خطبه خوانی حضرت زهرا (س)
- Hits: 14891
- دسته: عادت ها و رسم های اجتماعی، آیین ها و جشن ها
يکي از مواريث بزرگ اهل بيت عليهم السلام و مصادر محكم اعتقادي اسلامي و مفاتيح معارف حقه و مدارک مهم ولايي، خطبه فصيحه بليغه حضرت سيده نسا العالمين فاطمه زهرا (س) است، كه آن حضرت در مسجد النبي (صلي الله عليه و آله) خطاب به مهاجر و انصار ايراد فرمود. اين خطبه را كه حضرت صديقه طاهره سلام الله عليها بالبديهه و الارتجال انشا فرمودند، از معجزات باهره ظاهره خاندان رسالت و منبع مهم حقايق عاليه و مطالب حقه است. تاريخ و قدمت خطبه حضرت زهرا (س) به بيش از 1400 سال پيش برميگردد. زمانيكه قرآن مجيد بر خاتم پيامبران محمد مصطفي (ص) نازل گرديد و او منجي عالم بشريت گشت و از خانوادهاش شروع به تبليغ دين مبين اسلام نمود. زمانيكه هنوز فاطمه متولد نشده بود، لاكن بعد از تولد فاطمه و ايمان به آنچه نبي اكرم ميگفت، آورد و خود در دوران ترويج دين اسلام با فراز و نشيبهايي روبرو شد. خطبه بعد از فوت پيامبر اكرم در مسجدالنبي مدينه ايراد گرديد و آن موقعي بود كه محمد مصطفي رخت از جهان بسته بود و دشمنان دين و مذهب عرصه را بر فاطمه و علي تنگ كردند و حكومت خدا را غصب نمودند. خطبه قدمتي 1400 ساله دارد و اين امر در كتب اهل سنت نيز تاييد گرديده است همانند: بلاغات النسا- الفاضل في صفه الادب الكامل و ...
خطبه تاريخي حضرت زهرا (س) از خطبههاي معروف اهل بيت (ع) است. تا آنجا كه نقل ميكنند بسياري از متعهدان شيعه فرزندان خود را همواره توصيه به حفظ اين خطبه ميكردند، تا با گذشت زمان گرد و غبار نسيان بر آن ننشيند و از سوي دشمنان مغرض زير سوال قرار نگيرد.
تحليلهاي عميق حضرت فاطمه (س) در اين خطبه، بيانگر بينش دقيق و عميق او در پيچيدهترين مسايل مربوط به توحيد، مبدا و معاد است.
تفسيري كه دُخت گرامي پيامبر «صلي الله عليه و آله و سلم» براي مسايل مهم عقيدتي، سياسي و اجتماعي در اين خطبه نموده دليل روشني است بر اينكه فاطمه عليهاالسلام تعلق به زمان خاصي نداشته است.
همه جامعه اسلامي بر اين امر واقفند، كه فاطمه (س) دخت نبي اكرم در نزد آن حضرت جايگاه بسيار رفيع و منحصر به فردي داشته است و حتي اين امر در آيه مباهله نيز از زبان امام صادق (ع) نقل گرديده است:
جعفربن محمد، عَن ابيه، عَن جدّه علي بنِ الحُسين (ع)، قال: لمّا اَجمعَ الحسنُ علي (ع) علي صلحِ... فَقامَ الحسن (ع) فَخطبَ فقالَ:
فقال الله لمحمدٍ(ص) حين جحدهُ كفره اهلِ الكتابِ و حاجّوهُ: (فقل تعالوا ندعُ ابناءَنا و ابناءَكُمْ و نساءَنا و نِساءَكم و انفسنا و انفسَكُم ثُمَّ نبتَهل فنَجعلْ لعنَتَ اللهِ علي الكاذبينَ) فاخرج رسول الله (ص) مِن الانفُس معهُ ابي، و منَ البنين ايايَ و اخي، و منَ النساء امّي فاطمهَ من الناسِ جميعاً، فنحنُ اهله و لحمهُ و دمهُ و نفسهُ، و نحنُ منهُ و هو مِنا.
اما صادق (ع) از پدرش، از جدش علي بن حسين(ع) نقل كرده است كه فرمود: در جريان صلح امام حسن (ع9 امام به پاخواست و خطبهاي خواند كه در ضمن آن فرمود: ...
خداوند هنگامي كه كافران اهل كتاب با محمد (ص) به دشمني پرداختند و حجت از او خواستند، فرمود: «بگو بياييد فرزندانمان و فرزندانتان، زنانمان و زنانتان، جانهايمان و جانهايتان را بخوانيم، سپس مباهله كنيم». رسول خدا (ص) از جانها، پدرم، از فرزندان من و برادرم حسين، و از زنان مادر فاطمه را از ميان تمام مردم با خود همراه برد. ماييم خاندان، گوشت، خون و جان پيامبر، ما از او هستيم و او از ماست.
در جاي ديگر از تاريخ، از پيامبر اسلام روايت است كه آن حضرت خشنودي فاطمه (س) را خشنودي خداوند متعال ميدانست.
عَن ابن عباس، عن النبيِ (ص) [انه] قالَ: انّ فاطمهَ شجنهٌ مني يوذيني ما آذاها و يَسرُّني ما يسرّها، و انَّ الله تباركَ و تعالي لَيغضبُ لغضبِ فاطمهَ و يرضي لرضاها (ع).
از ابنعباس نقل شده، كه پيامبر گرامي (ص) فرمود: فاطمه عضوي از من است. مرا آزار ميرساند، هر آنچه او را آزرده ساخته و شادم ميسازد، آنچه او را شادمان كند. همانا خداي تبارک و تعالي از خشم فاطمه خشمگين و از خشنودي او خشنود ميگردد.
و خلاصه اينكه فاطمه قلب پيامبر بود زيرا:
روزي رسول خدا (ص) در حاليكه دست فاطمه (ع) را گرفته بود- از منزل- بيرون آمد و فرمود: هر كه اين - بانو - را ميشناسد، كه او را ميشناسد و هر كه او را نميشناسد بداند، كه او فاطمه دختر محمد (ص) است. او پاره تن و قلب ميان سينه من است. هركه او را بيازارد مرا آزرده و هركه مرا آزرده سازد، خداي بزرگ را آزار رسانده است.
با اين تفاسير، آيا شيعيان و دوستداران اهل بيت (ع) نبايستی اهتمام ويژهای نسبت به پيروی از خصوصيات اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی آن سُلاله پيامبر داشته باشند؟ خوشبختانه زنان مسلمان ايران در اقصانقاط كشور نسبت به رهنمودهای ائمه اطهار و نيز دُخت گرامی پيامبر اسلام اهتمام تام ميورزند و سعی ميكنند با برگزاری آيينها و مراسم خاص، به گونهای پاسداشت راه اهل بيت باشند و هم از شفاعت آنان بهرهمند گردند. اين امر در سراسر ميهن اسلامي با آيينها و مراسم خاص برگزار ميگردد كه همگي به نوعي بهره جستن از فرمايشات انبيا و اهل بيت نبوت است. در سراسر كشور اينگونه آيين و مراسم همراه با نذر و نياز برگزار ميگردد. يعنی در پس هر يک نذری نهان است، كه زن مسلمان را وا ميدارد تا با برگزاری مراسم خاص و منسوب به حضرت فاطمه (س) حاجات و نيازهاي خود را به نحو ممكنه برآورده سازد.
اما در فرهنگ فارسی نذر و نياز به گونههای متفاوت تعريف شده است، كه ابتدا به مواردی نيز اشاره ميگردد: «نذر آن است كه انسان بر خود واجب كند كه كار خيري را براي خدا به جاآورد و يا كاری را كه نكردن آن بهتر است را برای خدا ترک نمايد.»
نذر كردن يک سنت قديمی و پيمان دوسويه است، كه به نيت اداي حاجتها و تقرب به خداوند در ميان مردم رواج بسياری دارد. در تمام آيينها، نذر نوعب بيعت و عهد با خدايی خاص يا با خدايان است، كه شخص خواستهای دارد يا به صرف رضايت خدا يا خدايان عمل را انجام ميدهد كه يکي از اين اعمال انداختن سفرههای نذري است.
غذاهايی كه در اين سفره نذری وجود دارد همگی جنبهای نمادين است و باور بر آن است كه در هنگام صرف آنها، استحالهاي كيميايي رخ دهد و غذاي مادي تبديل به انرژي مافوق ميشود و جنبهای تبرک يافته و حتی قدرت شفای درد پيدا ميكند.
سفرههای نذری يکی از زيباترين آيينهاي ملی- مذهبی و اعتقادی است كه شامل دو بخش عمده ميباشد:
الف: سفرههايی كه جنبه آييني و ملي دارند. مانند سفره هفتسين و ديگر، سفرهاي كه اكثر ايرانيان هنگام عقد در پاي آن مينشينند كه شامل موارد زير ميباشد؛ گردو، فندق، بادام، عسل، سكه، اسفند، نان، پنير، سبزي، آب، قرآن، جانماز، ميوه، نبات، شمع، گل، آينه و شمعدان، تخممرغ، نقل، نبات، شيريني و كله قند.
ب: سفرههاي نذري شيعيان: اين سفرهها معمولا در استانهاي مختلف به صورت گوناگون نذر و گسترده ميشوند و طبعا در ارتباط با اوضاع طبيعي و جغرافيايي و همچنين خرده فرهنگها و سليقههاي مختلف ميباشند كه از اين جمله سفرهها؛ حضرت ابوالفضل، حضرت رقيه، امام حسين (ع)، امام حسن(ع)، حضرت خضر و سفره حضرت فاطمه(س) ميباشد.
اما در قرآن كريم نيز آيات (27 سوره مباركه بقره، 7 سوره مباركه رعد، 35 سوره مباركه آل عمران و 26 سوره مباركه مريم ) كاملا به نذر (كلمه نذر) اشاره گرديده است و مهمترين مسايلي كه در اين آيات درباره نذر، به آنها پرداخته شده عبارتند از: خداوند به كميت و كيفيت نذرها هرچند هم اندک است آگاه است. پاداش الهي به نذرهاي بندگان، هرچند هم كه اندک باشد تعلق ميگيرد.
يکي از نظريهپردازان عاطفهگرا به نام مالينوفسكي معتقد است، كه اعتقاد به مشيت الهي شامل اعتقاد به وجود قدرتهايي است كه دلسوز انسانها هستند و ميتوانند آنها را در زندگي ياريي كنند كه يک چنين باورهايي ظرفيت انسان را در هنگام كنش موثر در برابر مشكلات بالا ميبرند. يکي از كاركردهاي مهم سفرههاي نذري همبستگي و وفاق در بين زنان ميباشد. زيرا كارها در اين مراسم به صورت گروهي انجام ميپذيرد. اگر زني مشكل داشته باشد همه در حل آن مشكل خود را مسٸول ميدانند. صاحب نذر نه تنها از اداي نذر خود اظهار رضايت ميكند، بلكه از اين كه توانسته گروهي از زنان را گرد هم جمع كند و باعث انسجام و گرهگشايي احتمالي مشكل آنان در آينده شود، احساس شادماني ميكند.
حضرت فاطمه الزهرا (س) نزد عامه مردم ايران به «امالنبي» معروف است. زنان ايراني براي اين بانوي بزرگوار ارزش زيادي قايلند و براي برآورده شدن آرزوها و حاجتها و سامان گرفتن كارها به او توسل ميجويند و طلب ياري و مرادخواهي ميكنند. توسل به حضرت فاطمه (س) معمولا از طريق نذر و دادن نذرهايي مانند انداختن سفره به همراه خطبهخواني آن حضرت، پختن آش و حلواي نذري و خيرات كردن خرما در راه خدا و به نام ايشان صورت ميپذيرد. در نواحي مركزي ايران، تهران، خراسان، يزد و كردستان آيين و مراسمي كه به نوعي مرتبط با اين آيين (خطبهخواني) ميباشد، برگزار ميگردد كه مهمترين و عمدهترين آن سفرهاندازي است. سفرهاندازي علاوه بر حفظ و صيانت مواريث فرهنگي- مذهبي، ضامن بقاي خانواده مسلمان و معتقدان به اهل بيت (ع) گرديده است. هرچند آنچنان كه شايسته و بايسته بوده، آيين خطبهخواني رايج و مرسوم نبوده كه با هر سفرهاندازي نيز برگزار و ايراد گردد. اما در گوشه و كنار ايران به همراه سفره حضرت زهرا (س) گاها برگزار گرديد و ميگردد.
انداختن سفره حضرت فاطمه (س) معمولا زمان معين و مشخصي ندارد و آن را در هر روز از سال و در هر موقع از روز ميتوان انداخت. در خراسان، يزد، سمنان و اراک اين مراسم روزهاي سهشنبه، تهران سهشنبه و چهارشنبه و در ساير نقاط جمعه و نيز ايام دهه فاطميه اين سفره را مياندازند.
در خراسان (مشهد) و مناطقي از كردستان (بيجار) آيين خطبهخواني هم به تنهايي و نيز در اكثر موارد به همراه سفرهاندازي صورت ميپذيرد، منتهي به علت متن و مفهوم ثقيل خطبه حضرت زهرا (س)، زنان مومنه از آن فقط مفهومي را بيان ميكردند كه بيشتر در جهت حفظ همبستگي جامعه و خانواده بود و رمزي براي بقا خانواده از ديدگاه حضرت فاطمه (س) كه در خطبه تاريخشاش اشاره نموده است.
سفره حضرت فاطمه (س) يک سفره پارچهاي سفيد است كه در ميان اتاقي در خانه ميگسترند و اسباب و خوراكيها را روي آن ميچينند.
خوراكيهاي نذري را صاحب سفره، خود به تنهايي يا با مشاركت زنان حاجتمند و نذردار ديگر فراهم ميكند. مشاركت مردم در انداختن سفره به اينگونه است كه هركس هر نوع خوراكي را كه نذر كرده است، تهيه ميكند و به صاحب سفره ميدهد كه در سفرهاش بگذارد. يکي از شرايط بنيادي در آيين سفرههاي نذري به خصوص سفره حضرت زهرا (س) حلال بودن اسباب و خوراكيهاي سفره و پولي كه اين اسباب و خوراكيها با آن فراهم ميشود، ميباشد. همچنين پاكيزگي و مطهربودن زنان شركت كننده در پاي سفره نذري است. برخي نيز براي فراهم كردن مواد خوراكيهاي نذري سفره، دوشيزگان نابالغي را كه فاطمه ناميده ميشوند و در پندار عامه پاک و معصوم انگاشته ميشوند، برميگزينند. از آداب سفره حضرت زهرا (س) نماز و دعاست كه نماز سفره، دو ركعت نماز حاجت است كه آن را صاحب سفره و زنانب كه حاجت دارند روي سجاده و در پاي سفره ميخوانند. زنان به هنگام نيت كردن، حضرت فاطمه را به دستهاي بريد فرزندش ابوالفضل العباس (ع) قسم ميدهند، كه حاجتشان را برآورده كند.
اما نحوه برگزاري سفرهاندازي كه بعضا خطبهخواني در كنار آن صورت ميپذيرد، در جايجاب ايران تقريبا متفاوت از همه است لكن محتوا و خواستههاي همگان يكسان و واحد است.
يکي از اين مراسمها به دين شكل است، كه صاحب سفره براي اينكه بتواند سفرهاي فاطمي بيندازد، سعي مينمايد به در خانههايي كه يکي از اعضا آن خانه نامش (علي، حسن، حسين، محمد و فاطمه) باشد برود و مقداري آرد، نخود، عدس و گاها پول نقد بگيرد و با آن پول ساير ملزومات همانند؛ شيريني، شمع، نمک، مهر و تسبيح تهيه نمايد.
سفره كه معمولا پارچهاي سفيد رنگ است، داخل اتاق ميگسترند و اقلام ذكر شده را در آن ميچينند. همسايگان و مدعوين به همراه روضهخوان كه معمولا يک زن مومنه و آشنا به احاديث و خطابه است شروع به تعريف و تمجيد در شان و منزلت اهل بيت (ع) و بهخصوص حضرت فاطمه زهرا (س) ميكند. گاهي اگر آن زن از سواد قرآني كامل برخوردار باشد، نكاتي از خطبه حضرت زهرا (س) را ميخواند و سپس با ترجمهاي ساده و روان محتوا و مفهوم آنرا براي مدعوين گرد سفره بيان مينمايد. گاه هم در اين چنين سفرهاي نذري فقط به بيانات فارسي از متن خطبه حضرت زهرا بسنده ميشود كه البته مطالب بيان شده دستورات و فرمايشات دخت نبي اكرم است كه بر شنونده تاثيرگذار و مسرت بخش ميباشد.
در پايان مراسم سفرهاندازي و نيز خطبهخواني، صاحب سفره با استفاده از حبوبات و مايحتاجي كه جمعآوري كرده، آشي طبخ مينمايد و آنرا بين حضار و نيز همسايگان تقسيم ميكند. هركس به نيت شفا و نيز برآوردن حاجات خود آش را تناول ميكند و همگان بر آن عقيدهاند كه فاطمه زهرا (س) شفاعت آنها را خواهد كرد و حاجتشان برآورده خواهد گرديد.
اما نوع ديگر سفرهاندازي حضرت فاطمه (س)، كه گاها به همراه آن خطبهخواني صورت ميپذيرد به اين شكل و شرح ميباشد. زنان حاجتمند و كسانيكه ميخواهند سفرهاي نذر نمايند، ابتدا به در هفت خانه ميروند كه بايستي نام يکي از اعضا آن خانواده حتما «فاطمه» باشد، فاطمه آن خانه مقداري آرد را داخل ظرفي ميريزد تا تحويل صاحب سفره بدهد، او قبل از اينكه آنها را تحويل بدهد، پنجه خود را روي آرد قرار ميدهد به نحوي كه اثر آن كاملا نمايان گردد. صاحب سفره اين عمل را در هفت خانه ميبيند و به اصطلاح به هفت خوان سرميزند و آراء را دريافت ميينمايد، آردها را روي سفرهاي سفيد رنگ قرار ميدهند، سپس صاحب سفره به دنبال زني مومن و خداجوي ميرود تا بيايد آرد را الک نمايد، آرد را الک ميكنند و بهصورت انباشته درميآورند، سپس ظرفي مسين همانند ديگ يا تغار روي آرد قرار ميدهند و در اتاق را مبندند تا فرداي آن روز كه مراسم ميخواهد برگزار گردد.
البته ناگفته نماند به گرد سفره آرد اشيااي همانند؛ كاسه آب، قرآن، آينه، سُرمه دان، شمع يا چراغ روشن، بشقاب، شيريني، حلوا، خرما، مهر و تسبيح قرار ميدهند تا فرداي آن روز سفره از هر جهت آماده باشند.
صبح روز بعد تعدادي از زنان گردهم ميآيند و به اتفاق صاحب سفره و روضهخوان (زن مومنه) وارد اتاق ميشوند و ظرف روي آردها را برميدارند، چنانچه نشانهاي از «عصا» «تسبيح»، «پنج انگشت» روي آردها مشاهده كنند، آن را به فال نيک گرفته و هركس به نيت تبرک اندكي از آرد را ميل ميكند و از بقيه آرد كاچي و نيز نان طبخ مينمايند. زنان حاضر با استفاده از سرمهدان چشمان خود را سرمه ميكشند و به آينه، قرآن و آب نگاه ميكنند و شيريني بين همديگر تقسيم مينمايند و به نوعي شادي و جشن ميگيرند، زيرا خوشحالند از اينكه به باورشان حضرت فاطمه (س) نظري بر سفره انداخته است و همان اثر عصا و پنجه دست را نشانهاي دال بر ادعاي خود ميدانند. بعد از اينكه كاچي و نانها آماده شد، مجدد سفره را گسترانده و اقلامي همانند نان (12 عدد)، شمع (12 عدد) به نيت 12 امام و نيز آجيل مشكلگشا روي سفره ميچينند. ابتدا صاحب سفره از دو دختر كه نامادري داشته باشند ميخواهد به همراه ساير مدعوين گرد سفره بنشينند. بعد به هركدام از آنها يک كاسه كاچي و يک كاسه خالي ميدهد. روضهخوان و يا هركس كه قصههاي با مضمون پاكي بلد باشد تعريف ميكند و آن دو دختر كاچيها را به كاسه خالي ميريزند و پيوسته نيز ميگويند: «بله راسته»، اين عمل تا موقعي كه قصه تمام شود، ادامه مييابد. بدين گونه نذر و نياز ميكردند و حاجت خود را به واسطه حضرت فاطمه (س) از خداوند طلب ميكردند.
آيين و مراسم سفرهاندازي، در همه جاي ايران با حواشي مختلف برگزار ميگردد، اما خطبهخواني تقريبا بهصورت همگاني نيست و فقط در مناطقي كه افرادي داراي علم قرآني بودند و نيز به احاديث اهل بيت(ع) و ائمه اطهار آشنا بودند، صورت ميگرفت. زيرا متن عربي خطبه بسيار سنگين و تقريبا براي همهكس قابل فهم نيست، لذا بيان و تفسير از متن خطبه بايستي توسط يک فرد مطلع صورت ميگرفت. اما در بين روضهخواني سفرههاي نذري كه معمولا ابتدا يا انتها صورت ميگيرد، همه روضهخوانان و مداحان اشارهاي به معنا و مفاهيم خطبه مينمايند، كه همان دلنگرانيها و رهنمودهاي حضرت فاطمه (س) ميباشد. مفاهيمي همچون پيروي از اهل بيت (ع) و نيز الگو قرار دادن خصوصيات اخلاقي حضرت فاطمه زهرا (س) بيان ميگردد.
هرچند تقريبا در سرتاسر ايران سفرهاندازي فقط مخصوص بانوان است اما، خواندن خطبه مختص به بانوان تنها نيست زيرا اين امر در مناطقي از شهرستان بيجار توسط مردان مومن و خداجو نيز صورت ميپذيرد.
همانطور كه از متن و محتواي خطبه برميآيد، يکي از دغدغههاي بانوي اسلام فاطمه كبري (س) اختلافات فكري و عقيدتي و فرقهاي بود، كه باعث اختلال در نظم جامعه و نيز موجب سلب امنيت و آسايش مردم آن روزگار گرديده بود. زيرا آن حضرت تسلط ستمكاران بر مال و ناموس مردم را نميپذيرفت .بدين خاطر در اين خطبه اين موضوع (خلافت به حق علي(ع)) و خطرات و تبعات سوء مخالفت با امام منصوص را با بهترين و محكمترين بيان تذكر داد و به همه هشدار داد و از آيندههاي پس از اختلاف، نزاع، جنگ و جدال خبر داد. اين موارد همه بيان كننده دغدغه فكري آن حضرت بود كه بر جامعه حاكم ميشد و جامعه را از لحاظ اجتماعي، اقتصادي فرهنگي دگرگون ميكرد.
آيين و مراسم مربوط به حضرت زهرا (س) هر يک اشيا و ابزار خاص آن مراسم را ميطلبد. اما، كُتب دُعا همانند مفاتيح و (يا خطبه آن حضرت)، شمع، نمک، مُهر و تسبيح از مهمترين ابزار و اشيا وابسته به مراسم خطبهخواني و سفرههاي نذري مرتبط با آن مراسم ميباشد. گاهي بنا به نوع سفرهاندازي كه حاجتمندان نذر ميكنند، فقط تعداد تسبيح و مهر و كتاب دُعا مورد استفاده قرار ميگيرد. در بعضي از آيينها و مراسم مربوط به حضرت زهرا (س) آرد گندم از مهمترين و اصليترين اشيا مراسم است كه در توصيف شرح داده شده است.
از جمله مهمترين مكانهاي وابسته به برگزاري آيين و مراسم خطبهخواني منازل دوستداران آن حضرت ميباشد. زنان مومن جامعه اسلامي سعي ميكنند تا بركت عمل خود را در خانهشان داشته باشند. گاهي كه افراد ميخواهند تعداد بسياري از زنان مومن و علاقمند به اهل بيت را به مراسم دعوت نمايند. سعي ميكنند آنرا در مسجد، حسينيه و نيز فاطميه محل برگزار كنند. اما در كشور ما منازل، مهمترين مكان برگزاري اينگونه مراسمها ميباشد.