ترمه بافی سنتی يزد
- Hits: 22671
- دسته: مهارت دست بافته های سنتی
راه ابريشم از حاشيه كوير مركزی ميگذشته است و شهر يزد در اين مسير قرار داشته است كه يكي ازرگهاياصلي اقتصادي بوده است.
تبا دلات كالا و اجناس، كه مهمترين آن پارچه و منسوجات بوده از قديم الايام در اين منطقه انجام ميشده است. چنانکه از متن يک سنگ نوشته تاريخي واقع در دهليز مسجد جامع يزد بر ميآيد، مردم شهر يزد قرنهاست که به بافت پارچهاي ترمه اشتغال دارند
يزد كه در دوره پيش از اسلام، يكي از مراكز بزرگ زردشتتيان ايران بود، با ورود اسلام و دين جديد به مركز اصلي دين زرتشتي تبديل شد و اين زرتشتيان كه اكثر ترمهباف بودند، با نقل مكان خود از ايران به هند پارچهبافي هند را تحت تاثير خود قرار دادند.
دوره شاه عباس صفوي را ميتوان،دوران اوج و شکوفايي صنعت ترمهبافي عنوان کرد، به دليل اينکه شاه عباس طراحان برجستهاي را از چين و ارمنستان به ايران دعوت کرد، تا هنر نوين خود را به ايرانيان تعليم دهند. به همين دليل ترمههاي آن زمان زيبايي و برجستگي خاصي پيدا کرد.
ترمهبافي در آغاز، به زريبافي مشهور بوده كه نخستين بار توسط استاد " خواجه غياثالدين نقشبند" ( حدود ۴۰۰ سال قبل ) به وجود آمده است. در مورد تهيه مواد اوليه در گذشته نيز به اين صورت بوده، كه مواد اوليه مورد نياز شعربافان در خود يزد و توسط صنعتگران آن تهيه ميشده و اين كه در گذشته در قسمت شرقي مسجدجامع يزد بازاري وجود داشته است به نام بازار نخريسان، كه در اين بازار مواد اوليه و نخهاي ابريشمي مورد نياز ترمهبافان به معرض فروش گذاشته ميشده است ، اين بازار بعدها توسط بانيان مسجد جامع خريده شده و به ملحقات مسجد جامع تبديل شده است
در گذشته دستگاههاي نساجي در قالب کارگاههاي کوچک در مناطقي نظير گردفرامرز، ابرندآباد، مريم آباد، محمودآباد، و اکرم آباد استقرار داشت.
پارچه ترمه، به پارچه ظريف و لطيفي که از دو سري نخ تار و پود که با دست در دستگاه نساجي سنتي بافته شده باشد، اطلاق ميشود به نحوي که پود در پشت پارچه به صورت آزاد و تراکم پودي آن زياد باشد. جنس آن از کرک و پشم يا ابريشم با طرحهاي اصلي و سنتي ايران است .ترمه در فرهنگ لغت دهخدا ‹‹به تيرمه و پارچه نفيسي که از کرک بافند و يا پارچه ابريشمي که قسمتي از شال است و داراي رنگهاي متعددي و گل وبوته ميباشد، تعبير شده است››
در جايي ديگر آن را واژهاي هندي مينامند، كه به معني درخت سروي است كه در حالت خضوع و خشوع در مقابل عظمت الهي سرفرود آورده است. ترمهبافي از صنايع دستي مشهور استان كويري يزد است كه با سخت كوشي مردمانش در گذر تاريخ با دقت و ذكاوت فراوان انجام ميشده است. و به همين دليل اغلب براي تنپوش اعيان و ثروتمندان و لباسهاي فاخر، اشرافي، پرده، جانماز، خلعتي استفاده ميشده.امروزه نيز از ترمه به عنوان پارچه مبلمان، پشتي و روميزي و … استفاده ميشود. اين هنر در دوره شاه عباس صفوي به اوج شکوفايي و تکامل خود دست مييابد.
انواع ترمههاي ايراني بهشرح زير ميباشند:
ترمه در انواع شال چارقدي، شالبندي، شال راهراه، شال محرمات، شال اتابكي، شال كشميري، شال رضايي، شال اميري و شال يزدي و_1 شال چهرقدي: اندازه آن 5/1*5/1 ميباشد و براي روسري يا بقچه بهکار ميرود که هم لچک ترنجي آن متداول بوده و هم نوع گلدار آن.
2_شال راه راه : که بر دونوعاست:
الف) شال راه راه پهن
ب) شال راه راه باريککه هرکدام نوع مصرف خودش را متناسب با سليقه افراد در استفاده از آنها دارد .
_3شال اتابکي : از نوع کشميري است و از پشم بسيار لطيف بافته ميشود.
-4 شال بندي : نقشه آن شبيه لانه زنبور است و داخل هر خانه يک گل يا يک بته مي خورد
_5شال محرمات : به نوعي شال راه راه گفته مي شود که پهناي راههاي آن متفاوت است
6 _شال کشميري : به انواع شالهاي بافت کشمير گفته مي شود که معروفترين آن نقشه بته جقه ،نقشه شاخ گوزني و نقشه درختي مي باشند. نكته آنكه ترمه كشميري نوع ترمه با نقش بته جقه است كه در يزد توليد شده و احتمالاً به خاطر بازار
فروش مناسب در كشمير هند به ترمه كشميري معروف است ، در كتاب ترمه هاي ايران و هند چاپ فرهنگستان هنر تهران چندين نمونه از ترمه كشميري توليد خاندان رضايي يزدي كه در يزد توليد شده چاپ شده است .
_7شال زمردي : نوع اعلاي شال کشميري است که زمينه نيلي با نقشه بته جقه و رنگهاي بسيار زنده بهخصوص رنگ سبز زمردي دارد.
_8 شال کرمان : به تمام شالهاي بافت کرمان گفته ميشود و انواع گوناگون دارد.
_9 شال اميري : هم چنانکه از نامش پيداست از انواع درباري و اعلاي شالهايکشميري است. عموما نقش بته جقه و شاخ گوزني آن ديده شده است.
_10 شاليزدي : ترمههاي يزدي به ترمههاي بافت منطقه يزد گفته ميشود، که اکثرا ياراه راه هستند و يا گلهاي شاه عباسي ميخورند که قديمي و ناياب هستند.
نقوش ترمه:
نقشهاي ترمه نيز از گذشته ها تاکنون با حفظ محوريت"تبه جقه" با طرحها و رنگهاي مختلف و متنوع به شکلي اصيل باقيمانده، بهنحوي که حتي اصليترين نقش و نگارهاي ترمههاي ماشيني نيز بته جقه است.
ديگر نقشهاي ترمه عبارتند از: طرح جام، بته كشميري، بته اژدري، رضا تركي، گلزار، قاب قرآن، خجسته، تاجي ، بته جقه، بته خرقه، بته بادامي، بته سروي و گل شاهعباسي.
مواد اوليه:
1_ابريشم طبيعي:
تار مورد استفاده در ترمهبافي از ابريشم طبيعي و گاه نخ پنبه و پود آن نيز از ابريشم ، نخ و يا كرك همراه با رنگهاي متنوع است.
2_رنگ طبيعي:
درگذشته نه چندان دور براي رنگ آميزي پشم و كرك يا ابريشم مورد مصرف در ترمهبافي، از رنگهاي طبيعي كه اكثرا گياهي است استفاده ميشد. رنگهاي مصرفي در ترمهبافي بهويژه متن آن را عنابي، قرمز روشن، سبز، نارنجي و سياه تشكيل ميدهند.
ترمه در گذشته بيشتر با ترکيبي از رنگهاي قهوهاي وکرم بافته ميشد اما امروز در کنار اين رنگها، رنگهاي متنوع ديگرينيزبه شرح ذيل بافته ميشود:
رنگ روناس :نارنجي، قرمزجفتبنفش، قرمز
برگ حنا :قرمز، قهوهاي
زعفران :آبي يا آبي تيره
ريشه توت :زرد
پوست گردو: قهوهاي،خاکستري
زردچوبه :زرد پررنگ
برگ مو :زرد روشن
برگ توت :زرد روشن
برگ چاي :زرد، قهوهاي
پوست انار :قهوهاي، خاکستري
کنده درخت بقم:بنفش، سياه
پوست بلوط :قرمز مايل به قهوهاي
پوست خشخاش :قهوهاي
برگ سماق :قرمز، قهوهاي
پوست درخت سيب :قهوهاي، زرد
مراحل بافت ترمه :
1_ نخستين مرحله بافت ترمه تهيه کردن مواد اوليه آن است:
معمولا ترمه را از پشم و ابريشم ميبافند. اما پشم سفيد رايجترين پشمي استکه در بافت ترمه مورد استفاده قرار ميگيرد، زيرا ميتوان آنرا با هر رنگيکه دلخواه است رنگ آميزي نمود. پشم ترمه بايد مرغوب باشد و الياف بلنديداشته باشد که گوسفندان ايران و کشمير داراي پشمهاي نرم و محکم خوبي بودهو تا حد زيادي براق و سفيد است و بهترين پشم گوسفند در ناحيه پهلوها، شکم، پشت گردن و سر و ساقپا قرار دارد و معمولا اين پشمها براي بافت ترمهاستفاده ميگردد. نحوه آماده کردن، ريسيدن و رنگرزي کردن و بافتن پشم درقرن 16 ميلادي در ايران پيشرفت زيادي کرد .
2_شستن پشم :
پس از تهيه مرغوبترين پشم،اولين قدم تميز کردن پشم از چربي و چرک موجود و محلول در آن است، که بايدقبل از رنگرزي انجام شود. معمولا قبل از اينکه پشم گوسفندان راقيچي کنند حيوان را 10 دقيقه در آب ميشويند سپس براي جدا کردن مواد چربياز پشم آن را دربازها (قليا) خيس کرده و سپس چندين بار با آب ميشويند تابا اينکار ناخالصيها پاک و پشم براق گردد.
3 -سفيد کردن پشم:
از دو روش براي سفيد کردن پشم استفاده ميشود .
روشاول : پشمها را در چمنزار پهن ميکنند تا پس از جذب شبنم و تبخير آن درروز سفيدتر گردد و اين عمل را چندين مرحله انجام ميدهند.
روش دوم: استفاده از مشتقات گوگرد براي سفيد کردن پشماست.
.4_ثابتکردن رنگ:
بعد از اينکه پشمها به اندازه کافي سفيد شدند، نوبت رنگنمودن آنهاست که يکي از مهمترين مراحل تهيه پشم براي بافت ترمه ميباشد . چون رنگهايي که مستقيم بهکار برده شوند، دوام و ثبات ندارند و براي رفع اين مشکل، از موادي بهنام دندانه استفاده ميشود. دندانه ماده شيميايي معدني است که توانايي جذب رنگ را، در پشم افزايش ميدهد. براي اينکه دندانه واکنش مطلوب خود را در رنگرزي کسب کند بايد قبلاخالص گردد . رايجترين دندانهها که در ايران بهکار مي رود عبارتند از : زاج سفيد، قلع، روي، کلر، سرب و سولفاتهاي ديگر که مواد معدني و مازوجو برگ سماق و غيره که مواد گياهي هستند.
5_ رنگرزي به وسيله رنگهايطبيعي و گياهي :
رنگ ترمههاي ايراني معمولا از گياهان طبيعي تهيه ميشود .اين رنگ ممکن است از ريشه، تنه، برگها، گل، ميوه و يا پوست گياهانبهدست آيد. چون حفظ پارچههاي ترمه پشمي بسيار مشکل است و در اثر رطوبت وبيد از ميان ميروند و اطلاعات کمي از رنگ آنها در گذشته باقي مانده است.
6_ چلهکشي و چله دواني :
کار چلهکشي به شکلي که در بافت ساير منسوجات دست بافت رايج است، انجام و بهدنبال آنعمل بافت آغاز ميگردد. به اين صورت كهدر اين زمينه بايد تعداد كل سرنخ تارها محاسبه شود كه بستگي به عرض پارچه و تراكم تار در هر يك سانتيمتر پارچه دارد هر چه تراكم بيشتر شود، طبيعتاً مقداركل سرنخ تار بيشتر ميشود. در اصطلاح چله كشي به هر 80 سر نخ يك چله ميگويند و چنانچه ترمهاي 2400 سرنخ داشته باشد تار اين ترمه قاعدتا 30 چله است و براي چله دواني هم عمدتاً 1 چله(80 نخ) سرنخ آماده نموده و در حالت طولي به صورت مساوي كنار هم 30 دفعه ميدوانند تا 2400 نخ آماده شود و سپس 2400 سرنخ را با هم چله پيچ ميكنند.
ماسوره پيچي:
عمل تبديل كلاف هاي نخ به دور ماسوره را ماسوره پيچي ميگويند كه بخشي از چلهکشي است. اين كار در يزد توسط دستگاهي بهنام چرخ و چرخه كن يا چرخ كن صورت ميگيرد. براي اين منظور كلاف نخ را بهروي دستگاه چرخه كن انداخته سپس سر كلاف را پياده كرده و بر روي دوك (ماسوره خالي) مياندازند و از طرف ديگر به كمك دستگاه چرخ كه در كنار دستگاه چرخه كن قرار دارد، اقدام به چرخاندن دستگيره چرخ ميکنند. اين كار باعث به گردش در آمدن چرخ ميشود و در نهايت نخ بر روي شيارهاي منظم تعبيه شده بر روي ماسوره قرار ميگيرد تا ماسوره پر شود. سپس آن را از محل قرارگيري دوك بر روي چرخ جدا ميسازند و با قرار دادن در داخل ماكو اقدام به بافتن ميکنند.
اما براي ابريشم از عمل ابريشم تابي استفاده ميكنند كه با استفاده از ابزار آلات ويژهاي همچون چرخ، ني هوا ،ماسورهكن و كونه بيني اقدام به تابيدن ابريشم ميکنند. براي اين منظور در ابتدا هر رشته از كلافهاي ابريشم را گرفته و بر سر يك ني چرخ مياندازند و آنگاه سر ديگر آن را گرفته و به طرف ني هوا ميآورند و از داخل حلقه بلوري آويخته به آن عبور ميدهند. پس روي ماسوره خالي كه دوك فولادي وسط آن قرار گرفته بود و متصل به چرخ بود، ميگذراندند و بهوسيله ماسوره وركن به حركت در ميآمد و ماسوره از ابريشم پر ميشد.
7_ شروع بافت :
هر دستگاه ترمه نياز به يک گوشواره کش دارد کهاستادکار در پشت دستگاه نشسته و گوشوارهکش در بالاي آن قرار ميگيرد کهکار وي انتخاب و تعيين نخهاي مخصوص جهت ايجاد نقش بر روي پارچه ميباشد ونقوشي که معمولا بر روي ترمههاي ايراني ديده ميشود، حاصل و نتيجه همکاريگوشوارهکش با استاد است. بافتترمه با دستگاههاي سنتي نياز به صرف وقت، دقت و مهارت فراوان داشته و به کمکاين دستگاه ميتوان حدود 20 الي 25 سانتيمتر ترمه مرغوب در طول روز ) معادل 8 ساعت کار مفيد ) بافت ولي با استفاده از دستگاه ژاکارد که درحقيقت کار گوشوارهکش در دستگاههاي ساده بافندگي را انجام ميدهد، توليدکمي افزايش مييابد و به حدود 100 سانتيمتر در روز رسيده است. شالهاي يزد پشتشان داراي قسمتهاي اضافه پودهاي رنگي است.
انتخاب رنگ و هماهنگي در بافت به اين صورت است که تارهاي ترمه بايد همگي داراي يک رنگ و از يک جنس باشند و تنها انتخابرنگ در مورد پودها متفاوت است، يعني زمينه هميشه ثابت و تنها در متن آن مي بايست انتخاب رنگها صورت پذيرد.
در گذشته که ترمه را با دست ميبافتند، از اين رو به آن «انگشتباف» نيز ميگفتند. اما در حال حاضر توليد آن نيمه دستي است.
ابزار و لوازم مورد نياز ترمهبافي عبارتند از:
دستگاه بافندگي:
دستگاه بافندگي ترمه، تقريبا شبيه ساير دستگاههاي نساجي سنتي، چوبي است و در خودمناطق توليد و توسط صنعتگران محلي ساخته ميشود. اين نوع دستگاهها چهاروردي است که وردها توسط پدالهايي که در زير پاي بافنـده قرار دارند بـه حرکت در ميآيند.
اجزا دستگاه :
الف) كل سيخ: دو دسته چوبي اهرمي كه جلوي بافنده و بالاي گرت قرار دارد و به واسطه آن دستور نقش را صادر مينمايد .
ب) گرت: ابزاري كه از مخلوط شدن تارها جلوگيري و تار را به سمت شانه هدايت ميكند.
ج) شريت: محلي که ورد دستگاه بر آن تقسيم ميشود و نقش و طرح ترمه بهطور ترتيبي در آنجا شکل ميگيرد.
د) ورد: کار تقسيم چله را انجام ميدهد و بهوسيله آن نقش بر روي پارچه با بالا رفتن ورد صورت ميپذيرد .
ه) دستور: فرمان کشيدن نخ را صادر و نقش بر روي آن شکل ميگيرد.
و) کله برگردان: عمل جدا کردن نقش را از شريت و بالا آوردن را انجام ميدهد.
ز) چوب پل: به دستور متصل است.
ح) تخته شاگرد نشين: محلي که شاگرد بر روي آن مينشيند و بهوسيله آن گوشواره را ميکشد.
ط) تخته خليفه: محل نشستن بافنده ترمه است.
ي) چوب پل دفتين: بهواسطه آن دفتين کار بافت نقش را انجام ميدهد.
ط) مشته: نخهاي عمودي كه به شريت بسته ميشود و تعيينکننده نقش ترمه ميباشد.
ي) پوشال: چوب قطور تراشيده و بلندي که در زير پاي بافنده قرار دارد و گرتها را بالا و پايين برده و باعث تعويض رنگ پارچه ميگردد.
ک )گوشواره: کار آن جدا کردن مشتهها از يکديگر است و همچنين بهوسيله شخص گوشوارهکش رنگهاي تنظيمي بالا را جور وا جور مينمايند و به ترمه باف ( خليفه يا استاد کار ) دستور ميدهد چه انجام دهد هر 30 گوشواره يك بته ترمه را بهوجود ميآورند .
ل) گوشوارهكش: شخصي كه وظيفه او انتخاب تعيين نخهاي مخصوص جهت ايجاد نقش بر روي پارچه است.
م) فرشتي بند: ابزاري که بهوسيله شتيرک و پوشال، دهانه کار را تقسيم مينمايد.
ن) چوب و سنگ قاضيک: نخها را بهصورت مساوي نگاه ميدارد و حاشيه کار را صاف نگاه ميدارد تا موقعي که نقش نشان داده شود و در واقع سنگيني و تعادل کار را سبب ميشود و کار شاقول در بنايي را انجام ميدهد.
س) سنج دستگاه: بر روي چله کار قرار ميگيرد و با صداي خاص خود به ترمه باف اطلاع ميدهد کار پر دفتين است يا کم دفتين است. در واقع اگر کار پر دفتين باشد کار بته کوچک و خلاف آن بته بزرگتر ميشود .
ع) جوجه: تکه چوب بلند تراشداري که گرت روي آن چيده ميشود و تعداد آن 8 عدد است.
ف ) ضامن شريت(قسم شريت): شريتها دانه دانه بر روي آن بهصورت چپ و راست پيچيده و تقسيم ميگردد و به ترتيب حالت جدا جدا به خود گرفته و با سازو محکم ميگردد.
ص)پهلو کش: داخل نورد قرار ميگرفت و کار بافته شده را جمع ميکرد.
ق) شتيرک : شيي که زير گرت قرار میگيرد و گرت را بالا و پايين ميبرد .
ر)دفتين: آلت فلزي دسته دار شبيه به شانه، كه بافنده هنگام بافت پارچه در دست ميگيرد و پس از بافتن چند رشته پود با آن لاي تارها را ميكوبد تا آن چه بافته محكم گردد. جنس آن از سرب يا چدن و بر اساس سبکي يا سنگيني کار متغيير ميباشد.
ش) نورد: غلطک پارچه پيچ چوبي که در فاصله نزديک به نشيمنگاه بافنده ترمه قرار دارد و پارچ هرا پيش ميکشد.
ت) چوب لنگر : چوبي که کپيهاي نخ، منجنيق و قرقره به آن وصل است .
ث) منجنيق: چوب بلند و استوانهاي شکل که داخل ديوار کار گذاشته شده و محکم ميگرديد و قريب 10 تا 18 قرقره بر اساس چله کار روي آن سوار است و چله از روي آن عبور ميكند.
ض) چله پيچ: کپيهاي نخ که بر روي چوب لنگر قرار ميگرفت .
غ) کيسه شن : به وزن تقريبي 5/4 کيلوگرم که داخل آن ريگ خاک يا شن ميريختند و از ده تا بيست کيسه متغير بود و براي کشش و ثابت نگاه داشتن چله کار استفاده ميشد .
ترمهدوزي نياز به مکانهايي براي انجام دارد که شامل موارد زير ميباشد:
كارگاه بافندگي:
يك كارگاه استاندارد فضايي با ابعاد 4*4*6 متر است اين كارگاه بايد حداقل داراي دو پنجره يا نور گير باشد كه روشنايي فضاي كارگاه را تامين مينمايد. حتي اين نور ميتواند از طريق شيشههاي رنگي تعبيه شده سقف كارگاه باشد.كف كارگاه از ريگ، خاك يا آجرهاي مربع شكل سنتي ميتواند مفروش شده باشد.
فضاي چله كشي:
با توجه به فضاي زيادي كه جهت كارگاه ترمهبافي در نظر گرفته ميشود، ميتوان بخشي از اين فضا را براي چلهكشي، ماسوره پيچي و... اختصاص داد البته براي اين منظور ابعاد تقريبي 3*2 متر كفايت ميكند .
محل نگهداري مواد اوليه:
مكاني به عنوان انباري كوچك با ابعاد 2*2 متر براي نگهداري و ذخيره مواد اوليه مورد نياز جهت بافت و همچنين مواقع اضطراري بايد در نظر گرفت. از جمله كلافهاي نخ و ابريشم مصنوعي جهت تار و پود ترمه، شريت، جوجه، دستگاه چرخ و چرخهكن، ماكو، ماسوره و ...
بافت ترمه در يزد از قديم الايام رايج بوده و مردم شهر يزد در زندگي خود و سنتها و برپايي آيينها و مراسم از اين دستبافته به نوعي استفاده ميکنند که همواره از اهميت خاصي بر خوردار است. پارچه ترمه به عنوان پشتوانهايي مالي نسل اندر نسل در جهيزيه دختران حفظ ميشود. هم چنين مردم يزد در ايام محرم بر روي علمهايي كه در دستههاي عزاداري حمل ميشود پارچههاي دستباف ترمه را آويزان ميكنند و تا پايان عزاداريها باقي ميماند .و يا ترمه براي تهيه جانماز همواره مورد استفاده است.