سفره حضرت رقیه خاتون (س)

ایمیل پرینت

 

از وجه تسميه اين سفره چنين بر مي‌آيد که، نذر اين سفره از زمان به شهادت رسيدن امام حسين (ع ) و حضرت رقيه (س ) رايج بوده است.

 

از نظر باستان‌شناسان، جامعه‌شناسان و مورخاني چون گريشمن، ويل دورانت، لنسکي، چارلد و فريزر، پيدايش سفره به زماني برمي‌گردد که زنان توانستند براي اولين بار کشت دانه‌هاي گندم و جو را بشناسند و موفق به پخت نان، ساخت سفال و کشف آتش شدند. از همان زمان بود که سفره به عنوان مرکز وحدت اعضاي خانواده شکل گرفت. در اين راه نقش ايزدبانوها مانند سپندارمز، ايزد بانوي زمين، آناهيتا، ايزدبانوي آب و خرداد و مرداد را نبايد ناديده گرفت.

از آنجا که زنان ايراني از ابتداي تمدن بشري کشت گندم را عهده‌دار شدند، بايد سفره‌هاي ايراني را نمادي از مزارع بدانيم که تا امروز از باورهاي دين کهن (زرتشتي) به باورهاي جديد، اسلامي و شيعي تداوم و تکامل پيدا کرده است.

همه اين سفره‌ها، تجلي دوراني است که زندگي کشاورزي و باغداري توسط زنان و با استمداد از نيروهاي ماوراطبيعي ايزدان و ايزدبانوها وجود داشته و تا امروز به صورت سفره‌هاي نذري تداوم يافته است و پشتوانه اين سفره ها، قصه‌هايي است که جنبه مذهبي شان تداوم و بسط آن را تا امروز پشتيباني و تضمين کرده است.

سفره‌هاي نذري را مي‌توان تمثيل و نمادي از بهشت دانست، که از جهان معنوي بر سطح زمين آورده شده و در اتاق‌ها، زاويه‌ها و جوار امامزاده‌ها به صورت جمعي و مشارکتي تا امروز بسط و گسترش يافته است

معروف است هنگامي که پس از به شهادت رسيدن امام حسين خاندان آن حضرت به اسيري گرفته شده و به طرف شام در حرکت بودند، در خرابه‌اي نزديک شام توقف کردند. حضرت رقيه (س) فررند خردسال امام حسين (ع) به سبب دلبستگي زياد به پدر بيتابي کرده و با ديده گريان پدر را از عمه خود حضرت زينب (س) طلب مي‌نموده است.

حضرت زينب از وي دلجويي کرده و براي تسکين خاطر او مي‌گفته اند که غم مخور پدر به سفر رفته و به‌زودي باز مي‌گردد. در اين ميان يزيد از اين بيتابي آگاه شده و دستور مي‌دهد سر امام حسين را در طشت زريني قرار داده و روي آن سرپوشي گذاشته و به‌عنوان هديه براي اسرا بفرستند. حضرت رقيه از عمه خود مي‌خواهد سرپوش را از روي آن هديه بردارد و او بي خبر از همه جا اينکار را انجام مي‌دهد. به محض برداشتن سرپوش سر نوراني امام حسين آشکار شده و از پرتو آن تمام خرابه روشن مي‌گردد. آه از نهاد اسرا بر خاسته و حضرت رقيه از شدت غم و اندوه به گوشه‌اي مي‌افتد. دست و بدنش سرد شده و جان از بدنش خارج مي‌گردد. 

اين سفره در باورهاي مردم، از سفره هاي بسيار مجرب بوده و براي هر نذر و حاجتي از قبيل شفاي بيمار، به سلامت بازگشتن مسافران، خريد خانه، رفتن به زيارت و ... گسترده مي‌شود.

سفره را مي‌توانند در اماکن متبرکه مانند مساجد، حسينيه‌ها و تکايا و يا در منزل خود نذر کنند. نذر سفره در منزل به اين شرط است که از پاکيزه و طاهر بودن تمام اجزاي خانه مطمين باشند.

اگر سفره را در اماکن متبرکه بيندازند، ساده‌تر بوده و تنها نان و خرما بر آن مي‌نهند. ولي اگر در منزل انداخته شود خوراکي‌هاي بيش‌تر و متنوع‌تري همچون نان، پنير، سبزي، خرما، نقل و نبات، آجيل و ديگر خوراکي‌ها در آن قرار مي‌دهند. اما بهتر است که اين سفره به صورت محقرانه انداخته شود. معمولا هسته‌هاي خرما را درمي‌آورند، ولي اگر از قبل اين کار را انجام نداده باشند از افرادي که خرما را مي‌خورند، مي‌خواهند که هسته‌ها را برگردانند تا به آب روان بسپارند و زير دست و پا نيندازند.

معمولا سفره حضرت رقيه را، در سه نوبت و هر نوبت در يک شب جمعه نذر مي‌کنند. اما مي‌گويند در شب دوشنبه نيز انداختن اين سفره خوب است.

گستردن اين سفره در منزل به اين شکل است که ؛

خانم‌هاي حاجتمند در اتاقي از خانه که به پاکيزگي آن اطمينان دارند، سفره‌اي پهن کرده و انواع خوراکي‌ها از قبيل نان و پنير و سبزي، خرما که هسته‌هاي آن را درآورده و به آب روان سپرده‌اند، نقل، نبات و آجيل که بيش‌تر شامل کشمش، نخودچي، گردو و توت خشک مي‌باشد را در آن مي‌نهند.

روي سفره را با پارچه‌اي سياه مي‌پوشانند و تا پايان مراسم سفره آن را بر نمي‌دارند تا توجه مهمانان به سفره جلب نشود. آن‌گاه در کنار اين سفره نمادي از يک قبر کوچک را به اين شکل مي‌سازند، که چند آجر يا خشت را روي هم چيده و بر روي آن‌ها شمع روشن مي‌کنند.

در زمان مشخص شده، روضه‌خوان خانم يا آقا که از قبل دعوت شده است و نيز ساير مهمانان  وارد اتاق مي‌شوند و دور تا دور سفره مي‌نشينند. زنان حاجت‌مند با ديدن صحنه قبر کوچک شروع به گريستن مي‌کنند و روضه‌خوان نيز روضه و شرح مصيبت حضرت رقيه و قساوت و بي رحمي يزيد را مي‌خواند. زنان سر بر آن قبر نهاده و مي‌گريند و او را به روح پدر و جد بزرگوارش سوگند مي‌دهند، که هر چه زودتر مرادشان را برآورده سازد و مي‌گويند، يا حضرت رقيه خاتون، مراد مرا بده.

معمولا روضه خوان اشعار زير را با آهنگي حزن آلود مي‌خواند و زنان گريه مي‌کنند؛

گرديد فلک واله و حيران رقيه                    گشته خجل او از رخ تابان رقيه

آن زهره جبيني که شد از مصدر عزت                    جبريل امين خادم و دربان رقيه

هم وحش و طيور و ملک و عالم و آدم                    هستند همه ريزه خور خوان رقيه

خواهي که شود مشکلت اندر دو جهان حل                    دست طلب انداز به دامان رقيه

جن و ملک و عالم و آدم همه يکسر                    هستند سر سفره احسان رقيه

کو ملک يزيد و چه شد آن حشمت و جاهش؟                      اما بنگر مرتبت و شآن رقيه

يک شب ز فراق پدرش گشت پريشان                    عالم شده امروز پريشان رقيه

ديدي که چسان کند ز بن کاخ ستم را؟                      در نيمه ي شب آن دل سوزان رقيه

و نيز اين اشعار؛

مرغ دلم خرابه شام آرزو کند                    تا با سه ساله دخترکي گفتگو کند

آن دختري که قبله ارباب حاجت است                    حاجت رواست هر که به اين قبله رو کند

تاريکي خرابه به چشمان اشکبار                    با رآس باب شکوه جور عدو کند

خونين چو ديد رآس پدر را رقيه خواست                    با اشک خويش خون ز رخش شستشو کند

خوابيد در خرابه که تا کاخ ظلم را                    با ناله يتيمي خود زير و رو کند

گاهي به جاي ساختن قبر کوچک تنها دو شمع روشن کرده و آن را نماد قبر محسوب مي‌کنند.

معتقدند هر حاجت‌مندي که از صدق دل متوسل شود، حتما حاجتش روا خواهد شد و نيز معتقدند اگر روضه‌خوان سيد باشد، برآورده شدن حاجاتشان قطعيت بيش‌تري خواهد يافت.

سفره حضرت رقيه در تمام مناطق ايران تقريبا به نحوي مشابه انداخته مي‌شود. ولي به‌عنوان يک نمونه با تفاوتي چشمگيرتر مي‌توان به نحوه برگزاري اين سفره در استان خراسان اشاره نمود که بدين شرح مي‌باشد.

"کسي که مراد و حاجتي داشته باشد، به نيت برآمدن حاجت خويش شب جمعه مقارن غروب آفتاب يک عدد نان، دو عدد شمع، کمي کاه، پنج سير خرماي تازه يا خشک خريده و به خانه مي‌برد. آنگاه وضو گرفته و با خلوص نيت هسته‌هاي خرما را بيرون آورده و به آب روان مي‌سپارد. سپس سفره سفيد و تميزي از خانه برداشته و با نان و خرما، کاه و شمع‌هايي که خريده و يک بشقاب به مسجد مي‌رود.

سفره را روي زمين گسترده، شمع‌ها را روشن کرده و در دو طرف سفره قرار مي‌دهد. نان را به هشت قسمت تقسيم کرده و روي هر تکه مقداري خرما نهاده و در سفره مي‌چيند. سپس کاه را در بشقاب ريخته و در کنار سفره مي‌نهد. پس از خواندن دو رکعت نماز حاجت، از يک روضه‌خوان دعوت مي کند تا روضه حضرت رقيه را که، شرحي است از مصيبت وارده به آن حضرت و بي‌رحمي يزيد در ويرانه شام، بخواند. وقتي روضه به پايان رسيد و شمع‌ها سوخت، صاحب نذر با چشمي گريان کاه‌هاي داخل بشقاب را برداشته و به سر و روي خود مي‌پاشد. و نان و خرما را هم بين کساني که دور سفره جمع شده و به روضه گوش داده‌اند تقسيم مي‌کند. آنان نيز با وي هم‌داستان شده، حضرت رقيه را سوگند مي‌دهند که هر چه زودتر حاجت صاحب نذر را برآورده سازد.

پس از انجام اين مراسم سفره را جمع کرده و به خانه باز مي‌گردد. شب جمعه بعد چهار عدد شمع، دو عدد نان و ده سير خرما ( دو برابر دفعه اول ) مي‌خرد و به مسجد مي برد و باز همان مراسم را از ابتدا تا به انتها انجام مي‌دهد. سفره سوم را گرو نگه مي‌دارد تا حاجتش برآورده شود. همين که به مراد خود رسيد سفره سوم را هم مي‌اندازد. ولي اين بار شش شمع و سه نان و پانزده سير خرما در سفره مي‌گذارد.

لوازم مورد نياز براي پهن‌کردن اين سفره عبارتند از:

سفره‌اي پاکيزه و معمولا به رنگ سفيد، پارچه‌اي سياه رنگ که روي سفره را بپوشان، نان، پنير و سبزي، خرما، آجيل که معمولا شامل نخود و کشمش، گردو، برگه زردآلو و نقل و نبات است.شمع، خشت يا آجر.

 

برگزاري اين چنين مراسمي مانند انواع سفره‌هاي نذري، مجالس روضه خواني زنانه و ... علاوه بر اين که از لحاظ اعتقادي و مذهبي براي زنان مهم است، کارکردهاي اجتماعي و اقتصادي نيز در خانواده‌ها دارد. از جمله اين که در اين گونه مجالس معمولا صندوق‌هاي تعاوني کوچکي تشکيل مي‌شود که در صورت ضرورت مي‌تواند. نياز هر يک از اعضا را مرتفع سازد، براي مشکلات مالي و خانوادگي افراد راه کارهايي انديشيده مي‌شود. مثلا براي تهيه جهيزيه دختران بي بضاعت و يا افراد ناتوان، مقروض و ... پول جمع کرده و به اينگونه افراد که شناسايي کرده‌اند، مي‌دهند.