خيمه شب بازی

ایمیل پرینت

به طور کلی هنر عروسک‌گردانی ازسالیان سال پیش معمول بوده، اما کسی نمی‌داند که عروسک‌ها از چه زمانی، از کجا و چگونه به وجود آمده‌اند. بعضی‌ها شمنیسم( بت‌پرستی)، را یکی از عوامل پیدایش نمایش عروسکی می‌دانند. آنان بر این باورند که در جوامع اولیه، رهبران مذهبی برای پیشبرد مقاصد مذهبی خود، ماسک و اشکال متحرکی را به نماد خدایان به کار می‌بردند. بعدها به تدریج ماسک‌ها متحرک شد و عروسک‌ها به وجود آمدند و عروسک‌ها در طی زمان نمایش عروسکی را پایه‌ریزی کردند.

در ایران، بنا به اشعاری که در «هفت پیکر» نظامی گنجوی شاعر داستان‌پرداز قرن ششم در دست است، نخستین رد پای خیمه‌شب بازی به دوران بهرام گور( جلوس ۴۲۱میلادی) منسوب می‌شود. چنان‌که نظامی می‌سراید، در این زمان شش هزار نوازنده و رقصنده از کولیان هند به ایران آمدند که خیمه‌شب بازان نیز در میان آنان بودند :

شش هزار اوستاد دستان ساز

مطرب و پایکوب و لعبت باز

گِرد کرد از سواد هر شهری

داد هر بقعه را از آن بهری

اما خیام ( قرن پنجم) نخستین شاعری است، که از اصطلاحات خیمه‌شب بازی در شعر خود بهره فلسفی می گیرد:

ما لعبتکانیم و فلک لعبت باز

از روی حقیقتی نه از روی مجاز

یک چند در این بساط بازی کردیم

رفتیم به صندوق عَدَم یک یک باز

در قرن هفتم هم عطا ملک جوینی( وفات ۶۸۰ ) در کتاب خود «تاریخ جهانگشا» که تاریخ مغولان است، گزارشی از خیمه‌شب بازی در روزگار اوکتای قاآن به شرح زیر به دست می‌دهد:

« روزی خیمه‌شب بازان از ختا ( ختا، شهری میان ترکستان و چین قدیم ) آمده بودند و عروسک‌های ختایی عجیب و غریبی با خود آورده بودند که ما هرگز ندیده بودیم و به خیمه‌شب بازی پرداختند. در این هنگام عروسکی را که شکل پیرمردی با ریش سفید بود، از صندوق بیرون آورده و به صورت اسیر به نمایش در آوردند. اوکتای قاآن پرسید، این صورت ِ کیست؟ گفتند صورت مسلمانی است یاغی، که به دست لشکریان اسیر آمده است. اوکتای قاآن بی درنگ فرمود که بازی را متوقف بدارند.»

در زمان صفویه « ژان شاردن»  در سفرنامه خود، به اجرای نمایش عروسکی «سلطان سلیم» پادشاه عثمانی، در میدان نقش جهان اصفهان اشاره می‌کند که در حدود هشتاد عروسک بازیگر داشته و بازی ساعت‌ها به درازا کشیده. او همچنین اضافه می‌کند که خیمه‌شب بازان ایرانی به هیچ‌وجه گدایی نمی‌کنند، بلکه در حضور جمع به نمایش می‌پردازند و هرکس که بخواهد به میل دل خود به آن‌ها پولی می‌دهد.

در دوره قاجار هم، میرزا حسینعلی نوری ملقب به بهاءالله که از وزیرزادگان ایران بوده و به دلیل ادعاهای مذهبی‌اش به حبس و تبعید گرفتار آمد (میرزا حسینعلی نوری، متولد سال ۱۸۱۷میلادی، فرزند میرزا عباس نوری وزیر معارف)، در زمینه نمایش «سلطان سلیم» گزارش کاملی در« لوح رییس» دارد که خطاب به سلطان عبدالعزیز عثمانی نوشته شده . وی در این گزارش می‌نویسد:

« وقتی هنوز کودک بودم، برادر بزرگم همسری انتخاب کرد و چنان‌که رسم آن زمان است، چند شبانه روز در خانه ما جشن و سرور بر پا بود. آخرین روز جشن که مهم‌ترین روز نیز بود، پدرم یادآور شد که امروز خیمه‌شب بازی اجرا خواهد شد. در آن روز بزرگان، اعیان و اشراف بسیار آمدند و من نیز به یکی از غرفه‌ها رفته و به تماشا مشغول شدم.

خیمه‌شب بازان ابتدا، در وسط صحن حیاط خیمه‌ای برپا کردند و بعد از مدتی نمایش شاه سلیم را به اجرا درآوردند. عروسک‌های بسیاری در این بازی شرکت داشتند از قبیل وزیران، امیران، شاهزاده‌گان، خادمان و حتی میرغضب‌ها و خطا‌کاران نیز بودند. این نمایش قریب به یک ساعت و نیم به طول انجامید و بسیار شیرین بود و مرا در حیرت فرو برد. بعد از آن پایان بازی اعلام آمد و خیمه را برچیدند. بعد از بیست دقیقه شخصی از کنار من گذشت با صندوقی در زیر بغل. از او پرسیدم این جعبه چیست؟ او پاسخ داد تمام آن عروسک‌ها؛ شاه، وزیر، دزد، جلاد، مردمان و آن‌همه جلال، جبروت، قدرت و اقتدار که دیدید، اکنون در این صندوق است.»

این گونه نمایشی در دوره پهلوی نیز پویا بوده و در مراکزی با عنوان بنگاه شادمانی اجرا می‌شده‌است. پس از تعطیلی این بنگاه ها پس از انقلاب اسلامی و ترویج روز افزون تلوزیون و سینما، این گونه نمایشی در عصر حاضر بیشتر حالت صحنه‌ای یا تلویزیونی پیدا کرده‌است.

خیمه‌شب بازی که در سال‌های اخیر با نام نمایش عروسکی شناخته شده و بیشتر برای کودکان به‌کار می‌رود، در زمان قدیم اعتبار ویژه‌ای داشت و در اصل، نمایشی کمدی و انتقاد‌آمیز بود که در خانه‌های اعیان واشراف و آن هم در برنامه‌های مخصوصی از قبیل عروسی‌ها، مولودی‌ها و جشن‌هایی از این دست برگزار می‌شد. البته در آن زمان بازی‌های دیگری هم به نام‌های پرده‌بازی (=خیال‌بازی )و همچنین فانوس خیال معمول بود که آن‌ها در اساس با خیمه‌شب بازی متفاوت بودند، هرچند که در بعضی از نوشتارها و فرهنگ‌ها همه آن‌ها یکی دانسته شده وحتی درحکایتی هم که از ابوسعید ابوالخیر (۳۵۷ – ۴۴۰ ) آمده وظاهرا قدیمی‌ترین شاهد این مدعاست، لعبت‌بازان همان خیال بازان معرفی شده‌اند. در مورد «فانوس خیال» باید گفت، که این بازی اصلا بازی جداگانه‌ای با ابزار متفاوت است. چنان‌که دهخدا هم در لغت‌نامه خود آن را بدین‌گونه معرفی می‌کند:

«فانوس خیال»، فانوسی باشد که در آن صورت‌ها کشند و آن صورت‌ها به هوای آتش به گردش درآید.

اما علت این‌که پرده‌بازی و خیمه‌شب بازی را یکی دانسته و از هر دو به «لعبت بازی» نام برده‌اند، شاید این باشد که ابزار اصلی هر دو بازی عروسک (لعبت) است؛ ولی باید دانست، که در این دو بازی حضور عروسک‌ها به روی صحنه با هم فرق دارد، چرا که پرده بازی بعدها اساس سینما شده و خیمه‌شب بازی اساس تیاتر. چنان‌که در « بازی خیال = پرده بازی»، تماشاگر، خود ِعروسک را نمی‌بیند بلکه سایه آن‌هاست که در برابر یک منبع نور قرار می‌گیرد و روی پرده می‌افتد. اما در خیمه‌شب بازی،عروسک‌ها بدون واسطه پرده، به روی صحنه می‌آیند و حرکت داده می‌شوند و دیده می‌شوند. جایگاه بازی هم با هم فرق دارد. چنان‌که به نقل مستقیم از مقاله دکتر شفیعی کدکنی؛ «پرده بازی =خیال بازی» در جایگاه معینی انجام می‌گرفته، که آن را «خیال خانه» می‌نامیده‌اند. پرده‌ای از یک طرف این خانه می‌آویخته‌اند و در فاصله آن‌جا که بینندگان نشسته‌اند و آن‌جا که صورتک‌های بازی حرکت می‌کنند، آتش را می‌افروخته‌اند و روشنایی آتش که بر این صورتک‌ها می‌افتاده، آن‌ها را به حرکت در می‌آورده‌اند و شخصی از بازیگران که آواز خوشی داشته‌است، آواز می‌خوانده.»

اما خیمه شب‌بازی در اصل گونه از نمایش عروسکی است، که در آن از عروسک‌های نخی و خیمه استفاده می‌شود.یک یا  دو راوی (مرشد) با نواختن تنبک، کمانچه، گفتگو با عروسک‌ها و خطاب قرار دادن تماشاگران داستان‌ها را روایت می‌کنند. 

برای موسیقی خیمه‌شب بازی معمولا ضرب، تار و کمانچه به‌کار می‌رفت و گاهی هم آوازهای محلی چاشنی آن می‌شد.

‌گردانندگان یک نمایش خیمه‌شب بازی دست کم دو نفر بودند، یکی مرشد که در حقیقت همه کاره خیمه‌شب بازی بود، هم ضرب می‌نواخت و هم آواز می‌خواند و هم کنار خیمه می‌نشست و با عروسک‌ها به گفتگو می‌پرداخت و دیگری عروسک‌گردان یا نمایش‌گردان که به‌وسیله نخ‌ها، عروسک‌ها را به‌حرکت در می‌آورد و به جای آن‌ها حرف می‌زد. او برای این کار معمولا سوت سوتکی به نام صفیر- که از ارکان جدایی ناپذیر خیمه‌شب بازی بود - در دهان می‌گذاشت و برای همین صدای عروسک‌های خیمه‌شب بازی بسیار زیر و نازک و اصطلاحا « زیغ زیغی» بود و برای تماشاگران نا مفهوم  می‌نمود. از این رو مرشد در ضمن سوال و جواب همیشه حرف‌های عروسک را تکرار می‌کرد تا تماشاگران را به موضوع نمایش جلب کند و این گویه واگویه به نمایش جذابیتی ویژه می‌داد.

مثلا عروسک می‌گفت: می‌خوام برم خونه بابام.

مرشد می‌گفت: می‌خوای بری خونه بابات ؟ چرا می‌خوای بری؟

- من دیگه تو این خونه نمی‌مونم، میرم خونه بابام.

- تو دیگه تو این خونه نمی‌مونی؟ میری خونه بابات؟ چرا؟ مگه چی شده ؟

- شوهرم به من خرجی نمیده، هر روز کتکم می‌زنه.  

- شوهرت به تو خرجی نمیده، هر روز کتکت می‌زنه؟ خوب تو چیکار می‌کنی؟

- من گریه می‌کنم، می‌خوام برم خونه بابام.

- تو گریه می‌کنی؟ تو می‌خوای بری خونه بابات ؟ ...... و الی آخر.

و به این صورت بود که تماشاگران می‌توانستند بفهمند میان مرشد و عروسک چه می‌گذرد و اصلا  موضوع نمایش چیست.

اجرای استاد رضا خمسه

نسل جوان این هنر را سینه به سینه آموخته با محتوا و فرم نو اجرا می کنند

به خاطر همین سوال و جواب‌ها نقش مرشد بسیار حساس بود، چون می‌بایست مخاطب خود را بشناسد و نبض خواست او را در دست بگیرد و زبانی استعاری و طنز، درست موافق میل او به کار برد و بر اساس کاستی‌های جامعه، نوآوری‌های خوشایند عرضه کند، تا هر چه بیش‌تر بازارش گرم شود و مشتریان انبوه‌تری فراهم آورد. چرا که خیمه‌شب بازی که ظاهرا  بر پایه شوخی، شادی و خنده قرار داشت، واقعیت تلخ و ریشه‌داری را بر دوش می‌کشید.

خیمه‌شب بازی پیش از این در خانه‌های اعیان واشراف و آن هم در برنامه‌های مخصوصی از قبیل عروسی‌ها، مولودی‌ها و جشن‌هایی از این دست برگزار می‌شد. البته در مکان‌های عمومی و در اعیاد نیز برای مردم معمولی برگزار می‌شده‌است. این نمایش برای عموم در قهوه‌خانه‌ها، میادین اصلی شهر یا روستا و یا در اواخر دوره پهلوی در مراکزی به نام بنگاه شادمانی اجرا می‌شد. متاسفانه این هنر نمایشی اکنون بیش‌تر یا در برنامه‌های تلویزیونی و یا بر روی صحنه جشنواره ها‌برگزار می‌شود.

به گفته بهرام بیضایی شکل، اندازه، لباس و جنس این عروسک‌ها بدین‌گونه بوده‌است:

«بلندی قامت عروسک‌ها یک وجب یا اندکی بیش‌تر است، به‌طور متوسط (حداکثر ثلث ذرع). لباس زن‌ها، روسری، شلیته و گاهی چاقچور به رنگ‌های مختلف؛ و لباس مردها، گاه کلاه نمدی، پیراهن آبی یا قرمز، شلوار گشاد سیاه یا آبی و نیز لباس‌های پهلوانی است. عروسک‌ها از جنبه ظاهری شکل واقعی دارند و شخصیت‌های آن‌ها هم گرچه کمی سطحی، ولی واقعی است. معمولا از چوب، کهنه و در موارد معدودی با سر گچی ساخته می‌شدند و مفاصل حرکتی آن‌ها هم وسعت کافی نداشته است. از نظر فنی هم – یعنی نوع حرکت دادن عروسک‌ها – باید افزود که هم عروسک نخی در کار بوده و هم عروسک دستی. در عروسک‌های نخی به هر عروسک حداقل شش نخ آویخته بود: یکی به سر، دو تا به دست‌ها، دو تا به پاها، یکی به کمر. به‌دین ترتیب عروسک راه می‌رفت، دست‌ها را تکان می‌داد و با رها شدن نخ کمر، تعظیم می‌کرد. استاد، نخ‌ها را در دوره‌های پیش به انگشتان خود می‌بست و کمی بعد به چوبی که آن را در دست می‌گرفت و از بالای تجیر ( که هم زمینه صحنه بازی بوده‌است و هم صحنه را از پشت صحنه جدا می‌کرده ) تکان می‌داد. اما در عروسک‌های دستی نوعی است که در آن، عروسک را چون دستکش به دست می‌کردند و در این حال انگشت‌های شست و وسطی به جای دو دست عروسک قرار می‌گرفت و انگشت ابهام به جای سرعروسک و مچ به جای تنه‌اش و حرکات همین چهار مفصل بود که حالات عروسک را مجسم می‌کرد.»

بیش‌تر عروسک‌های خیمه‌شب بازی دارای شخصیت بودند که به ذکر چند نمونه بسنده می‌کنیم: مثل «مبارک» که سال‌های سال نقش اصلی خیمه‌شب بازی را داشت.«مبارک» در واقع، برده‌ای سیاه پوست و از زنگبار به جنوب ایران آورده شده بود و دارای شخصیتی شوخ طبع و جسور بود، که مسایل سیاسی و اجتماعی را با گفتاری طنزآمیز و جمله‌هایی نیش‌دار بیان می‌کرد و شخصیت دوست داشتنی او باعث رونق خیمه‌شب بازی می‌شد.

مبارک و عروسک کودک

از دیگر عروسک‌های صاحب شخصیت در خیمه‌شب بازی می‌توان «پهلوان کچل» یا پهلوان کچلک یا حسن کچل را نام برد. پهلوان کچل، قهرمان خیمه‌شب بازی‌های عامیانه بود و شخصیت بسیار مسخره‌ای داشت که ظاهرا خودش را به حماقت می‌زد اما در باطن بسیار رند و آب زیرکاه بود. مردم عوام، شخصیت حسن کچل را بسیار دوست می‌داشتند و اصلاً نمایش او یکی از نمایش‌های متداول و دل‌خواه بود. الکساندر خوجکو (یران شناس روسی که چندی کنسول روسیه در ایران بوده، در کتابش به نام «تیاتر در ایران»، چاپ ۱۸۴۵می‌نویسد:

« پهلوان کچل قهرمان عامیانه است. پوشش خاصی ندارد و طاسی سر، نمودار مشخص اوست و نیز دو رویی بی‌حسابش. پهلوان کچل عابد، ادیب و حتی مثل همه ایرانی‌ها شاعر است. کار مهمش این است، که ملاها را گول بزند و به سر زنان و جوانان زیبا روی کلاه بگذارد.»

«پتروشکا» هم عروسک دیگری بود، که زمانی که سربازان روس بر بخش‌هایی از شمال ایران مسلط شدند، توسط خیمه‌شب بازان ساخته شد و به صحنه آمد. پتروشکا همچنان که از نامش پیداست، شخصیتی روسی داشت و اصلا  یک فیگور سنتی در خیمه‌شب بازی روسیه بود، که حتی «استراوینسکی» هم یک قطعه موسیقی باله برای او ساخته بود. عروسک پتروشکا در خیمه‌شب بازی‌های ایرانی چندان دوام نیاورد و با رفتن روس‌ها از ایران، او هم از صحنه خیم‌ شب بازی ایرانیان کنار رفت؛ چون تماشاگران نمایش پتروشکا فقط روس‌ها بودند.

از عروسک‌های صاحب شخصیت دیگر، عروسک شاه سلیم بود که آن را از روی شاه سلیم، پادشاه عثمانی ساخته بودند. نمایش شاه سلیم در دوره صفویه به علت روابط ایران و عثمانی علاقه‌مندان بسیار داشت. در این نمایش‌نامه، گاه شخصیت شاه سلیم را به مسخره و گاه برای بزرگداشت وی به روی صحنه می‌آوردند.

در اواخر دوره قاجاریه و به ویژه در زمان احمد شاه که بیش‌تر مردم دیدگاه انتقادی پیدا کرده بودند،خیمه‌شب بازان عروسک‌هایی شبیه احمد شاه و اطرافیانش ساخته بودند.در این نمایش مرشد و عروسک‌گردان، با لباس و کلاه انگلیسی وارد صحنه می‌شدند و به‌این صورت می‌خواستند به مردم نشان بدهند که سرنخ این‌ها به دست انگلیس‌هاست.

از عروسک‌های دیگر خیمه شب بازی که کم و بیش دارای شخصیتی مستقل بودند، می توان به عروسک‌های زیر اشاره داشت:

عروس؛ که پر مدعا و خجالتی بود.

 

ملا؛ که عروسکی بسیار بد‌قواره و تقریبا شکل دیو بود و اغلب ریشخند می‌شد.

مادر زن؛ که لجوج و از خود راضی بود.

غولک و شیشه باز؛ که هر دو مطرب و شیرین کار بودند.

طبق‌کش؛ که جهیزیه عروس را حمل می‌کرد.

وروره جادو؛ که پیره زنی ورد خوان و طلسم‌بند بود.

دختر شاه پریان؛ که نمونه لطف ، زیبایی و دختر رویاهای قهرمان بود. (خیمه شب بازان توضیح می‌دادند که «عروس» همان دختر شاه پریان است.)

طیاره خانم؛ که دایه یا ندیمه عروس و عاشق بامزه گی‌ها و نمک «مبارک» بود.

عروسک مادر زن عروسک عروس در حال رقص فرخ خان، پسر سلطان سلیم و پهلوان که برای عروسی مبارک آمده اند

انتر و لوطی رقاصه

 

در ایران برای اجرای یک نمایش خیمه‌شب بازی ابزارهایی که به کار می‌رود عبارتند از:

۱ – خیمه : برای اجرای نمایش، اول خیمه‌ای در محل بر پا می‌کردند و نمایش در داخل آن برگزار می‌شد. این خیمه تقریبا حالت راز گونه‌ای به نمایش می‌داد تا برهیجان تماشا گران بیافزاید. صادق هدایت دریادداشت‌های دست‌نویس خود که تاریخ اکتبر سال ۱۹۲۷یعنی هفتاد و نه سال پیش را دارد، از خیمه این نمایش تصویری به دست می‌دهد که به اختصار نقل می‌شود‌:

«خیمه چادر چهارگوشی است، با ارتفاع ۱۷۰سانتی‌متر و عرض ۱۹۰سانتی‌مترکه به وسیله طناب و میخ‌های آهنی که در انتهای طناب است، به زمین ثابت می‌شود. بخش جلویی خیمه که در مقابل نظر بینندگان قرار می‌گرفته در حدود ۵۵سانتی‌متر از کف زمین بالاتر است و با پارچه‌ای سیاه رنگ پوشیده و ملیله‌های ابریشمی کوچک به آن دوخته شده.»

بهرام بیضایی در پژوهش ارزشمند خود می‌گوید: «خیمه‌شب بازی یا شب‌بازی شکل دیگری بود که شب‌ها و در خیمه‌ای که دو طرفش دو چراغ روشن بود، نمایش داده می‌شد. صحنه صندوقی بود، به درازای سه ربع و بلندی نیم ذرع. یک طرف صندوق به طرف تماشاچیان باز بود و سه طرف دیگرش اتاقی را نشان می‌داد. صندوق در خیمه بود و نمایش‌گردان پشت صندوق مخفی می‌شد و عروسک‌ها را با نخ یا بال‌های نازک تکان می‌داد. در نمایش‌های خیمه‌ای که خاص طبقات بالا اجرا می‌شد، نمایش‌ها مجلل، مفصل و خیمه فاخر، رنگارنگ بوده‌است.»

۲ - « نطع»: نطع عبارت از سفره‌ای چرمین یا سفره‌ای از جنس پارچه‌ای نرم بود که عروسک‌ها را به روی آن حرکت می‌دادند.

۳ – «صندوق»: همان که خیام از آن به «صندوق عدم» یاد می‌کند و آن عبارت از جعبه‌ای بود، که عروسک‌ها را در داخل آن می‌گذاشتند، زیرا نمایش‌گران عروسکی پایگاه و جایگاه ویژه‌ای نداشتند و چون دوره‌گردان ناگزیر بودند وسایل بازی را در صندوقی گذاشته و با خود حمل کنند.

۴ – «عروسک‌ها یا لعبت‌ها»: عروسک‌ها قهرمانان اصلی نمایش بودند. صادق هدایت در مورد عروسک‌ها در پژوهش خود چنین می‌نویسد:

«ساخت عروسک‌ها اکثر از چینی و قسمی از آن از چوب و پارچه ساخته می‌شوند. البسه عروسک‌ها را خود اداره‌کننده در خانه می‌دوزد.ساخت هیکل و البسه‌های عروسک، منوط به تاثیرات آن زمان است. به‌طوری‌که خود نگارنده در این تابستان مشاهده نمودم، قزاق‌ها کلاه مدل اخیری را که سربازی است و در ایران مرسوم شده، برسر داشتند.اکتبر ۱۹۲۷»

5. صفیر: سوتی است که عروسک‌گردانان در دهان می‌گذارند و صدای جیغ مانندی ایجاد می‌کند، که همان صدای عروسک است. از این روست که یکی از نمایش‌های عروسکی بسیار مشابه با خیمه‌شب بازی که در فارس اجرا می‌شود و تفاوتش استفاده از عروسک دستکشی است، جیجی ویجی یا جیغی ویغی نام دارد. از آنجایی که صدای عروسک‌ها کمی نا مفهوم است، مرشد جملات عروسک را بار دیگر از زبان خود تکرار می‌کند تا تماشاگران بهتر متوجه سخنان عروسک شوند.

صندوق خیمه شب بازی دوخت عروسک: پارچه کتان و پنبه بدن عروسک را تشکیل میدهند سر عروسک لز چوب است و رنگ می شود

بر پا کردن خیمه نمونه ی قدیمی خیمه شب بازی( خم بازی) که توسط گروههای دوره گرد اجرا می شده است نمونه ی قدیمی خیمه شب بازی( پهلوان کچل) که با عروسکهای پارچه ای اجرا می شده است.