گویش گورانی
- Hits: 13846
- دسته: گویش ها
زبانهاي ايراني را به طور قراردادي به سه دسته تقسيم كردهاند كه عبارتند از :
1- ايراني باستان: از آغاز نگارش تا سدههاي چهارم و سوم پيش از ميلاد.( مادي، سكايي، اوستايي و فارسي باستان)
2- ايراني ميانه: از سدههاي چهارم و سوم پيش از ميلاد تا هشتم و نهم ميلادي كه به دو دسته شرقي و غربي تقسيم ميشوند:
ايراني ميانه غربي: 1- فارسي ميانه 2- پارتي.
ايراني ميانه شرقي: 1- سغدي 2- سكايي 3- خوارزمي 3- بلخي.
3- ايراني نو: از سدههاي هشتم و نهم ميلادي تاكنون كه پرسخنگوترين آن زبان فارسي است، ديگر زبانها و گويشهاي ايراني نو را ميتوان بر پايه قرابتهاي ساختاري و جغرافيايي، به دو گروه اصلي غربي و شرقي تقسيم كردو در اين ميان گويش گوراني در گروه زبانهاي ايراني نو، شاخه شمال غربي قرار ميگيرد.
بهدليل جنگوگريزهاي مذهبي ميان اقوام كرد مهاجر اهل سنت و گورانهاي يكجانشين پيرو آيين و مسلک يارسان(اهل حق) و كوچ اجباري پارهاي از گوراني زبانان و ساكن شدن اقوام كرد زبان در مناطق گوراني، زبان و نفوذ زبان كردي مركزي و گستردگي آن از قرون گذشته به اين سو و دو زبانه شدن گوراني زبانها(گوراني و كردي) گويش گوراني به تدريج به حاشيه رفته و زير نفوذ زبان كردي قرار گرفت و به شكل جزيرههاي زباني پديدار گشت و همچنان زير نفوذ گويشهاي كردي مركزي قرار دارد.
اين گويش زبان ادبي نيز بوده و تا قبل از قرن نوزدهـم ميـلادي، سخنگويـان و شاعـران كـرد بيشتر به ايـن گويش شعـر ميسرودند. زبان شاعران حکومت موروثي واليان دربار خاندان اردلان در سنندج و دربار خاندان بابان در سليمانيه. متـون مقـدس آييـن و مسلک يارسـان، نيـز بيشتر به اين گويش نوشته شـده است كه داراي متون و نسخي از قرن هفتم هجري شمسي به اين سو ميباشد. در اين متون ميتوان روند تحول و فرگشت گويش گوراني را ديد كه يکي از ويژگيهاي آن به شمار ميآيد بهويژه صرف اسمي آن.
همچنين برخي از اساطير و داستانهـاي ايراني مانند رستم وسهراب، بيـژن و منيـژه، خسـرو و شيـرين و ديگر منظومههاي حماسي،عرفاني و عاشقانه به اين گويش مکتوب شدهاند.
كردستان، سرزميني است بيشتر كوهستاني و ميان 39-34 درجه عرض شمالي و 46-37 درجه طول شرقي، شامـل چهار كشور ايران، تركيه، عـراق و سوريه با تنـوع اقـوام، سنتها، آداب و رسـوم، اديـان، عقايد و باورها و زبانها و گويشها كه بيـش از 80 درصـد ساكنـان آن، كرد زبان هستند.در كردستان دو گروه زباني ديگر قرار گرفتهاند كه ارتباطي با يكديگر و با كردي ندارند:
1. گويش گوراني 2- گويش زازا يا ديميلي.
گويش گوراني برگرفته از نام گوران است.
اين گويش از زبانهاي ايراني نو،شاخه شمال غربي ميباشد و گروهي از گويشها و گونهها را در بر ميگيرد، كه بهصورت جزاير زباني، در ميان زبان كردي قرار دارند. برخي از آنها در حال زوال و نابودي كامل و تعدادي نيز در خطر ميباشند.
بر اساس شواهد زبانشناسي تاريخي مهد گويش گوراني احتمالا در شمال شرق ايران بوده و گويشوران آن در گذشته دور، در يک زمان نامعلوم به موقعيت كنوني كوچ كرده و ساكن شدهاند.
تا سدههاي اخير و گذشته نه چندان دور در محدوده وسيعي به اين گويش تكلـم ميشده استولي با آمدن اقوام مهاجر كرد زبان از شمال كردستان به جنوب، جنگ و گريزها و سکونت گويشوران کردزبان در مناطق گوراني زبان، گوراني متاثر از گويشهاي کردي مرکزي شد. از جمله نظام آوايي كه در گويش گوراني بسيار به گويشهاي کردي مرکزي شبيه شده است. يکي از ويژگيهاي بارز گويش گوراني، جزيره بودن آن است. بدين معني كه با خارج شدن از حوزهاي كه به گوراني تكلم ميشود، گويشوران گوراني به ديگر زبانها و گويشها سخن ميگويند و همگي دو زبانه هستند و به زبان دومي كه فراگيرتر، نيرومندتر و حوزه و دامنه جغرافيايي بيشتري را در بر ميگيرد، صحبت ميكنند و آن زبان كردي(كردي كلهري و جافي)است كه زبان غالب ساكنان گوران است.
اهل زبان، گويش خود را زبان زرتشت و زبان قهرمانان و پهلوانان ايراني (مانند رستم) ميدانند. بسياري از داستانهاي اساطيري (جمشيد ) و شاهنامه كه در گوران « رستم نامه» گفته ميشود و ديگر داستانها و منظومههاي ايراني (شيرين و فرهاد، بيژن و منيژه، خسرو و شيرين و ...)، محلي و ضربالمثلها به گويش گوراني چه بهصورت شفاهي و چه بهصورت نسخههاي دستنويس و مكتوب هم در ميان گوراني زبانان و هم كرد زبانان رايج است.
در بخشهايي از گوران، كرد زبانان، گويش گوراني را « ميگويد ميگويد māču māču » و در بخـش ديگـري آنرا « ميگويد ميگويد muā(ž)emuā(ž)e » مينامنـد و برخي از گورانيزبانان آنرا زبان «كابلي» و گويشوران كرد، جاف « چرا چرا pay če(š) pay če(š)». بيشتراهالي گوران پيرو آييـن و مسلک يارسـان (اهل حق) هستند و اقليتي نيز اهل سنت. نزد اهالي گوران چه گويشوران كرد و چه گـوراني پيـرو مسلک يارسان، گويش گوراني زبان ديني آنها و مقدس شمرده ميشود و آنرا «زبان سيدانه» ( zuān sayana ) - منسوب به سيد- و يا«زبان دفتر» (zuān daftar ) ميگويند. دفتـر نام ديگـر كتاب مقـدس و آييني مسلک يارسان يعني «نامه سرانجام» است كه شامل مجموعه گفتارها و سخنان بزرگان ديني و به نظم است. تاكنون درگوران آنچه باعث بقاي بخشي از گويش گوراني- بهويژه ادبيات آن- شده، تقدس آن بوده است.
امروزه با گسترش رسانههاي ديداري،شنيداري و ارتباط با كلان شهرها، مهاجرت گويشوران به روشني مييتوان ميزان نفوذ زبان معيار(فارسي) را ديد.از سويي گويشوران گوراني بهدليل بعد مسافت با ديگر جزاير زباني تنها در محل زندگي خود(روستا) با يكديگر به گوراني سخن ميگويند و خارج از روستا به گويشهاي زبان كردي(كردي كلهري و جافي).
از جمعيت و تعداد گويشوران گوراني به علت پراكندگي و جزيره بودن آن، آمار دقيقي در دست نيستو بهدليل پراكندگي آن نميتوان در يک جستار جزاير اين گويش را ( با توجه به بعضي تفاوتها در صرف و نحو بعضي از آنها) بهصورت كامل توصيف كرد و تاكنون بررسي دقيق وعلمي بهجز گويش گوراني دو روستاي گوراجوب قشلاش و گوراجوب مراد بيگ صورت نگرفته است.در اين ميان تنها آمار جمعيتي روستاي گوراجوب قشلاق در دست است. برپايه سرشماري عمومي نفوس و مسکن در سال 1375 شمارساکنان روستاي گوراجوب قشلاق 172 نفر (33 خانوار) و سرشماري عمومي نفوس مسکن در سال 1385، 60 نفر (16 خانوار) بوده است و اكنون روستاي گوراجوب مراد بيگ نيز به دليل ايجاد سد در پايين دست آن و پراكندگي و كوچ گويشوران، اين گويش در معرض خطر و نابوديميباشد.
گويش گوراني دو روستاي گوراجوب قشلاش و گوراجوب مراد بيگ با ديگر گويشهاي گوراني گوران متفاوت ميباشد(صرف و نحو). با توجه به مقاله و برخي مستندات زباني، در گذشته نه چندان دور گويشوران گوران، به گويش اين دو روستا سخن ميگفتهاند. از سوي ديگر برخي از شواهـد زبانشناختي حاكي از رواج گونه كهنتري از گويش دو روستاي ذكر شده، در گذشته بوده كه امروز در بين چند خانوار روستاي گوراجوب مراد بيگ رواج دارد كه از يکي از طايفههاي گوران به نام «تفنگچي» هستند.
جزاير زباني گويش گوراني در گوران:
1- روستاي گوراجوب قشلاق (در خطر) 2- روستاي گوراجوب مرادبيگ (درخطر) 3- روستاي زرده 4- روستاي بان زرده 5- روستاي سيد محمد 6- روستاي تپه گله (در حال زوال و نابودي) 7- روستاي سيماني(در حال زوال و نابودي) 8-روستاي جاماسب (كهنسالان چند خانوار) 9- روستاي بان مزاران (در حال زوال و نابودي) 10- روستاي قورچي باشي(در حال زوال و نابودي) 11- روستاي ريجاب (در حال زوال و نابودي) 12- روستاي شيخ حسن ( آخرين و تنها گويشور آقاي صوفي بيگ ياوري كه 96 سال سن دارد) 13- بخش گهواره(در حال زوال و نابودي، كهنسالان چند خانوار)
جزاير زباني گويش گوراني خارج از گوران:
باجلانيها كه باجرواني يا بيجواني ويا باجراني (در زبان عربي) نيز گفته ميشوند. شاخه اصلي باجلانيها در قورهتو و بنكوره در شمال خانقين عراق و در منطقه زهاب و قصرشيرين در غرب استان كرمانشاه ما بين سرپل زهاب – قصرشيرين در روستاههاي سيد احمد، سيد داود، سيد خليل و سيد سهراب (همگي در خطر)و در كنار رودخانه الوند سكونت دارند. در عراق شاخه كوچكي از آنها در ساحل چپ رود دجله درميان ايبک و در روستاهاي باجلان (بيژوان) ساكن هستند و با گروهاي موسوم به شبکها و سرليها (سرلهها) آميختهاند، كه به قبايل كاكايي تعلق دارند. شبکها در شمال موصل و سرليها در كركوک و سواحل راست و چپ رود زاب بزرگ زندگي ميكنند.