فنون و شیوههای نمکگیری در دریاچه ارومیه
- Hits: 4681
- دسته: دانش فنون بهره برداری از منابع طبیعی
تاريخ و قدمت مستندي در خصوص بهره برداري از نمک درياچه اروميه وجود ندارد. ولي آنچه مهم ميباشد اين است، كه نمکگيران درياچه اروميه اين شغل را از پدران و پدر بزرگان خود به ارث برده و پيرمردان منطقه نيز، با توجه به اقتضاي سن خود بهره برداري از نمک درياچه را از اواخر دوره قاجار به ياد دارند، هرچند به نظر ميرسد تاريخ بهره برداري بيش از اين باشد .
نمکگيران يا به اصطلاح محلي « دوزچي لار »اشخاصي هستند، كه با استحصال نمک از آب درياچه اروميه به روشهاي سنتي بخشي از امرار معاش خود را از اين طريق تامين ميكنند .
نمکگيري هم از جمله مشاغلي است، که در حوزه ساحل غرب درياچه اروميه، به عنوان كانون اصلي مشاهده ميشود.
وجه تسميه موضوع :
واژه دوزچي لار ( نمکگيران ) از سه بخش تشكيل يافته است. بخش اول « دوز » در زبان تركي آذربايجاني به معناي نمک بوده و بخش دوم « چي » پسوند نسبت با شخص را ميدهد. « لار » هم علامت جمع در زبان تركي است .
درياچه اروميه بزرگترين درياچه شور دايمي ايران، در گوشه شمال غربي كشور در استان آذربايجان غربي، محدوده جغرافيايي شهرستان اروميه واقع شده است. ارتفاع اين درياچه از سطح دريا 1200 متربوده و طول آن از شمال به جنوب 130 كيلومتر و پهناي آن به طور متوسط 16 كيلومتر و عمق متوسط 6 متر ميباشد. اين درياچه 6000 كيلومتر مربع وسعت دارد كه در فصل تابستان به علت شدت تبخير آب و تقليل حوضههاي آبريز آن به 4500 تا 5000 كيلومتر كاهش مييابد .
در حال حاضر تنها جاندار ساكن درياچه، نوعي سخت پوست به نام " آرتيميا اروميا "ميباشد، كه جهت تغذيه انواع آبزيان مانند ميگو و قزلآلا صيد ميگردد. از آب درياچه اروميه با توجه به وزن مخصوص آن در مواقع خشكسالي از هر متر مكعب ميتوان 140 كيلوگرم نمک استحصال نمود كه اين مقدار در فصول پر باران به حدود 100 كيلو گرم تقليل مييابد. در حال حاضر ميزان غلظت نمک در اين درياچه به 400 گرم در ليتر افزايش يافته است.
نمکي كه از درياچه اروميه استحصال ميگردد، داراي كاربردهاي مختلف صنعتي و خوراكي است. نمک درجه يک اين درياچه، سفيد و عاري از هر گونه مواد زايد بوده و به عنوان نمک طعام با يُد طبيعي كاربرد غذايي دارد.( اگرچه نبايد فوايد پزشكي آن را به لحاظ داشتن يد طبيعي ناديده گرفت). نمک درجه دو، كه از لحاظ كيفيت اندكي با نوع اول تفاوت دارد براي تغذيه احشام و نيز در صنايع چرم سازي مصرف ميگردد . نمک نوع سوم در فصول سرد سال به منظور جلوگيري از يخزدگي سطوح جادهها مصرف ميگردد. همچنين برخي از مردم، داراي مساكن سنتي و قديمي كه سقف آنها پوشش كاهگلي دارند که با اضافه نمودن نمک به كاهگل از رويش گياهان و نفوذ رطوبت جلوگيري ميكنند .
شيوه نمکگيري در حاشيه درياچه اروميه :
استحصال نمک از درياچه اروميه، ساليان مديدي است كه يکي از منابع مهم معيشتي مردمان اين ديار بوده است . نمک از تبخير شدن آب درياچه كه در حوضچههاي دست كند ( گؤل / استخر) جمع آوري شده، به دست ميآيد. هر مجموعه نمکگيري از چندين حوضچه و كانال تشكيل شده است. براي احداث حوضچه، زمين بايد صاف و هموار بوده و حداكثر شيب آن از 5 سانتيمتر تجاوز نكند. در غير اين صورت آب در انتهاي حوضچه جمع شده و نمک به دست آمده مجددا در آب حل ميشود. دوزچيها ( نمکگيران ) بعد از اصلاح نا همواري شيب زمين، حوضچههايي در امتداد خط ساحل احداث ميكنند. براي اين كار زمين را كنده و خاک آن را به صورت پشته روي هم قرار ميدهند. فواصل حوضچههاي هر نمکگير با واژه « دوبا » مشخص ميشود. حوضچهها اغلب، به شكل مربع يا مستطيل بوده و وسعت آن عموما 400 الي 500 متر مربع (50*100) و به عمق تقريبي 40 سانتيمتر ميباشد .
براي انتقال آب از درياچه به ابتداي حوضچه، كانالي احداث ميكنند كه عمق آن با توجه به سطح آب درياچه و شيب زمين به گونهاي انتخاب ميگردد تا آب به سهولت در جهت شيب زمين جاري شود . پس از آبگيري كانالها، آب به وسيله موتور پمپ وارد حوضچهها شده و به مدت چند روز جهت تبخير و افزايش غلظت نگهداري ميشود. در گذشته به جاي موتور پمپ از سطل استفاده ميشد، يا اينكه حوضچههاي كوچکي را به صورت پراكنده در امتداد ساحل ميساختند، تا آب داخل آن با موجي ضعيف و كوتاه وارد آن شود. پس از اين مرحله، آب را وارد كانال ديگري كه در امتداد كانال اولي احداث شده ميكنند و براي اينكه آب به حوضچه برسد، در وسط كانال مجددا عمل پمپاژ انجام ميشود .
اولين حوضچهها مختص تصفيه آب ميباشد. خود اين حوضچه را كه مساحت آن حدود 500 متر مربع ميشود، به 5 قطعه كوچكتر تقسيم ميكنند. اين حوضهاي كوچک به هم مرتبط بوده، به طوري كه جريان آب بين آنها موجب هم سطح شدن آب حوضچهها شده و در نتيجه با كم شدن وسعت حوضچهها آب توسط باد متلاطم نشده و گل آلود نميگردد .
عمق آبي كه وارد اين حوضچه ميگردد در حدود 30 سانتيمتر ميباشد كه طي مدت 3 الي 4 روز گل و لاي آن تهنشين شده و توسط كانالي كه به موازات كانال رفت آن احداث گرديده، وارد حوضچه گرديده و در محل ذخيره ميشود. تعداد حوضچههاي تصفيه آب بستگي به تعداد حوضچههاي اصلي دارد. به عبارتي طوري تعداد آن انتخاب ميشود، كه به راحتي بتوان حوضچههاي اصلي را آبگيري نمود.
حوضچههاي اصلي حوضچههايي هستند، كه نمک آن در مرحله نهايي استحصال ميگردد. در قسمت فوقاني وعرض اين حوضچهها لولهاي كار گذاشته شده كه با باز كردن دهانه لوله آب وارد آن ميشود. اين لوله بايد حتما در قسمت فوقاني حوضچه كار گذاشته شود، در غير اين صورت موقع آبگيري، آب در جهت مخالف كانل برگشت نموده و موحب گل آلوده شدن آب ميشود .
بعد از آماده سازي بستر حوضچه، آب تصفيه شده را از محل ذخيره شده آن وارد كانال برگشت آب ميكنند. اين كانال به همه حوضچههاي اصلي مرتبط ميباشد، درا ين مرحله هر يک از حوضچههاي اصلي را هر دو يا سه روز، بسته به حرارت و تابش آفتاب كه موجب تسريع درتبخير ميشود به عمق 2 الي 3 سانتيمتر آبگيري ميكنند، اين عمل با تبخير شدن آب تا سه مرتبه تكرار ميگردد. پس از پايان يافتن مرحله سوم، اولين لايه نمک انباشت شده را جمع آوري و در محل داخل حوضچه به شكل كپهكپه روي هم خرمن ميكنند.
براي شروع كار برداشت ابتدا بايد بستر حوضچه را هموار كرد. براي اين كار از وسيلهاي به نام تخته يا كؤرَك، كه در روستاهاي اطراف بناب، از توابع آذربايجان شرقي " ميدان جوق" ناميده ميشود، استفاده ميكنند.تخته ياپارو ابزاري است به شكل T انگليسي و به طول دسته 200سانتيمتر كه يک قطعه آهن نبشي 40 سانتيمتري يا تختهاي به همان شكل به انتهاي آن متصل شده است. اين كار موجب تسهيل جمع آوري نمک نسبت به بيل ميشود.
هنگام كار جمع آوري، حوضچه نبايد كاملا خشك باشد. درغير اين صورت نمک به دست آمده قرمز رنگ خواهد شد. با پايان يافتن اين مرحله، آبگيري مجدد حوضچهها آغاز ميگردد. در اين مرحله عمق آب حوضچهها 10سانتيمتر ميباشد كه با تبخير شدن حدود 5 سانتيمتر از آب داخل آن، آبگيري مجددا تكرار ميگردد. با توجه به وسعت حوضچهها هر مرتبه از آبگيري حدود دو روز به طول ميانجامد. بعد از مرتبه سوم و با تبخير شدن حدود 10 سانتيمتر از آب، جمع آوري نمک همانند مرحله قبل آغاز ميگردد.
همانطور كه قبلا نيز ذكر گرديد در اين موقع حوضچه نبايد خشک باشد. نمک جمع آوري شده در اين مرحله روي نمک مرحله اول انباشته ميشود و دوباره آبگيري حوضچهها همانند مراحل قبل تكرار ميگردد و تا پايان فصل نمکگيري ادامه مييابد.
اگر هنگام جمع كردن نمک لايه زيرين كه در حكم پوشش حوضچه ميباشد، شكسته و آسيب ببيند، ديگر از آن حوضچه استفاده نميكنند، در اين موقع آب حوضچه را كاملا قطع كرده و پس از خشک شدن كامل آن، لايه نمک موجود در آن را جمع آوري ميكنند كه به اين ترتيب نمک درجه 3 به دست مِيآيد. با شروع و پايان فصل نمکگيري كه از نيمه دوم ارديبهشت ماه شروع و در نيمه اول مهر يا اواخر آبان ماه خاتمه مييابد، آب همه حوضچهها را خشک كرده و باقيمانده نمک موجود در آن را جمع آوري و خرمن ميكنند. پس از اين كه حوضچهها خشک شده و بستر آن كاملا سفت گرديد. جادهاي از وسط آن احداث نموده و نمک جمع آوري شده را به بيرون منتقل و در جايي دپو و بر روي هم انباشت ميكنند. در صورتي كه نمک انباشته بر روي هم سفت شده باشد، نمکگيران با ابزاري به نام « توخماق » آن را شكسته و داخل گوني ميريزند.
از جمله عواملي كه به حوضچههاي نمکگيري آسيب ميرساند، ميتوان به پيشروي و پسروي بيش از اندازه آب درياچه و نشت آب از لايه زيرين حوضچهها اشاره نمود. كه اين عمل موجب تقليل غلظت نمک در حوضچهها شده و كميت محصول به دست آمده را كاهش ميدهد. در صورت تغيير سطح آب درياچه، حوضچهها مجددا در محل ديگري احداث ميگردند.
ابزار و وسايل نمکگيري عبارتند از:
- مهمترين ابزار نمکگيري بعد از پس روي آب درياچه و دوري حوضچهها از ساحل، استفاده از موتور پمپ آب ميباشد كه به وسيله آن، آب را به حوضچههاي نمکگيري ميرسانند.
- تخته يا پارو و ميداتجوق ابزاري است، كه براي جمع آورب نمک به كار ميرود.
- از ديگر ايزار و اشيا وابسته به اين كار ميتوان به بيل/ بِلچهَ، سطلهاي فلزي يا پلاستيکي، گوني، تراكتور و وانتبار براي حمل نمک اشاره نمود .
نمکگيري از مشاغل سنتي حوزه درياچه اروميه ميباشد كه فعاليتي جنبي و جمعي بوده و معمولا كسي به تنهايي قادر به انجام اين كار نميباشد، لذا نمکگيري يا به كمک اهل منزل انجام ميشود و يا هر شخص بهره بردار، شركايي براي خود انتخاب ميكند كه در اين صورت فعاليت و بهره گيري از سود حاصله آن معمولا به قسمتهاي مساوي بين شركا تقسيم ميشود، مگر اين كه ابزار و وسايل مربوطه در تملک شخص واحدي بوده و وي بابت اين تملک و كاركرد آن در نمکگيري اندكي فزونتر از محصول سهم بردارد .
درياچه اروميه تنها درياچه شور ايران و دومين آن پس از بحر الميت در جهان است، كه نمک حاصل از آن در تامين امرار معاش اشخاص نقش داشته و از سويي فروش و صادرات نمک در داخل و خارج از ايران و صيد نوعي سخت پوست به نام آرتيميا اورميا، با ارزش صادراتي در تغذيه ماهي قزلآلا و ميگو براي بهره برداران و استان و كشور نقش اقتصادي و درآمدزايي دارد. استفادههاي خوراكي از نمک در طول روز توسط مردم ، استفاده در جاده سازي، استفاده در فصل زمستان براي جادههاي يخ زده، كاربرد آن در صنعت آجر پزي و ... همه از جنبههاي اقتصادي و درآمدزايي، قابل اهميت ميباشد .
به لحاظ اجتماعي، نمکگيري فعاليتي جنبي است، كه در كنار ساير امور معيشتي افراد انجام ميشود و در آمد حاصله از آن نيز براي خانوادههاي فعال در اين زمينه، بسيار مهم بوده و معمولا وضعيت معيشتي اين طبقه كه همگي ساكن روستا هستند مناسبتر از سايرين ميباشد. از سويي به لحاظ فراگير بودن مصرف نمک در ميان مردم، كه به صورت طبيعي و با يدطبيعي از درياچه به دست ميآيد، مورد استفاده بيشترمردم استان و ساير نقاط در ايران و خارج از ايران ميباشد .
به لحاظ كالبدي، پارک ملي درياچه اروميه با ويژگيهاي خاص خود بعد از درياچه شور بحرالميت در دنيا به عنوان دومين درياچه شور و بزرگ در جهان به شمار ميرود، اين درياچه به عنوان بزرگترين تالاب دايمي با دارا بودن 102 جزيره بزرگ و کوچک در استان قابليتهاي زيادي را در دل خود جاي داده است. در اين ميان ساحل درياچه اروميه كه حوضچههاي نمکگيري در آن احداث شدهاند، نسبت به بقيه مناطق اين سواحل تفاوتهايي خاص دارند و آن تپههاي دپو شده از نمک است، كه از دور دست نمايان و آشكار است و به واسطه اين تپههاي كوچک و نمايان شدن چهره خاص، به راحتي ميتوان منطقه نمکگيري را تشخيص داد.
استفاده از نمک درياچه، به لحاظ داشتن يدطبيعي به لحاظ پزشكي و درمان برخي از بيماريها حايز اهميت است.