گویش تالشی
- Hits: 13930
- دسته: گویش ها
سرزمين تالش به عنوان بستر مکاني قوم کادوسيان (تالشان)، که از دو ناحيه عمده کوهستاني و جلگهاي تشکيل يافته است، در حدود 65 ميليون سال قدمت دارد. تالش منطقهاي در سواحل جنوب غربي درياي خزر است، که در آغاز کاملا در ايران بوده است تا زمان عقد معاهده گلستان در اکتبر 1813 ميان ايران و روسيه که بخش بزرگتر تالش يعني شمال رودخانه آستارا به روسيه اعطا شد. اين بخش توسط امپراطوري روسيه، اتحاد جماهير و از سال 1991 توسط جمهوري آذربايجان تحت حاکميت قرار گرفت. بخش ايراني مردمان تالشي داخل ايران باقي ماند و منطقهاي از استان جديد آذربايجان شرقي به مساحت حدود 50 کيلومتر جنوب رودخانه آستارا را تسخير کرد.
تالش سرزمين وسيعي را در منطقه شمال غرب گيلان به خود اختصاص ميدهد. اقوام تالش از آستارا تا جنوب فومن پراکندهاند که متاسفانه اطلاعات چنداني از ادوار گذشته آنها در متون تاريخي وجود ندارد. برخي معتقدند که تالشان همان کادوسيان يا کاتوزيانند، که در نواحي کوهستاني زندگي ميکردند .
خودزکو، به سبب تشابه نام اين قوم با نام اميرتالش بن حسن نواده امير چوپان مغول، براي تالشها منشا ترکي قايل شده است. اما گمان ميرود که تالشها ايراني يا آريايياند، به ويژه آن که گويش تالشي از گروه زبانهاي ايراني شمال غربي است و نشانههاي بسياري از اوستايي و فارسي باستان و فارسي ميانه در آن ديده ميشود.
در کتاب « ايران در عهد باستان » آمده است: کادوسيان مردمي بودند که در گيلان جاي داشتند و ظاهرا نياکان تالشهاي کنوني بودهاند. کادوس يوناني شده تالوش است که در قرون بعد تبديل به تالش شده است .
وجود تپهها و محوطههاي تاريخي و باستاني در سراسر تالش، نمايانگر وجود يکي ازکهنترين تمدنها و فرهنگهاي ديرينه در اين سرزمين است. با توجه به دست يافتههاي اخير کاوشهاي باستان شناسي که آثاري از نيمه دوم هزاره دوم قبل از ميلاد « آغاز عصر آهن تا آغازين سدههاي هزاره اول ق. م » را در منطقه معرفي مينمايد، بيان کننده زمينههاي جديدي براي بررسي عميقتر حوزه فرهنگي تالش است.
تالش منطقهاي در گيلان است که از شمال به جمهوري آذربايجان، از مشرق به درياي خزر، از مغرب به خط الراس رشته کوه تالش و از جنوب و جنوب شرقي به شهرستان فومن محدود است. اين منطقه مشتمل است بر شهرستانهاي آستارا، طوالش، رضوانشهر و ماسال. منطقهاي که تالشها در آن ساکناند از دو قسمت کاملا متمايز تشکيل شده است: کوهستاني در غرب، متشکل از رشته کوه تالش. و جلگهاي در شرق در کناره درياي خزر. فاصله ميان کرانه دريا تا انتهاي غربي کوههاي تالش پوشيده از جنگل، شاليزار و خانههاي مسکوني به شکل خانهباغ است. منطقه تالش در ناحيه آب و هوايي بسيار مرطوب قرار دارد. رودهاي متعددي در منطقه تالش جريان دارند که عمدتا از دامنههاي شرقي و رشته کوه تالش سرچشمه ميگيرند و به سوي شرق امتداد مييابند و پس از آبياري کردن زمينهاي زراعي جلگههاي ساحلي خزر، به درياي خزر ميريزند. از جمله چشمههاي آب معدني تالش عبارتند از: ملادهاي چاي در نزديکي آستارا، چشمههاي حوالي آقاولر، چشمهي آب سرد قرهگول در حوضچه مرتفع کرگانرود و چشمه آب گرم علي داشي در نزديکي آستارا. از آثار مهم منطقهي تالش، گورستان باستاني مريان و آقاولر واقع در34 کيلومتري جنوب غربي شهرستان تالش در دره کرگانرود است. اين دو گورستان متعلق به نيمه دوم هزاره دوم قبل از ميلاد و آغاز عصر آهن تا دورهي ساساني است. از ديگر آثار تاريخي ميتوان از موارد زير نام برد: پل آجري بر روي رود شفارود واقع در پونل، پل آجري دليک در هفت دغنان، قلعه ليسار يا صلصال واقع در ليسار، در مسير آستارا به بندرانزلي، اسپيد مزگت يا مسجد سفيد، بنايي از دوران پيش از اسلام که در دوره اسلامي به عنوان مسجد از آن استفاده شده و به آن مسجد عبدالله نيز ميگويند، قلعه تاسکوه در ماسال و قلعه رودخان واقع در ارتفاعات تالش.
اقوام تالش ، از نظر پراکندگي جغرافيايي ، حدود اداري ـ سياسي شهرستانهاي فومن، شفت، ماسال، رضوانشهر، تالش و آستارا را در برميگيرد. امروزه بر اساس آخرين تغيرات، تالش با جمعيتي بالغ بر 154799 نفر ، در محدوده يک شهرستان شامل چهار بخش؛ اسالم، حويق، کرگانرود و مرکزي، همچنين ده دهستان به نامهاي؛ اسالم ، خالهسرا، خرچگيل، حويق، خطبهسرا، ليسار، ساحلي جوکندان، تولار و دو کوهستاني تالش ميباشد .
اقتصاد پايه در تالش، کشاورزي ( زراعت، باغداري و دامداري ) است. که از مهمترين محصولات آن ميتوان به نمونههاي زير اشاره نمود: برنج، گندم، جو، چاي، توتون، حبوبات، توت کاري « نوغانداري » گيلاس، زردآلو، ازگيل، « کونوس » و همچنين پنير، ماست، کره و روغن حيوانات.
تالش يکي از کهنترين مراکز تمدني پيرامون درياي خزر است و در آن تمدن باستاني به نام " تمدن تالش- مغان" متعلق به دوره پاياني عصر مفرغ و دورهي آغازين عصر آهن (سده 14-7 ق م) شناسايي شده است. اين تمدن را نخستين بار در 1308/1890 ژاک دومورگان، در ناحيه لريک در روستاهاي کوهستاني بررسي کرد. برخي ازاشياي کشف شده متعلق به اين تمدن عبارتند از: شمشيرهاي بلند مفرغي و آهني، خنجر، تبر، پيکان، سرنيزه، ظروف گلي.
اقليم اين شهر با توجه به قرار گرفتن در دامنه کوهستانهاي تالش، از يک سو و واقع شدن در ساحل درياي خزر از سوي ديگر، داراي آب و هواي کوهستاني با زمستانهاي سرد و تابستانهاي معتدل و همچنين آب و هواي مرطوب و معتدل ميباشد.
با توجه به بررسي عناصر اقليمي نظير؛ بارش، دما( ميزان گرما )، جريانات جوي، ميزان رطوبت نسبي و نيز مطالعه عوامل اقليمي نظير دوري و نزديکي به درياي خزر و ارتفاع از سطح و عرض جغرافيايي ، تالش ( دامنههاي شرقي تا خط الرس ) داراي آب و هواي مرطوب خزري در ناحيه جلگه اي و آب و هواي کوهستاني مرطوب در ارتفاعات ميباشد. با توجه به اقليم مرطوب خزري در کليه نقاط تالش (دامنههاي شرقي ) بهجز منطقه خط الرس ( ارتفاعات بيش از 2000 متري ) ، پوشش گياهي جنگل از نوع درختان شمشاد، افرا، ممرز، بلوط، راش، توسکا، گردو انجيلي، نمدار، آزاد، ملچ ديده ميشود که در ارتفاعات به تدريج به گياهان دارويي و پوشش گياهي کافي براي چراي دام مبدل مي شود.
گويش تالشي:
گويش تالشي از زبانهاي شمال غربي ايران است که با گيلکي و مازندراني قرابت دارد. تالشي گويشي کهن و داراي گونههاي بسيار است و از عنبران اردبيل تا رودبار گيلان حدود دويست هزار گويشور دارد. برخي محققان معتقدند که تالشها ساکنان اصلي نواحي غربي درياي خزرند و در گذشته بيشتر از حال محل سکونتشان به سوي شمال پيش رفته بوده است. تالشهاي آذربايجان همه ترکي ميدانند و ترکي تهديدي بزرگ براي گويش تالشي است. گسترش زبان فارسي در منطقه نيز بيشتر به ضرر گويش تالشي تمام شده است تا ترکي آذري.
تالشي از نظر واژگاني داراي ويژگيهاي مشخصي است و بر خلاف نظر محققان قديم غير ايراني کاملا گيلکي نيست بلکه واسطهاي است ميان تاتي و گيلکي و گاه به تاتي نزديکتر است. ميلر، تالشي شمالي واقع در جمهوري آذربايجان را بررسي کرده است. در دامنه خشک و مرطوب کوه تالش دو قوم با زبانهاي مختلف زندگي ميکنند: در غرب، آذربايجانيهايي که به تاتي تاکستاني تکلم ميکنند و در شرق، تالشها که به تالشي سخن ميگويند. در ايران علاوه بر تالش، در مناطقي از شهرهاي گرگان، بهشهر، رامسر و نواحي غربي کرانه درياي خزر به سوي شمال که با مناطق تاتنشين همسايه است، تالشها با گويش تالشي خود حضور دارند.
در اين گونههاي تالشي تفاوتهايي وجود دارد، که کم اهميتتر از آن است که خود تالشها مطرح ميکنند. تقريبا مردمان سراسر مناطق، زبان يکديگر را ميفهمند، اگر چه اين تفاهم گاهي آسان نيست، به عنوان مثال از مجموع 350 واژهي انتخابي در يک تحقيق، تنها 24 واژه از نظر ريشه متفاوت بوده و بقيه بيشتر در نحوه تلفظ تفاوتهايي داشتهاند. به طور کلي از جنوب به شمال، تفاوتهاي زير مشهود است: O جاي خود را به U (مانند ترکي) ميدهد، اولين واکه برخي از واژهها، يا پيش از دو همخوان يا بين آنها تلفظ ميشود: ايسپي / سيپي به معناي سفيد، خ به ح تبديل ميشود: خيرس>حيرس به معناي خرس، حذف ر از پايان واژه، مانند در > دو.
ساخت زمانهاي افعال در تالشي جنوب و تالشي شمال متفاوت است. ولي حدود آن بين اشکال جنوبي و شمالي، در موارد مختلف در محل واحدي قرار ندارد و يک تغيير تدريجي زباني از يک حالت جنوبي انتهايي تا حالت شمالي انتهايي در جمهوري آذربايجان ملاحظه ميشود. به گفته بازن، مرزهاي زباني تولارود و خطبهسرا خط زباني ميان تالش مرکزي و تالش شمالي است. برش مهم ديگر از طرف شماليترين نقطه خطبهسرا و ويزنه عبور ميکند. برش سوم در جنوب تالش دولاب ملاحظه ميشود. به عنوان مثال توصيفي از گويش اسالمي، يک گويش مرکزي تالش، بر پايهي تحقيقات يارشاطر ذکر ميشود. در اسالمي 8 واکه و 23 همخوان وجود دارد. اسم در دو حالت صريح و غيرفاعلي يا غير صريح واقع ميشود.حالت غيرفاعلي در ساخت اضافه و هنگامي که فاعل در ساخت ارگتيو قرار دارد به کار ميرود، مثل (varg-i ga# harda(گرگ گاو را خورد). در ساخت اضافه، مضافاليه پيش از مضاف ميآيد و نشانه آن -a است:sif-a da#re
ضماير به سه دسته تقسيم ميشوند: ضماير شخصي در حالت مستقيم به دو صورت صريح و غيرصريح، ضماير ملکي و ضماير متصل. ضماير شخصي مستقيم در حالت صريح و ضماير غير صريح، مانند مفعول مستقيم، در ساخت ارگتيو به کار ميروند. ضماير ملکي، مانند صفات ملکي و ضماير متصل، در حالت اضافه به کار ميروند. از ويژگيهاي مهم اسالمي اين است که تمامي زمانهاي حال بر پايه ستاک حال ساخته نميشوند و همه زمانهاي گذشته نيز بر پايه ستاک گذشته ساخته نميشوند. افعال التزامي، امري، حال شرطي، استمراري، شرطي استمراري، بر پايه ستاک حال ساخته ميشوند (آنها که ساخت ارگتيو را نيز به کار نميبرند). حال اخباري، گذشته استمراري، حال کامل، التزامي کامل، شرطي کامل، شرطي غير واقعي و گذشته بعيد بر پايه ستاک گذشته ساخته ميشوند. در اين ساختها، به جز حال اخباري، ساخت ارگتيو به کار ميرود. نشانهي نهي - ma و نشانه نفي «- n است.
در گويش ماسولهاي نيز به عنوان يک گونه جنوبي از گويش تالشي، 9 واکه و 23 همخوان وجود دارد. اسم در دو حالت واقع ميشود و سه نوع ضمير شخصي وجود دارد. در گذشته و حال کامل بين لازم و متعدي تفاوت هست. شناسههاي اخباري و التزامي، بر حسب خاتمه يافتن به واکه متفاوتند. زمان گذشته و حال کامل افعال لازم نيز داراي شناسههاي متفاوتي است.
کمبل در معرفي تالشي مينويسد: تالشي به زبانهاي ايراني گروه شمالي- غربي تعلق دارد که امروزه توسط حدود 100000 گويشور در جنوب آذربايجان و حدود 60000 گويشور در استان گيلان تکلم ميشود. همه تالشيها دو زبانهاند و هم به تالشي وهم به ترکي آذربايجاني تسلط دارند.
اشميت نيز با بر شمردن واکههاي تالشي يعني a a# e « i o u (u_) ، عنوان ميکند که همخوانهاي آن همان همخوانهاي زبان فارسي هستند.
تالشي دو نظام حالت دارد: حالت مستقيم يا فاعلي و حالت غير فاعلي يا اضافي و حالت مفعولي. نظام فعلي از ساير گويشهاي ايراني غربي به دليل استفاده از ستاک حال براي نمود ناقص و ستاک گذشته براي حال متمايز شده است. به لحاظ نحوي تالشي همانند تاتي ساختار ارگتيو را در افعال متعدي گذشته بر پايه ستاک گذشته به کار ميگيرد که طبق آن اسم عامل در حالت غير فاعلي قرار ميگيرد، مفعول مستقيم منطقي در حالت مستقيم و فعل با مفعول مستقيمش مطابقت ميکند.