گويش خويينی
- Hits: 12584
- دسته: گویش ها
روستاي خويين، در درهاي سرسبز در شهرستان ايجرود و 60 کيلومتري جادهي زنجان- بيجار واقع شده است. شرايط آب و هوايي اين روستا، کوهستاني و سرد است و زمستانهايي برفي و سرد و تابستانهايي معتدل و خشک دارد. اين روستا از ضلع شمال به روستاهاي سعيد آباد و قزلجه، از غرب به روستاي ملاپيري ، از جنوب به سفيد كمر و حلب، و از شرق به گرنه و اركويين محدود ميشود و ارتفاع آن از سطح دريا حدود 1760 متر است.
اين روستا به علت قرار گرفتن در مسير کاروانسراها، از گذشتههاي دور تا به امروز مورد توجه بوده است. بهرهمندي از آب و هواي مناسب ، خاک حاصلخيز، مقوي و همچنين وجود آب مشروب ( چشمه ضلع شمال غربي روستا) موجب شده است تا اين دره، ( خويين ) در طي هزاران سال همواره پذيراي اقوام انساني باشد .وجود آثار تاريخي و فرهنگي متعدد و مشخص در روستا به طور حتم حاکي از پيشينه تاريخي آن است.
وضعيت کنوني گويشوران: کار و پيشه اهالي روستا کشاورزي، دامداري، باغداري، پرورش زنبور عسل و مرغداري است. ليکن از اين هزار نفري که روزگاري ساکن خويين بودند، فقط 100 نفر (20 خانوار)به صورت دايمي در آن زندگي ميکنند. ظرف چند ده سال اخير، عده قابل توجهي از اهالي به اقصي نقاط ايران خصوصا زنجان و قزوين و تهران مهاجرت کردهاند. اکثر مردان سکنه اين روستا در تهران، به کسب مشغول و قسمت عمده نانوا ميباشند. دين آنها اسلام و مذهبشان شيعه است. |
از قدمت و پيشينه تاريخي گويش خوييني اطلاعاتي در دست نيست ليکناز قدمت شاخه بالاتر آن يعني زبان آذري، بايد متذکر شد که زبان پيشين آذربايجان است. اين زبان که در مناطق مختلف آذربايجان گويشها و گونههاي مختلف داشته، از بعد از اسلام تا حدود قرن 11 ق/ 17 م، پيش از گسترش زبان کنوني ترکي در آذربايجان رايج بوده و هنوز نيز بقايايي از آن در برخي از روستاها متداول است. بيشتر دانشمندان ايرانشناس در بازگويي ريشه تاريخي زبان ديرين مردم آذربايجان باور دارند که زبان باستاني آذري بازمانده و دگرگون شدهي زبان مادهاست. در اثر هجوم ترکهاي آسياي مرکزي به آذربايجان و ديگر عوامل در فاصله سدههاي هفتم تا دهم هجري رخ داده است و ادامه اين تهاجم زبان ترکي کمکم زبان آذري را به بوته فراموشي سپرده، خود جاي آن را گرفته است.
گويش خوييني، از جمله گويشهاي زير شاخه آذري است و گويش آذري خود، از گويشهاي شمال غربي ايراني است. از نمونههاي مشابه آن تاتي است. از نمونههاي ديگر زيرشاخه آذري ميتوان به نمونههاي هرزندي، شالي و کجلي، تاکستاني، رودباري و الموتي اشاره کرد.
زبانهاي ايراني يکي از شاخههاي زبانهاي هند و ايراني از خانوادهي بزرگ هند و اروپايي است. نام هند واروپايي به گروهي از زبانهاي هم ريشه اطلاق ميشود که امروزه از هندوستان تا آمريکا گسترده است و در استراليا و قسمتي از آفريقا نيز رواج دارد، و از حيث وسعت و کثرت آثار و اهميت تاريخي مهمترين گروه زبانهاي عالم به شمار ميرود. اين زبانها که غالبا شاخهها و شعبههاي مختلف دارند، هريک جداگانه تطور يافته و به تدريج از يکديگر دورتر شده اند. اما گمان ميرود که اصل و ريشه همه آنها زبان واحدي بوده است. زبان هندو ايراني که گاه زبان آريايي نيز ناميده ميشود، زباني است که ميان نياکان ايرانيان و هنديان قديم مشترک بوده، چنانکه از نامش پيداست دو شاخه اصلي دارد: زبانهاي هندي و زبانهاي ايراني. زبانهاي ايراني در سرزمين وسيعي رايج بوده و در برخي از مناطق هنوز هم در قسمت عمدهاي شايع است. زبانهاي ايراني از نظر تاريخي و بر حسب مراحل تحول آنها به سه دسته تقسيم ميشوند:
1- زبانهاي ايراني باستان
2- زبانهاي ايراني ميانه
3- زبانهاي ايراني نو
زبانهاي ايراني باستان و ميانه، امروز ديگر رايج نيستند و آنها را به موجب مدارکي که آز آنها به جا ماندهاست ميشناسيم. زبانهاي ايراني نو را به شيوه سنتي، به دو گروه اصلي غربي و شرقي تقسيم ميکنند که هريک از اين دو گروه نيز به نوبه خود زير گروههاي شمالي و جنوبي دارند. زبانهاي دسته غربي کثرت و تنوع بيشتري دارند. مبناي اصلي اين تقسيمبنديها نوآوريها و ابقاي مواردي است که پيشتر در دو زبان شناخته شده ايراني باستان، يعني فارسي باستان(جنوب غربي) و اوستايي(غيرِ جنوب غربي)، و نيز در زبانهاي ايراني ميانه، يعني فارسيميانه(جنوب غربي)، پارتي(شمال غربي)،سغدي، سکايي، خوارزمي و بلخي(شرقي) بازتاب داشتهاند. دربخش غربي و شمال غربي فلات ايران، در کردستان وآذربايجان و در سواحل درياي خزر تعداد زيادي از گويشهاي ايراني شمال غربي باقي مانده است. عليرغم اينکه از قرون گذشته (در آذربايجان ايران) زبان ترکي جاي اين گويشها را گرفته و در بعضي مناطق ديگر فارسي جايگزين آنها شده و بدين ترتيب منطقه رواج آنها به تدريج محدود شده، هنوز در زمان ما تعداد قابل توجهي از زبانها و گويشهاي اين منطقه دنباله شاخه شمال غربي است.
گويش خوييني، از جمله گويشهاي جنوب غربي زير شاخه آذري است که خود با زيرشاخههاي تاتي، تالشي، گيلکي، مازندراني، سمناني و چند گويشي که در اطراف سمنان رواج دارند، (سرخهاي، لاسگردي، افتري، سنگسري، و بيابانکي) شاخه گويشهاي حاشيه درياي خزر و گويش شمال غرب ايران را ميسازند و گويش مذکور که زماني در ناحيه خويين درجنوب غربي زنجان رايج بودهاست، اکنون به دلايلي از جمله گويشهاي در خطر شمرده ميشود. متاسفانه درباره گويش مذکور، تحقيقات زيادي صورت نگرفته و نمونهها و مواد گويشي آن نيز در دسترس نيس، جز فهرستي نه چندان کافي از برخي واژگان آن که توسط منوچهر ستوده در مقالهاي با عنوان «خوييني يکي از لهجههاي آذري»ارايه شده است. ليکن از آنجايي که گويش تاکستاني، از گويشهاي جنوبي شاخه آذري ،از گويشهاي نزديک به لحاظ زباني و مربوط به گويش خوييني است، لذا شايد بتوان به توصيفي بسيار کلي از اين گويش پرداخت. تعداد گويشوران اين گويش نيز نامشخص است.
ب)توصيف زباني
1-آواشناسي: همخوانهاي اين گويش همان همخوانهاي زبان فارسي است.ليکن واژههاي آن دقيقا مشخص نيست.
2- صرف و نحو: اکثر گويشهاي آذري حداقل يک حالت غيرفاعلي (مفرد) دارند و در برخي از گويشها، گاهي دو يا حتي سه حالت غير فاعلي (مفرد مذکر، مفرد مونث، جمع) نيز به چشم ميخورد. حالت غير فاعلي نقشهاي زير را ايفا ميکند:
*مضافاليه، که در همه گويشهاي آذري که نمونههاي آن در دست است، پيش از مضاف قرار ميگيرد. لذا با احتياط ميتوان نتيجه گرفت که احتمالا در گويش خوييني نيز چنين باشد.
*مفعول صريح
*متمم برخي از حروف اضافه پسايند
*عامل
متاسفانه از موارد ديگر مثل انواع ضماير در اين گويش، صرف فعل، زمان، نمود و ترتيب کلام هيچ اطلاعاتي در دست نيست.
برخي واژگان پايه از گويش مذکور شامل موارد زير است:
اعداد:
Ulle يک
dev دو
se سه
uvorč چهار
penĵ پنج
šiš شش
haft هفت
hašt هشت
nah نه
deh ده
اعضاي بدن:
abr ابرو
tavil پيشاني
onah š شانه
dim صورت
gelek چشم
guš گوش
dan دهان
das دست
zuvun زبان
mu مو
gery قفا
simyal سبيل
angela بازو
zonek زانو
kellaسر
dandonدندان
چند واژه پايه:
dar درخت
xok خاک
otaš آتش
karg مرغ
qorusk خروس
šet شير
odoni آبادي
varg گرگ
valg برگ
bun باد
voron باران
bero برادر
xo خواهر
zeyla پسر
deltek دختر
anekž زن
merd مرد
چند فعل:
kǎreste کاشته
xoǎy خوردن
še-eرفته
omeآمده
vindeديده
gabkǎyگپ زدن
guš aršy گوش کردن
argǎte خريده
odey فروختن
xoandeخوانده
enteنوشيده
anšteنشسته
ararneکرده،انجام داده
keĵerekخنديد
ǎmotare يادداده
چند جمله:
ro baزودباش
marzمگذار
keyfi seyne حالت چطوره؟
nozi خوب است.
xotteخوابيد.
votiبلند شد.