کلنگي داراي لبههاي باريکتري نسبت به تيشه معمولي است و براي قسمتهايي که با تيشه معمولي نميتوان آنها را گِل برد و يا احتمال شکستن آن وجود دارد، استفاده ميشود.
سوهان زني:
جهت اينکه کنارههاي گِل برده شده به طور کامل صاف شود، کاشيهاي تراشيده شده به وسيله سوهان، سوهان زني ميشوند و برجستگيهاي اضافي موجود در لبه قطعات، ساييده ميشود.
تخمهگذاري:
در اين مرحله گلها، اسليميها و قطعاتي که در ميان خود داراي تخمه ميباشند، تخمهگذاري ميشوند. براي اين کار هر تخمه متناسب با قطعه در برگيرنده خود ، بر حسب نمره و نشانه در دل قطعه بزرگتر قرار ميگيرد و موقتا به کمک سريشم و يا مخلوط گچ و سريشم در جاي خود ثابت ميشود.
نمره کردن:
بر روي کليه قطعههاي تراشيده شده، کاغذي است که از مراحل قبل داراي شماره ميباشد. در اين مرحله قطعههاي هم شماره در کنار هم دسته بندي و اصطلاحا نمره ميشوند.
چيدن:
پس از نمرهکردن قطعات مختلف، قطعات بر حسب شماره، به ترتيب و با توجه به نشانهها و علايمي که قبلا بر روي کاغذ گذاشته شده، در کنار هم چيده ميشوند و طرح اوليه به وسيله قطعات کاشي نمايان ميشود. پس از اينکه کاشي از رو چيده شد به همان ترتيب قطعات بر روي زمين يا قالبي کاملا صاف و بدون هرگونه فرورفتگي و يا برآمدگي از پشت چيده ميشوند به طوري که فقط پشت کاشيها نمايان است و روي آنها کاملا به سطح زمين يا قالب چسبيده است. درمورد كارهايي كه داراي دور است و صاف نيست كاشيها بر روي قالب همان كار چيده ميشود. هنگام برگرداندن قطعات از رو به پشت بايد دقت نمود که قطعات کاملا در کنار همديگر قرار گرفته و هيچ گونه درز يا فضاي اضافي در بين آنها نباشد. براي اين منظور و جهت رفع گيرهاي احتمالي از سوهان استفاده ميشود.
ملات ريزي:
پس از اينکه طرح از پشت و بر روي سطح صاف يا قالب خود چيده شد، اطراف آن با شمشه يا خمير گِل بسته و پشت آن ملاتي از گچ يا مخلوطي از سيمان و ماسه ريخته ميشود، تا تمام قطعات به صورت يکپارچه به هم متصل شوند. در مورد کارهاي بزرگ از آنجا که يک پارچه کردن کل کار باعث سنگين شدن و در نتيجه ايجاد مشکل در نصب ميشود، کل کار به قطعات کوچکتري تقسيم ميشود. براي اين کار بين قسمتهاي مورد نظر ديواري از گل قرار ميگيرد تا ملات قسمتهاي مختلف به يکديگر متصل نشود و کل کار به چند قطعه کوچکتر تقسيم ميشود. براي استحكام و دوام بيشتر كار بين ملات از طنابهاي خرمايي (سازو) استفاده ميشود.
نصب:
براي نصب كار بر روي بنا بايد پشت كار كاملا خشک شده باشد تا بتوان آن را از روي قالب برداشت. پس از جدا كردن تكههاي كار (پارچهها) از قالب، آنها به محل مورد نظر حمل ميشوند، تا در جاي خود قرار گيرند. پارچهها بايد با دقت در جاي خود قرار گيرند، براي اين كار استاد پس از قرار دادن پارچه در محل خود آن را با گچ موقتا در محل خود ثابت ميكند. پس از اينكه يک رديف از پارچهها در جاي خود قرار گرفتند، پشت آنها با دوغاب همان ملات كه براي پشت پارچهها استفاده شده است پر مي شود، سپس رديف بعدي روي رديف اول (كه حالا ديگر محكم بر سر جاي خود قرار دارد) قرار ميگيرد و به همان صورت در جاي خود نصب ميشود. اين كار تا پايان مرحله نصب ادامه مييابد.
پاک كردن و تعمير:
سرانجام بايد كاغذهاي روي كاشيها با آب شسته شود تا طرح و رنگ كار پديدار شود، همچنين گچ يا سيماني كه احيانا در حين نصب بر روي كار ريخته شده است بايد كاملا پاک شود.
پس از پاک كردن كار، برخي از اشتباهاتي كه رخ داده است پديدار ميشود كه معمولترين آنها اشتباه در رنگ و يا تورفتن برخي قطعات است. اين قطعات بايد به وسيله مقار و با دقت زده شوند و قطعه جديدي به جاي آنها تراشيده شود و در جاي آن ها قرار گيرد.
روشهاي کاشيکاري: گرهکشي، معرقکاري، کاشي هفترنگ، معقلي، خط بنايي
ابزار و لوازم مورد استفاده در کاشيکاري عبارتند از:
انواع مته، دريل دستی، وسايل ايمني و حفاظتي، سنگ چخماق، گل سرشوي، شيشه، انواع كاشي هفترنگ، كاشي در فرمهاي مورد نظر، انواع شابلون هندسي، نقشه كار، قيچي دستي، سريشم، مداد رنگي، سنگ شيشه، سنگ سنباده دو طرفه، سنگ دستگاه، سنگ فرز، مفتول نمره 4 ـ 6، قلم، چکش، سيمان، آب، استامبولي، ظرف، بيل، گوني، کاردک، ميله، بالابر دستي و برقي، وره کاشي پزي، خشت کاشي، وسايل آتش نشاني، سيمان، وسايل اندازهگيري (سيستم متريک و اينچي، متر، گونيا، خط کش، نقاله)، سيم آجدار (سوهان مخصوص از مفتول)، آرماتور، دوغاب، ماسه، بتون.
برخي مکانها که با کاشي معرق تزيين شده اند: مسجد عمر عبدالعزيز در مسجد جامع اصفهان، مسجد جامع عباسي، مسجد يا مقبره الجاتيوخان سلطانيه، هتل عباسي اصفهان، محراب مسجد لاله زار، بناي سبز کرمان، مسجد کبود تبريز، مسجد شيخ لطف الله اصفهان، مسجد جامع برسيان اصفهان، مدرسه غياثيه خرگرد خراسان، مسجد مولانا، مدرسه غياثيه خرگرد، مسجد گوهرشاد، مدرسه دودر خراسان، مقبره شيخ صفي الدين اردبيلي مسجد کبود آذربايجان، مدرسه امامي امام شهر، مسجد امام خميني (مسجد شاه سابق)، مدرسه چهار باغ اصفهان، مدرسه خان در شيراز، مسجد جامع يزد، مسجد جامع ورامين استان مرکزي.
کارگاه ساخت کاشيهاي معرق در استانهاي مختلف ميباشد.
كاشيسازي و كاشيكاري در كشورهاي تركيه، ايتاليا، مراكش و يونان نيز رايج است كه سبكي متفاوت از سبک ايراني دارد و ايران در اين هنر به خصوص در كار معرق اصالت خود راحفظ كرده است. هيچ كارگاه كاشيسازي را نمي توان ديد كه در آن نقاش و خطاط وجود نداشته باشد و به همين سبب كارگاه كاشيسازي با مشاركت دو يا چندتن از هنرمندان اين هنرها ايجاد ميشود.