رقص آفر
- Hits: 13321
- دسته: آیین ها و مراسم مربوط به سال شمسی
رقص خاصی بوده است كه توسط قبيلهای كه در جنوب و شرق خراسان فعلی سكونت داشتهاند اجرا میشده است. «تحقق مرز با توجه به مدارک تاريخی میتوان اينطور توجيه كرد، كه رقص آفَر يا به اصطلاح عامه مردم تربت جام «رقص آپر» پارت در محل اتصال آن با هوركاينه به سوی جنوب با دشواریهای گوناگون مواجه میشود. در كتيبه شاپور يكم ساسانی كه حدود260 ميلادی نوشته شده، ميان ولايات پارت و ابرشهر فرق گذاشته میشود، ابرشهر نام پيشين شهری است كه بعدها به نيشابور شهرت يافت. اماپارهای از منابع كوشيدهاند تا ثابت كنند، كه نام ابرشهر برگرفته از «اپرنی»، يعنی نام قبيلهای است.
«هرتسفلد» با استناد به قول «ياقوت حموی» جغرافيانويس مسلمان، میگويد كه ولايت پارت در دوره اشكانيان در جنوب خراسان تا گناباد و بيرجند پيش میرفت، گروه پرنی و نيز معروف به اپرنی دودمان اشكانی از ميان آنان برخاسته بودند. به قبيله پرنی میتوان شكلی از گويش نسبت داد كه مايههای زيادی از لهجه ايرانی مشرق داشت.»
از نظر قدمت اگرچه در هيچ منبعی مكتوب، ذكری از رقصهای آيينی تربت جام به ميان نيامده است اما از روی شواهد و قراين میتوان قدمت رقص آيينی را در اين منطقه اثبات كرد. علت اينكه رقصهای تربت جام انواع گوناگون و متعدد دارند و هر یک به اسامی مختلفی ناميده میشوند، حاکی از قدمت و اهميت رقص در اين ناحيه از كشور، از ديرباز دارد.
«استرابون» در كتاب جغرافی خود مینويسد: «... سيتها قبایلی بودند كه در شمال شرقی آسيا و مغرب اروپا مسكن داشتند و ساكنين نواحی غربی ايران اين جشن را «ساک» میناميدند، يعنی جشنی كه از مشرق ايران الهام گرفته باشد. چون رقاصان به لباس سيتهای آسيای مركزی و رقاصهها به لباس جنگی بلخيان ملبس میشدند».
بنابر اين میتوان گفت كه شرق ايران، بهخصوص شرق خراسان، خاستگاه بسياری از رقصهای آيينی بودهاست. مسعودی نيز در «مروج الذهب» از رقصهای مردم خراسان در دوران عباسی صحبت میكند. «معتمد حاضران، روز پيش را بخواست و چون در مجلس جابه جا نشستند به یکی از نديمان خويش گفت: رقص و انواع آن را با صفت مطلوب رقاص برای من وصف كن و اوصاف رقاص را بگو، طرف سوال گفت: ای امير مومنان، مردم اقاليم و شهرها از خراسان و غيره در كار رقص گونه گونند همه آهنگهای رقص هشت گونهاند.
آفَر: که در اصطلاح محلی به آن «آفَر»، «اَپَر»، « لَپَر»، «هَپَر» نیز میگویند، بنابر نظر فاروق کیانی از مصدر آفریدن و بهوجود آوردن است. عدهای به آن «هزاره بازی» نیز میگویند، آفر رقصی دسته جمعی است که فقط مخصوص مردان است و به دو طریق اجرا میشود، یک نوع آن که به «آفر کشاورزی» مشهور است و کشت گندم از ابتدا تا جمعآوری محصول و پختن نان، شکر گذاری و شادی برای برداشت یک محصول خوب را نشان میدهد و نوع دیگر که به «آفر قالیبافی» مشهور است،از پرورش گوسفند و پشم چینی، نخ ریسی، رنگ کردن نخ، قالی بافی و فروش آن به نمایش گذاشته میشود. ضمنا اگر ریتم یا آهنگ سریع اجرا شود به آن «آفر بالا پرده» و اگر ریتم آن کُند باشد به آن «آفر پایین پرده» میگویند. مدت زمان لازم برای اجرای آفر 15 الی 20 دقیقه است.
آفر کشاورزی: دارای هجده حرکت اصلی و سمبلیک و 8 حرکت جنبی میباشد. ابتدا سالار کشتمندان، کسی که از دیگر کشاورزان مرتبه و تجربه بیشتری دارد وسرپرست چند دهقان است، به همراه 6 تا 12 دهقان که هر یک وظیفهای خاص در امر کاشت، داشت و برداشت محصول برعهده دارند، به انتخاب بهترین زمین میپردازد، سالار در شبی مهتابی یکه و تنها به قله کوهی رفته، پس از آنکه سرو تن را در آب چشمهای صاف و زلال میشوید، و با تمنای سالی پر بار و زمستان و بهاری پر آب، آن هنگام که خورشید هنوز انوار طلایی خود را به دشتها سرازیر نساخته است به انتخاب بهترین زمین میپردازد و حرکت اول آفر شروع میشود.
-حرکت اول بدین ترتیب است، افرادی که به صورت دایرهوار ایستادهاند، دست راست خود را در امتداد آسمان بدون خمیدگی دراز کرده و سر متمایل به شانه چپ خم شده است و دست چپ را بر کمر به طوری که کف دست به طرف زمین است با حرکت پای راست که بالا آمده و با زانو زاویه 90 درجه میسازد، به سمت جلو بر خلاف عقربههای ساعت حول دایرهای فرضی حرکت میکنند و دست را نیز در همین جهت بر بالای سر از شانه حرکت میدهند.
- حرکت دوم حمل سمبلیک بذر و انتقال آن به زمین و مزرعه است. دامن پیراهن چهل تریزه با هر دو دست به سمت جلو فرد گرفته میشود و از سمت راست به سمت چپ به طرف داخل دایره فرضی حرکت داده میشود و پای راست نیز که با زانو زاویه 90 درجه میسازد به زمین کوبیده میشود.
-حرکت سوم بذر پاشی را به صورت سمبلیک نمایش میدهد. در این حرکت دو کنار دامن چهل تریزه به دست چپ گرفته میشود، توسط دست راست از داخل دامن بذر برداشته میشود و با حرکت آن به سمت عقب، بذر به سمت داخل دایره فرضی پاشیده میشود.
4-حرکت چهارم، نمایش سمبلیک شخم زدن است. دست چپ در داخل دست راست از پهلو به سمت بالا رفته و به سمت زمین پایین میآید سپس به سمت چپ بالا میرود.
-حرکت پنجم، مسطح کردن زمین جهت رسیدن آب به تمامی قسمتهای کاشته شده و پوشش روی دانه که بذررا در زیر خاک پنهان میکند تا از دسترس پرندگان و حشرات دور بماند که اصطلاحا این عمل را «ماله کشیدن» میگویند. نمایش آن بدین ترتیب است، که دو دست در حالی که کف آنها به سمت زمین است و جلو فرد نگه داشته شدهاند، مستقیم از سمت راست به سمت چپ میآید و از سمت چپ از جلو سینه، دستها حالت خمیده به خود میگیرند و کف دستها مشت میشود و حرکت از ابتدا انجام میگردد. پای راست نیز در این حرکت طوری از زمین بلند میشود که با زانو زاویه 90 درجه بسازد و بعد از آن به زمین گذاشته میشود.
-حرکت ششم، رویش بذر و گندم را نشان میدهد، که گندم رشد نموده از زمین بلند میشود و وقتی که خوشه کرد و بارور شد، سَرِخوشه به سمت زمین متمایل میشود. نمایش سمبلیک این حرکت بدین صورت است، که دستها از دو طرف پای راست و پای چپ به سمت آسمان بالا میرود، طوری که کف دستها به سمت آسمان قرار میگیرد، وقتی دستها تا آخرین حد ممکن به طرف آسمان بالا رفت از آرنج خمیده شده و به سمت پایین به عقب بر میگردد، بهطوری که نوک انگشتان به سمت زمین متمایل میشود.
-حرکت هفتم ،حراست و نگهبانی از گندم است. نمایش این مرحله به این صورت است، که فرد دستهایش را از دو طرف به کمرش زده و پاها به فاصله 30 سانتیمتر از هم قرار میگیرند، فرد از سمت راست و سمت چپ حدود 180 درجه بدون اینکه پاهای خود را حرکت بدهد بدن خود را از کمر حرکت میدهد. ستون مهرهها در این حالت کاملا راست است و خمیده نمیشود.
-حرکت هشتم، گندم آماده درو را نشان میدهد. ابتدا فرد دست چپ را از پهلو به کمر میزند و در حالی که پای راست خود را کمی جلوتر میگذارد، دست راست در حالی که از آرنج خم شدهاست و با بازو زاویهای حدود 40 درجه ساخته است، تا نزدیکی سر بالا میآورد، سپس با هر دو دست این عمل را همزمان نمایش میدهد.
-حرکت نهم درو کردن را به صورت سمبلیک نمایش میدهد. دست چپ در حالی که به جلو آمده و انگشتان بر وی هم مشت میشوند، گرفتن بوتههای گندم را نشان میدهد. دست راست که حالت داس را نشان میدهد، از سمت راست بالا بهطور مورب به سمت دست چپ پایین میآید، کمر نیز اندکی خم میشود. در حالی که پای راست جلوتر گذاشته شدهاست، با یک جهش به جلو دو پا از هم دور میشود.
-حرکت دهم که به آن گردش چرخ و فلک میگویند، نمایش سمبلیک جمع آوری وحمل محصول است. در حالی که دو دست به سمت بالا آمده و از آرنج خمیده شده و با بازو زاویه 90 درجه میسازند، دست راست در همین حال به سمت جلو و دست چپ به عقب حرکت میکند.
-حرکت یازدهم کوبیدن محصول و جدا کردن کاه از دانه را اینطور نشان میدهد، در حالی که هر دو دست به کمر زده شدهاست و پای راست به سمت جلو برداشته میشود، بدن از کمر حدود 90 درجه برخلاف عقربههای ساعت میچرخد.
-حرکت دوازدهم جدا کردن کاه و دانه از همدیگر به یاری باد است، که این عمل را اصطلاحا «چَک زدن» میگویند. دست راست در حالی که از پهلو فاصله گرفته است، از بالا به سمت پایین و به طرف داخل دایره حرکت میکند و دست چپ در حالی که جلوی زانوی چپ قرار گرفته به بالای سر میرسد، در این حرکت انگشتان هر دو دست بهصورت مشت شده اند.
-غربال کردن نیز مرحله سیزدهم است. پشت دست چپ در حالی که در کف دست راست و جلوی فرد قرار گرفته است، شکلی به صورت دایره كه همانند غربال است، میسازد كه از سمت راست به چپ از بیرون به سمت داخل تا جلو سینه به عقب میآید و مجدد این عمل تکرار میشود.
-حرکت بعدی این است که افراد گروه، دستها را بر روی شانههای يكديگر قرار میدهند و در حالی که پای راست خود را اندکی بالا آورده به زمین میگذارند، همگی حول دایرهای فرضی از سمت راست به عقب حرکت میکنند.
-حرکت پانزدهم با پایین آوردن دستها از روی شانههای همدیگر شروع میشود. در حالی كه صورت همگی به سمت مرکز دایره فرضی است، مینشینند و خمیر کردن آرد را نمایش میدهند. اين درحالی است كه فرد، نشسته و دستهای خود را که به سمت جلو نگه داشتهاست، با هم به عقب میکشد. در این حالت دستها از آرنج خم میشود گویی فرد چیزی را به سمت خود میکشد.
-حرکت شانزدهم پختن نان را نمایش میدهد، در حالی که فرد هر دو دست خود را جلوی صورتش نگه داشتهاست، کف دست چپ را بر کف دست راست و سپس کف دست راست را بر کف دست چپ قرار میدهد و در آخر دست راست خود را به عقب میبرد و مجددا بر کف دست چپ قرار میدهد.
-حرکت هفدهم بهدین صورت است، که هر دو دست را مقابل صورت خود نگه داشته به طوری که کف هر دو دست روبروی او قرار گیرد و در همان حال از راست به چپ حرکت میدهد.
-آخرین حرکت این است، در حالی که هر دو دست کاملا راست و کشیده است، پای چپ حرکت کرده جلو پای راست قرار میگیرد، فرد به سمت جلو خم میشود و دست راست رو به زمین مقابل پای راست زمین را نشانه میرود. سپس دست چپ رو به زمین مقابل پای چپ زمین را نشانه میرود.
مكانهای برگزاری رقص آفَر، مزارع گندم، كنار خرمن گندم، حياط منازل هنگام جشن عروسی و ختنهسوری و نيز ميدانگاهی كه محل تلاقی كوچههای متعدد باشد.
لباس محلی مردم تربت جام كه در رقص نيز استفاده میشود، ارتباط تنگاتنگی به نحوه معشيت، دين و جغرافيای طبيعی اين منطقه دارد. در حقيقت اين لباس، لباس كار افراد نيز میباشد. اين لباس در رقصهای آيينی و بهخصوص رقص آفَر مورد استفاده اجراكنندگان رقص میباشد و عبارتند از:
-لُنگُته؛ كه به آن مِنديل نيز میگويند. به طول5 تا7 متر و عرض40 تا50 سانتيمتر كه به دور سر میپيچند.
-كلاه قرص؛ از سيم، تار و پود محكم بهصورت دايرهای از جنس پنبه و ابريشم درست میشود و روی سر قرار میگيرد.
-پيراهن چهل تريزه؛ از پارچه سفيد و در گذشته از پارچههای كرباسی دوخته میشده. اين پيرهن دارای دامنی گشاد و بلند است كه تا بالای زانو میآيد. به علت اينكه از چهل تكه تهيه و دوخته میشود به آن چهل تريزه گويند.
-شلوار؛ از پارچه سفيد رنگ به طول تقريبی4 متر دوخته میشود و بسيار گشاد است.
-پيتاوه؛ كه به آن پَتِک نيز گويند، پارچهای است كه از مو يا پشم گوسفندان بافته میشود. آن را به دور ساق پا میپيچند.
-چارق؛ كفشی است كه تخت و بدنه آن از چرم گاو يا شتر ساخته میشود.
-واسكَت؛ جليقهای سياه رنگ كه بر روی پيراهن چهل تريزه میپوشند.
-شال ابريشمی؛ شالی است، سياه رنگ كه آن را بر روی پيراهن چهل تريزه و گرد كمر محكم گره میزنند.
ساير ابزار و اشيا وابسته به رقص آيينی آفَر عبارتند از: سُرنا، دُهل و تعدادی چوب به ازای هر نفر دو عدد، كه طول آن حدوداً50 سانتیمتر میباشد. گاهی حركات نمايشی، با حركات دستان صورت میگيرد و احتياج به داشتن چوب نمیباشد.