پوشاک و پایپوش ترکمن

Hits: 26210
دسته: مهارت در هنرهای دستی و سنتی
پرینت

پوشاک ترکمن

با مقايسه پوشاک ترکمن‌ها با پوشاک ادوار تاريخي ايران، شايد نتوان پوشاک آن‌ها را با تمام جزييات به دوره خاصي ارتباط داد. آنچه که در لباس قوميت‌هاي مختلف ايراني به چشم مي‌خورد، عناصر ترکيبي دوره‌هاي تاريخي متفاوت مي‌باشد. بايد در نظر داشت آنچه که در يک دوره تاريخي موجود بوده است و يا آنچه که در برخي از دوره‌ها وارد ايران شده است، همواره در پي تغيير يک دوره به لحاظ سياسي، با تفکري خاص تغيير داده شده و يا شکلي ترکيبي پيدا کرده است، لذا براي اين‌که بتوان ارتباط بين آن‌ها را پيدا کرد انجام مطالعات مستمر تاريخي، اجتماعي، سياسي و .... الزامي به نظر مي‌رسد. پوشاک ترکمن‌ها نيز از اين قاعده مستثني نيست، در آن نشانه‌هاي پوشاک دوره‌هاي مختلف به عنوان مثال  پوشاک عربي ( مربوط به زمان ورود اسلام ) و تغييرات آن در ايران، به چشم مي‌خورد، بوروک ترکمني، در ظاهر شبيه عرقچين‌هاي دوره تيموري و يا کلاه بانوان دربار تيموري و تزيينات آن، شبيه به آل دانقي بانوان ترکمن به همراه زيورآلات فلزي خاص آن مي‌باشد. پس بايد اجزا پوشاک ترکمني از ميان ادوار مختلف ايران بيرون کشيده شود.

در اين قسمت به دو بخش پوشاک سنتي و جديد قوم ترکمن پرداخته مي‌شود.

الف: پوشاک سنتي

آنچه در اين قسمت به آن پرداخته مي‌شود، شامل موارد زير مي‌باشد:

1- پوشاک و پاپوش مردان ترکمن

پوشاک ترکمن

 

1- پوشاک و پاپوش مردان ترکمن:

لباس‌هايي مردان‌ را مي‌توان‌ در چهار قسمت‌: تن‌ پوش‌، شلوار، كلاه‌ و كفش‌ بررسي‌ كرد.

 

الف‌  - تن‌پوش‌ها:

ـ دون‌(don):

لباس‌ اصلي‌ تركمني‌ ردايي بلندي‌ بود كه‌ از ابريشم‌ دوخته‌ مي‌شد و تا زير زانوان‌ مي‌رسيد و«دون‌» نام‌ داشت‌. دون‌ بنا به‌ رنگ‌ و نوع‌ بافت‌ بر دو نوع‌ بود. اگر از ابريشم‌ كاملا قرمز رنگ‌ دوخته‌ مي‌شد، «قيزيل‌دون‌» يا «قيرميز دون‌» (Gyzyl/ Gyrmyz don)  و اگر از ابريشمي‌ دوخته‌ مي‌شد كه‌ رنگ‌ آن‌ متمايل‌ به‌ زرد بوده و بافت‌ پارچه‌ آن‌ يكنواخت‌ نباشد و نخ‌هاي رنگي مختلف از آن عبور دهند، - در واقع‌ رنگارنگ‌ و راه‌راه‌ باشد - «قارما دون‌» (Garma don)  نام‌ داشت‌.

پوشاک ترکمن           پوشاک ترکمن

 

بر حاشيه‌ دون‌، نوارهايي سوزن‌دوزيي از نوع‌ «آلاجا» (Alaja) (دو نخ‌ تافته‌ سياه‌ و سفيد يا تيره‌ و روشن‌) وجود داشت‌ كه‌ به‌ زيبايي‌ اين‌ لباس‌ مي‌افزود. بر كمره‌ دون، ‌كمربندي‌ از شال‌ (گاه‌ آراسته‌ به‌ نقره‌) مي‌بستند كه‌ به‌ آن‌«شده قوشاق» ‌ ((Guşakو يا «تيرمه‌ شال‌» (Tirme) مي‌گويند.

ـ چأكمن ‌ Çäkmen:

بالاپوشي‌ است‌، بلندتر ازكت‌هاي‌ كنوني‌ كه‌ از كرک‌ شتر تهيه‌ مي‌شود. چأكمن‌ تهيه ‌شده‌ از كرک‌ ظريف‌ و مرغوب‌ را «اينچه‌ چأكمن‌» (inçe çäkmen) و چأكمني‌ را كه‌ از كركک زبر تهيه‌ مي‌شود «يوغين‌چأكمن‌» (Ýogyn) مي‌نامند.

ـ ايچمک‌ Içmek:

يا پوستين‌ كه‌ در هواي‌ سرد استفاده‌ مي‌گردد، آستينبلند و از شانه به سمت مچ دست باريک مي‌شود اما قسمت جلوي آن بدون قلاب يادکمه است. براي بستن جلوي سينه از قوشاق، يعني دستاري که به دور کمر مي‌پيچنداستفاده مي‌شود.ايچمک بنا به‌ نوع‌ پوستي‌ كه‌ از آن‌ تهيه‌ مي‌شد، انواع‌ مختلفي داشت‌.

بهترين نوع پوستين را، «باغانا ايچمک» مي‌ناميدند که از پوست بره يک ماهه تهيه و دباغي مي‌شد. نوعي از آن که از پوست بره پنج الي شش ماهه تهيه مي‌شد، پس از دباغي دشواري با انواع‌ مواد طبيعي‌ به‌ رنگ‌ زرد در آورده‌ مي‌شود که آن را «سيلکمه ايچمک» مي‌نامند. «ايش ايچمک» و يا (پوستين کار) نوع ديگر آن است که از پوست گوسفند تهيه شده و آن را در حين کار مي‌پوشند.


قبا:
روپوشي است از پارچه‌هاي راه راه و گاهي ساده، بدون يقه برگردان با آستين‌هاي راسته و بدون زير بغلي که به جاي آن در محل اتصال آستين و تنه چاک‌دار است. دامنيبلند دارد که در دو طرف چاک دار است و دو طرف آن از ناجيه کمر به طور يکنواختي گشاد مي‌شود. دو طرف قبا بر روي هم قرار مي‌گيرد و با بندينک و يا کمربندي چرمي نگاه داشته مي‌شود.

ـ كوينك‌ Köýnek:

‌ پيراهني‌ ساده‌ و فاقد يقه ‌بود و يا يقه‌‌اي‌ كوتاه‌ و مدور و بدون‌ دكمه‌ داشت‌; با آستين‌هايي‌ بلند، ساده و راسته كه‌ به‌ جاي‌ دكمه‌، بندهايي‌ در آن‌ به‌ كارمي‌رفت که «سپ يقه» ناميده مي‌شد و بند را «يقه توپ» مي‌ناميدند‌. پيراهن‌ ديگري‌ نيز دوخته‌ مي‌شد كه‌ آن‌ هم‌ ساده‌، منتها داراي‌ يقه‌ كج‌ يا كناري‌ بود و آن را «چئک يقه» يا «گزک يقه» و يا «اوزيقه» مي‌ناميدند که چاک يقه در پهلوي راست  يقه قرار مي‌گيرد. اين‌ يقه‌ با سوزن‌دوزي‌هاي‌ مفصليي از نوع «جويجه بورون» (نوک جوجه اي) زينت‌ داده‌ مي‌شد و سرآستينش‌ نيز گلدوزي‌ شده‌ بود و «گلباغ» ناميده مي‌شد. قد پيراهن‌ها معمولي مي‌باشد. پارچه آن را از چلوار ذکر کرده‌اند. مردان ميان 50 تا 60 ساله و بزرگ‌تر از آن پيراهن سپيد مي‌پوشند. اين پيراهن‌ها نقش و نگاري ندارند و آرايش آن‌ها نواري است، كه در كنار يقه جيب‌هاي پهلو و آستين دوخته شده است.

پيراهن روحانيون:

روحانيون ترکمن هنوز هم از پيراهن‌هاي سفيد با دامني بلند استفاده مي‌کنند، اما يقه آن مثل سابق صوفي يقه نيست بلکه به تقليد از روحانيون فارس تهيه مي‌شود که يقه‌اي مدور، پايه‌دار و داراي دکمه است. اين پيراهن‌ها معمولا از جنس نخ‌هاي پنبه‌اي کتاني است.

چاتال:

جامه‌اي بود سبک که در هنگام آلامان، يعني يورش به دشمن، مي‌پوشيدند و آن از جامه خانگي کوتاه‌تر بود.

ياپينجا:
پوششياست از جنس نمد و بدون آستين، مخصوص چوپان‌ها که در زمستان بر دوش مي‌اندازند و درتابستان به عنوان سايه بان استفاده مي‌کنند.

ب‌ - شلوار:

بالاق/ تنبان:

شلوار مردانه،‌ عبارت‌ از تنبان‌ گشادي‌ بود كه ‌رشته‌اي‌ پنبه‌اي‌ ليفه‌ آن‌ را تشكيل‌ مي‌داد و سر آن‌ را گاه‌ با «هوتاز» (Hotaz) يا منگوله‌ مي‌آراستند که به آن «اوچغور» مي‌گويند. بالاق نيز مانند شلوار برشي سادهداشت، اما براي مردان مسن از پارچه‌هاي سفيد و جوان ترها از پارچه‌هاي سبز و نيلياستفاده مي‌شد.

جولبار/ شلوار:
اين پوشاک را مردان کهنسال، درروزهاي جشن و از بالاي تنبان مي‌پوشيدند، جولبار، برشي معمولي داشت و از دو قسمتاصلي درست مي‌شد:
الف) قسمت اصلي: که قوزک پاها را مي‌پوشانيد.
ب) خشتک: کهبرشي نزديک به ذوذنقه ي دوقلو داشت. اين نوع شلوار به وسيله نخي پنبه‌اي به ناماوچقورباق/ بند تنبان به دور کمر محکم مي‌شد که از درون ليفه شلوار عبور مي‌دادندو گاهي نيز به دو انتهاي اوچقورباق به عنوان زينت، منگوله‌اي به نام هوتوز ميبستند.پارچه جولبار معمولا به رنگ نيلي بود و گوگ ماووت/ ماهوت آبي ناميده ميشد.

ج‌  - كلاه‌ها:

ـ تلپك‌(Telpek):

كلاه‌ پوستي‌، كه‌ از پوست گوسفند تهيه مي‌شود و انواع‌ گوناگون‌ داشت‌ كه‌ عبارتند از: 1 – دوومه‌تلپك‌ ((Düwme 2- بوخار تلپك‌ (Buhar T.)  که نيم گرد است و داراي پشم‌هاي بلند، مشکي و پيچ در پيچ مي‌باشند که گاهي روي چشم و ابروي مرد ترکمن را مي‌پوشانند.3- شيپيرما تلپك‌ (ypyrma T.)  که کلاهي نه چندان بلند مي‌باشد، که در بالاي آن اندکي فراخي است. سر پوشي مسطح دارد و اغلب آن را با پارچه خوشرنگي از قرمز مي‌پوشانند و نوارهايي به شکل (+) براي تزيين، روي آن مي‌دوزند. هر دو نوع کلاه آستردار، پنبه دوزي شده و لفاف‌دار است. اين کلاه بر روي بوروک استفاده مي‌شود.

ـ بؤروك‌ (Börük):

يا عرقچين‌ كه‌ غالبا با نقوش‌ گوناگون‌ سوزن‌دوزي‌ مي‌شد و در برخي‌ لهجه‌ها تاخيا (Tahýa) يا تايخا (Taýha) خوانده‌ مي‌شد. از اين نوع کلاه هم مردان و هم زناناستفاده مي‌کنند، در واقع مردان اغلب در زير کلاه پوست استفاده مي‌کنند و پسران نيز بؤروک را در ايام کودکي و جواني به سر ميگذارند. نقش و نگار زيبا و هنرمندانه آن توسط زنان ايجاد و تمام نقاطبيروني کلاه پارچه‌اي، سوزن دوزي مي‌شود. زنان ترکمن به خصوص عشاير، در تهيه اين کلاه که وقت زياديهم صرف مي‌شود، با حوصله و دقت تمام و با سليقه خاصي، انواع نقش و نگارها را بکاربرده و يک هنر ظريف تماشايي را به يادگار باقي مي‌گذارند

کلاه ترکمن

 

دستار شيرشکري:

گاهي مردان از دستار معروف شير شکري که پارچه‌اي سفيد با گل هاي نخودي رنگ مي‌باشد، همانند عمامه استفاده مي‌کنند.

د – پاي پوش/ كفش:‌

ـ چكمه ‌ çekme:

اصلي‌ترين‌ پاپوش‌ مردان، ‌چكمه‌هاي‌ بلند چرمي‌ با نوک‌ برگردان‌ بود. چکمه‌هاي بلند را ايديک نيز مي‌نامند و در سوارکاري از آن‌ها استفاده مي‌شود.

ـ چاريق‌(Çaryk):

چوپانان‌ را از پوست‌ گاو چارقي ‌تهيه‌ مي‌كردند (در برخي منابع به چرم شتر و گاوميش نيز اشاره شده است) كه‌ کفشي نرم است و مخصوص‌ پياده روي و استفاده‌ در صحرا و خاک ‌نرم‌ است‌. برايتهيه چاريق، پوست دباغي شده را کمي بزرگ‌تر از پا برش مي‌دهند و در اطراف آن، برايگذراندن بند، سوراخ‌هايي ايجاد مي‌کنند، آن‌گاه پاي دولاق پيچ شده را در آن قرارداده، بندها را به دور دولاق مي‌پيچند و محکم مي‌کنند. اين بندها را چاريق‌باق ميگويند.

ـ دولاق‌ Dolak:

قبل‌ از پوشيدن‌ چارق‌، پارچه‌اي دستباف، ضخيم و از جنس پشم،که مثل نواري به دور پا تا زير زانو مي‌پيچند، را استفاده و آن را با چاريق‌باق محکم مي‌کنند. دولاق حکم جوراب را دارد اما بسيار زبرتر و گرم‌تر است. بدين جهت از آن فقط درزمستان‌ها استفاده مي‌شود.

ـ چپك‌  Çepekيا يلكن‌ (Ýelken):

پاپوشي است تابستاني که، از پوست شتر تهيه مي‌شود. اين پاپوش، سبک، راحت و در مقاممقايسه، شبيه دمپايي‌هاي امروزي است.

مردان ترکمن در گذشته، علاقه‌مند به نوعي کفش به نام گبري نيز بودند اما آن‌ها امروزه مانند سايرين از کفش‌هاي معمول استفاده مي‌کنند.

- جوراب:از جنس ابريشم و پشم مي‌باشد که زنان ترکمن آن‌ها را مي‌بافند.

2- پوشاک و پاپوش بانوان ترکمن

لباس‌هاي زنان‌ تركمن‌ بسيار متنوع است‌. اين‌ نوع‌ تنوع‌، علت‌ و فلسفه‌ خاصي‌ دارد كه‌ با دوره‌هاي‌ سني‌ آنان‌ مرتبط است‌. پوشاک آن‌ها به لحاظ برش، ساده ولي چشم‌گير است. خصوصا دوخت‌هاي تزييني موجود بر روي آن‌ها شگفت‌آور است.

پوشاک آن‌ها عبارت است از کلاهي با ابهت، پيراهني با برش ساده، شلوار، قبا، روسري، جوراب و کفش که در ‌چهار قسمت مورد ‌بررسي قرار مي‌گيرد:

 

الف‌ - تن‌پوش‌ها:

ـ كؤينك‌(Köýnek):

زنان‌ تركمن‌ پيراهن‌هاي ‌ابريشمين‌ مي‌پوشيدند ( البته امروزه از جنس الياف مصنوعي توليد مي‌شود) كه‌ غالبا به‌ رنگ‌ قرمز تمشکي بوده و گاهي جلوه‌اي تابان داشت و «قيرميز كؤينك‌» (Gyrmyz K.) نام‌ داشت‌.  پيراهن‌، داراي الگوي ساده‌اي مي‌باشد و شامل سه‌ قسمت‌ بود‌: ينگ‌ Ýeňيا آستين‌، يان‌(Ýan) يا پهلو و آشيري‌  Aşyryيا دامن.‌  در اين پيراهن از نوارهاي پارچه‌اي باريک ( در حدود 33 سانتي متر) به منظور تحکيم دوخت استفاده مي‌شد که به اين منظور تکه‌هاي مثلثي شکلي را در ميان تکه‌هاي مستطيل شکل دامن لباس جاي داده که در اين صورت تن پوش پرچيني را که در قسمت پايين گشاد مي‌شد، ايجاد مي‌کرد. به بيان ديگر، دامن لباس از زير بغل تا پايين (در پهلو) به تدريج گشاد مي‌شد. سر آستين‌ها و چاک يقه( که براي شير دادن به اندازه کافي باز بود) سوزن دوزي مي‌شد.

پوشاک زنان ترکمن

 

رديف‌هاي سکه که در اوايل اين قرن در جلو پيراهن  دوخته مي‌شدند تا سال 1349 شمسي منسوخ شدند

ارتفاع اين لباس تا بيست سانتي‌متري پاشنه پا مي‌باشد. لذا حاشيه دوزي مفصلي که در پايين شلوار قرار دارد که قابل رويت مي‌باشد. بر روي پيراهن، ‌شال‌ يا كمربندي‌ بسته‌ مي‌شد. دختران‌ از كمربندي‌، آراسته ‌به‌ دانه‌هاي‌ كوچک‌ و ريز تسبيح و يا منجوق‌ استفاده‌ مي‌كردند كه‌«مونجوق‌ غوشاق‌» (Monjuk Guşak) و يا «هنجي غوشاق» ناميده‌ مي‌شد.

يقه‌ پيراهن‌ را با «گل‌ يقه‌» (Gül Ýaka) مي‌آراستند. «بوقاو» (Bukaw) سينه‌ريز نقره‌اي‌ درشتي‌ بود، كه‌ ازگردن‌ مي‌آويختند.

ـ چابيت‌ çabyt:

قبا و يا بالاپوشي‌ بود که تا همين اواخر توسط طوايف «يموت»  در مراسم رسمي پوشيده مي‌شد.

نوع مخمل و ابريشم دارد و آستردار است. نوع مخمل آن، داراي آستين‌هاي کوتاه و کمربند است. در قسمت جلو باز گذاشته مي‌شود تا اينکه تزيينات داخل آن ( مانند گل‌دوزي و جلوه‌هاي ماشيني) ديده شود. نوع ديگر آن، از ابريشم راه راه قرمز است، داري سر آستين و آستين‌هاي بلند مي‌باشد. قد آن بلند و تا بالاي ساق پا مي‌باشد و دو طرف آن راسته و آزاد است. يقه‌اي ساده و بدون برگردان دارد. گشادي آستين آن متوسط مي‌باشد و از زير بغل به طرف مچ باريک مي‌شود. در زير بغل قبا زايده‌اي سه گوش دارد که از جنس پارچه قبا نمي‌باشد و گاهي براي زيبايي اضافه مي‌شود. از قسمت کمر به طرف پايين کمي گشاد مي‌شود و در دو پهلوي آن چاک دارد. در قسمت مچ آستين، اطراف يقه و کناره‌هاي آن در جلو سينه تا انتهاي دامن و اطراف آن و همچنين در اطراف چاک پهلو نقش‌بندي مفصلي انجام مي‌شود، که اين روزها مختصر شده است. طوايف «تکه»، زرد طلايي و آبي را هم با حاشيه دوزي دستي متضاد به کار مي‌برند.  زنان ترکمن آن را‌‌ برروي پيراهن‌ مي‌پوشيدند.

 

جبه:

در هواي سرد، زنان برروي پيراهن خود بالاپوشي گشاد و جلو باز مي‌پوشند که جبه، ناميده مي شود و از پوستين نيم‌تنه و يا بلند هم استفاده مي‌کنند.

پوشاک زنان ترکمن

 

نيم تنه:

دختران‌ براي‌ دوران‌ عروس‌ شدن‌ نيم‌ تنه‌ مخصوص‌ تهيه‌ مي‌ديدند كه‌ پر از سوزن‌دوزي و آويزه‌هايي‌ از سكه ‌و  پولک‌هاي‌ نقره‌ بود.

پسران و دختران نيم تنه‌اي داشتند که بر پشت آن زيورهاي مختلفي به شکل‌هاي سپر و تيرکمان آويزان بود.

 

بوقو Buqaw:

يقه کلفتي که با آويزه‌هايي به هم متصل و يا يک لوزي تزيين شده به نام « گنجوک» گلو را مي‌پوشانيد، که در قرن بيستم ميلادي به يقه بزرگ قپِاقه‌اي (گول يقه) تبديل شد که يقه لباس را مي‌بندد.

ب‌ - شلوار:

ـ بالاق‌ Balak:

شلوار زنان ترکمن ليفه‌اي مي‌باشد و نسبت به ساير شلوارهاي سنتي زنانه در ايران، ميان ساقي گشادتر دارد. دمپاي دو ساق آن تنگ مي‌باشد و ‌سوزن‌دوزي‌ مفصليي دارد، كه‌ در قديم تزيينات به کار رفته شامل، دو رديف پهن از نقش مايه‌هاي متضاد با حاشيه‌هاي باريک‌تر بود. سوزن‌دوزي‌ها، به‌ اسامي‌ گوناگوني ‌خوانده‌ مي‌شد، از جمله‌: دويه‌ كله‌ ( سر شتر) ، سكديرمه‌ چويچه‌ (نقش جوجه)، واخ آرمان، ايكي‌حورمان‌، و ...،‌ كه‌ به‌ ترتيب‌ از پايين‌ تا نزديكي‌ ساق‌پا را تشكيل‌ مي‌داد. علاوه بر اين نقوش، از قوش قانات(بال پرنده)، قويماق، تکه نقش، موي نقش (نقش عقرب) و بوستاني را نيز به کار برده‌اند.

جنس و رنگ پايين شلوار مخصوص مي‌باشد. در حالي‌که بالاي آن را از جنس کرباس و يا متقال و به رنگ سفيد تهيه مي‌کنند. شلوار به گونه‌اي فراهم مي‌شود که قسمت بالايي و نخي آزاد آن را، بتوان پس از پاره شده از پارچه حاشيه دوزي پايين شلوار جدا کرد. اين حاشيه‌هاي پاچه شلوار، به طور جداگانه به عنوان جهيزيه دوخته مي‌شوند و برخي چهل سانتي‌متر پهنا دارند که به سمت قوزک‌ها گشاد مي‌شوند برش شلوارهاي زنانه، همسان برش شلوارهاي مردانه است، اما با شلوارهاي مردانه اين تفاوت را دارد، كه پايين آن تنگ است و به پاها مي‌چسبد. در پايين پاچه‌هاي شلوار، نوار سياهي به پهناي 1-5/1 سانتي‌متر مي‌دوزند كه «بالاك يوب» نام د ارد .

ب‌ - پيشاني‌بند، سربند و روسري:‌

ـ بؤروک‌ Börükيا عرقچين‌:

روي‌ اين‌ كلاه،‌ گرد و صاف (بدون‌ برجستگب‌) بود ودختران‌ آن‌ را با زينت‌ آلات‌ نقره‌اي‌ منجمله‌ پولک وقبک‌هامي‌آراستند. دختران‌ غالبا بؤروک‌ را بر سر گذاشته‌ و از روسري‌ استفاده‌ نمي‌كردند

پوشاک زنان ترکمن     پوشاک زنان ترکمن     پوشاک زنان ترکمن

 

پوشاک زنان ترکمن          پوشاک زنان ترکمن

 

اين کلاه به نام‌هاي « تاسه گ» و «تاخيه» نيز معروف است. دختران موهاي خود را به صورت چهار رشته مي‌بافند، که دو رشته جلو و دو رشته  پشت آنان مي‌افتد.

ـ توپبي‌ (Topbi):

وقتيي دختر تركمن‌ عروسي‌ مي‌كرد، به‌ جاي‌ بؤروک‌ يا كلاه‌ دخترانه‌، ازپيشاني‌بند، استفاده مي‌کند که به رنگ قرمز و نشانه شادي مي‌باشد. اين پيشاني بند در نزد طوايف‌ و قبايل‌ گوناگون‌ با نام‌هاي‌ آل دانقي، توپبي‌، هاساوا(Hasawa) و... شهرت‌ داشت‌.

سربند زن متاهل، پيشاني‌بندي با نقش نارنج و ترنج مي‌باشد، (آلدني) که به دقت تا شده و در جلو گره مي‌خورد که توسط سربندي (يغليق،Yagliq) ابريشمي با نقوش چهارگوش که نقش (ياشماق يا روبنده) را براي احترام به مردان بزرگ‌تر دارد، آراسته مي‌شود. در گذشته اين سربند، زير پيشاني‌بندي که درپشت با دنباله‌هاي آويزان گره مي‌خورد، پنهان مي‌شد. اين سربند را که اساس الگوي آن يک ذوزنقه مي‌باشد، از ني‌هاي به هم پيچيده تهيه کرده و روي آن را با استفاده از پارچه ابريشمي به رنگ زرشکي، قرمز و به صورت شلوغ و چين‌دار پيچيده مي‌شود و يک طرف آن دنباله پارچه بلند دارد.

روي اين کلاه، بنا به محل استفاده آن زيورهاي نقره‌اي و زري فراواني پوشيده مي‌شود، گاهي در مواقع عروسي، نيم تاجي مزين به جواهر بر روي آن نصب مي‌شود.

فلسفه استفاده از اين نوع کلاه‌هاي بلند زنانه، را در راز ورمز روزهاي نبرد و جنگ بايد جستجو کرد. اين سربند  گاهي با پلاک مستطيل نقره‌اي شکل خميده‌اي در جلو (اغمه،Egme) و دسته‌هايي از پلاک هاي متصل کوچک‌ تر (اوورمه، Owurme) توسط طوايف تکه طي دهه پنجاه اين قرن استفاده مي‌شد. اين سربند را در طوايف  تکه «سُمَق» و در ايرساري «بُغمک» و در گذشته در يموت «خسبه» مي‌ناميدند. سربند ساخته تکه به طور کلي با پارچه زرين و طرح‌هاي نقش‌دار مواج، پوشيده و آراسته شده و عقيق‌هاي جگري بر آن متصل مي‌شود. سربندهاي يموت به لحاظ طرح قوي‌تر است و در ميات طوايف تکه، با لوزي ها و هلال‌هاي کوچک تکراري زراندود، تزيين مي‌شود.  گاهي از انواع زيورهاي آويزه دار بر روي آن استفاده مي‌شود، به طوري که سطح کلاه را به طور کامل مي‌پوشاند و به صاحب آن ابهتي مي‌دهد. آن‌ها گيسوان بافته خود را از ميان گيسوبندهاي نقره‌اي عبور داده و زيورهاي مجلل و خوش ساختي را به کلاه وصل کرده و از دو طرف چهره خود آويزان مي‌کنند.

به تدريج که زن به سنين ميان سالي مي‌رسد، از بلندي آن کاسته مي‌شود (هر سال به اندازه دو بند انگشت)، وقتي کوتاه شد به آن «تبرّک» مي‌گويند. پيشاني‌بند زن در اين مرحله به رنگ سياه درمي‌آيد، که علامت مجرب بودن وي مي‌باشد و در دوران پيري به رنگ سفيد درمي‌آيد که نشانه عاقل بودن است.

 

ـ انواع‌ روسري:

چارقد:

زنان در هنگام بيرون رفتن از منازل، سربند خود را با شال بزرگي مي‌پوشانند که چارقد ناميده مي‌شود و در قديم از جنس ابريشم بوده اما امروزه از چيت گلدار با ريشه بلند و مجلل مي‌باشد.
چارقد روسري منقش به طرح‌ها و رنگ هاي متنوع و گران‌قيمتي است که ريشههاي کناري آن را پورچيک مي‌نامند. معمولا زنان ترکمن براي استفاده از چارقد، کهحدود 5/1 متر مربع و به شکل مربع است آن را از وسط تا مي‌کنند و به شکل مثلث بر سرمي‌اندازند.

چاشو:

در ميان‌ برخي از طوايف‌ همچون‌ يموت‌ Ýomutو... روسري‌هايي‌ به‌ نام‌ چأشو (çäşew) رواج‌ داشت که عموما به‌ روسريي مربعي‌ شكل‌ وابريشمين‌ نازک اطلاق‌ مي‌شود.
چاشو در بين زنان ترکمن، حکمچادر را در بين زنان فارس دارد. اين پوشش معمولا از جنس ابريشم است و در روزگاري نهچندان دور (حدود 50 سال پيش) مورد استفاده زنان مسن بود. چاشو انواعي دارد و عمومابه شکل مربع است که آن را از وسط تا کرده، به شکل مثلث بر سر مي انداختند.
انواعچاشو:
الف- اريش چاشو: از نخ‌هاي پشمي بافته مي‌شود.
ب- چله چاشو: از نخ‌هايابريشمي بافته مي‌شود.
ج- کنت چاشو: از نخ‌هاي پنبه‌اي بافته مي‌شود.
د-  گوکلن چاشو: از نخ‌هاي ابريشمي بافت قبيله گوگلان.
و- المينچه چاشو.
ه- آطلاس/ اطلس چاشو.
ي- قارتما چاشو.
تنها کاربرد چاشوهاي ابريشمي در زمان حال،تزيين تابوت مرده است، بدن طريق که، چاشو را تا گورستان بر روي مرده پهن مي‌کنند وفلسفه آن، تقديس ابريشم در نزد ترکمن‌ها است.

چيرپي Cirpi:

شنل تشريفاتي و داراي شبه آستين مي‌باشد که هنوز هم توسط زنان «تکه» پوشيده مي‌شود. از بالاي سربند تشريفاتي تا زير بغل سمت چپ مي‌افتد. داراي حاشيه دوزي فراواني مي‌باشد، که در ميان طوايف مختلف ترکمن از لحاظ  رنگ و نقش‌مايه متفاوت مي‌باشد. نوعي از آن که داراي آستين‌هاي گشاد مي‌باشد، «کورته »  ناميده مي‌شود و عروس‌ها از آن استفاده مي‌کنند که رنگ قرمز آن نشانه خوشبختي مي‌باشد. رنگ آن مشخص کننده سن و مقام فرد مي‌باشد. نوع طوايف يموت آن به نام «بورنجکburemgek» ساده‌تر است و از ابريشم سبز مزين به قرمز دوخته مي‌شود. همه آن‌ها به دور يقه داراي پيچک‌هاي گلدوزي شده مي‌باشند.

قينگاچ‌ Gyňaç:

بافته‌اي‌ از ابريشم‌ نازک‌كه‌ اين‌ روسري‌ خود بر دونوع‌ بود: قيرميزي‌ قينگاچ‌، كله‌لي‌ قينگاچ‌.

چنين به نظر مي‌رسد، که اين روسري ها همانند کلاغه‌اي‌هاي بانوان لر در زمينه‌اي مشکي، نقش‌هاي زرد و نارنجي دارد.

 

د- پاي پوش:

كفش:

كفش‌ زنان‌ تركمن‌ خشن و از چرم خام بوده که تزيينات گلدوزي بر روي آن انجام مي‌شده است. كفش‌هايي‌ نظير گل‌ ميخ‌لي‌، قيرما كفش‌ با نوک ‌برگردان‌ و پاشنه‌اي‌ بلند، کفش‌ها داري پنجه‌هاي پهن و پاشنه‌هاي سه گوش بودند، (کووش،Kovus) که در ميان‌ آن‌ها استفاده‌ مي‌شد.

جوراب:

بانوان ترکمن مانند بيشتر زنان ايراني، جوراب‌هايي از پشم‌ها و ابريشم‌هاي الوان مي‌بافند.

ب: پوشاک جديد:
پوشش‌ سنتي‌ ترکمن‌ها همانند ساير اقوام ايراني، پس از تلاش‌هاي‌ رضاخان‌ در جهت‌ يك‌دست‌ كردن‌ شكل‌ لباس‌ در ايران که ناشي از سفرهاي وي به اروپا مي‌باشد، متزلزل شده است. شايد بتوان گفت رضا خان با اين عمل پايه‌هاي ويراني بخشي از فرهنگ قوميت‌هاي مختلف ايراني را بنا نهاده است. به طوريکه با گذر زمان تاثيرات عميق آن را در فراموش شدن بخشي از جامه هاي سنتي در ميان مردم شهرهاي مختلف و جايگزين شدن آن با لباس‌هاي متداول روز که متاثر از فرهنگ اروپا م‌ باشد و ضررهاي‌ مادي‌ و معنوي‌ بسيار‌، مي‌توان آشکارا مشاهده کرد. اين در حاليست که البسه هر قوم متناسب با شرايط اقليمي، اجتماعي و فرهنگي هر قوم تعريف مي‌شود، علاوه بر نمايش خلاقيت و حس زيبايي دوستي آن‌ها نيز مي‌باشد.

پس‌ از اقدامات‌ رضاخان‌ درتغيير لباس‌، وضعيت‌ پوشاک سنتي‌ تركمني‌ هرگز به‌ آنچه‌ كه‌ پيش‌ از آن‌ بود بازنگشت‌ و امروزه‌ در ميان‌ جوانان ‌لباس‌هايي‌ با فرم‌ و مدل‌ روز به‌ كار مي‌رود. فرهنگ صادراتي غرب نيز به شدت تهاجم خود را بهجهان سوم از جمله کشور ايران شروع کرد، در نتيجه خرده فرهنگ‌ها نيز تحت تاثير فرهنگکلان مملکت-  که مسحور فرهنگ صادراتي غرب شده بود - تغييراتي را در الگوهاي رفتاريخود از جمله تغيير در الگوي پوششي، گردن نهاد.ذامروزه‌ پوشش‌ سنتي مردانه‌ تركمن‌ به ندرت‌ استفاده ‌مي‌شود و مي‌توان‌ گفت‌ كه‌ ديگر از ميان‌ رفته‌ است‌، پارچه‌هاي ابريشمين جاي خود را به پارچه‌هاي ساخت کارخانجات سپرده است. تغييراتي که درلباس مردان ترکمن ايجاد شده است به شرح زير است:

1- پذيرش پيراهن‌هايدوخت غرب با يقه آهاري به نام يقه آرو به جاي صوفي يقه در پيراهن مردانترکمن.
2- پذيرش شلوارهاي مدل غرب و دکمه‌دار که با کمربندي چرمي به دور کمرمحکم مي‌شود و به جاي جولبار که بي دکمه است و براي محکم کردن آن، از بند تنباناستفاده مي‌شود.

3- پذيرش مدل کت به جاي روپوش‌هاي دامن بلند که معمولا از پارچه‌هاي راه راه تهيه مي‌شد.
4- پذيرش پالتوهاي غربي به جاي ايچمک.
 
5- پذيرشباراني و اورکت به جاي ياپينجا.
و مواردي ديگر.

اين‌ قضيه‌ در مورد دختران‌ و زنان‌ تركمن‌ نيز ديده مي‌شود. پوشاک‌ امروزين‌ دختران‌، شامل‌ لباس‌ يا پيراهن ‌بلندي است‌ كه‌ معمولا تا قوزک‌ پا را مي‌پوشاند و الگويي مشابه لباس‌هاي امروز دارد و در رنگ‌ها و جنسيت نيز اصالت گذشته را ندارد.

روسري ‌آن‌ها بر دو نوع‌ است‌: يکي چارقد، كه‌ ضخيم‌ و داراي ‌پورچوك‌ Pürçük  يا ريش‌-ريش‌ در كناره‌هاست‌ وديگري‌ ياليق‌ Ýalykيا كلاغه‌اي‌ كه‌ نازک‌ است‌ و گاه‌ ازابريشم‌ خالص‌ است‌. هر دو بزرگ‌ مي‌باشند.

استفاده‌ از شلوارهاي‌ سوزن‌دوزي‌ شده‌ نسبت‌ به ‌گذشته‌ كم‌تر شده‌ و نيز از نقش‌ و نگارهاي‌ آن‌ نيز كاسته ‌شده‌ است‌.

امروزه‌ ديگر از انواع‌ نيم‌تنه‌، كلاه‌، كمربند و كفش‌هاي ‌پيشين‌ استفاده‌ نمي‌شود. دختران‌ پس‌ از ازدواج‌ به‌ جاي ‌نيم‌تاج‌ و كلاه‌ و پيشاني‌بند، يک‌ نوار حلقه‌اي‌ به‌ عرض‌ تقريبي‌ 2 سانتي‌متر بر سر مي‌گذارند كه‌ معمولا سطح‌ خارجي ‌آن‌ با نقش‌ و نگارهاي‌ سوزن‌دوزي‌ تزيين‌ مي‌شود. البته ‌اين‌ حلقه‌ زير روسريي قرار گرفته‌ و از بيرون‌ ديده‌ نمي‌شود. اين‌ نوع‌ پوشش‌ جديد در تمام‌ مناطق‌ تركمن‌نشين‌ تقريبا به‌ يک‌ شكل‌ است‌، به‌ جز طوايف‌ گوكلان‌ و نخورلي‌ كه ‌هنوز هم‌ پيشاني بندهاي‌ بلند قديم‌ در ميان‌ آن‌ها رواج‌ دارد.

اما پوشش‌ زنان‌ اگرچه‌ اصالت‌ گذشته‌ خويش‌ را ندارد و دوخت ‌لباس‌ و جنس‌ آن‌ تقريبا با مد روز پيش‌ مي‌رود، با اين‌ وجود هنوز شكل‌ و فرم‌ خود را حفظ كرده‌ است‌. از اين‌ رو در هر نقطه‌اي‌ كه‌ دختر و زن‌ تركمن‌ را با لباس‌ مخصوص‌ خودش‌ مشاهده‌ نماييم‌، مي‌توانيم‌ قطعا قوميت‌ او را تشخيص‌ دهيم.

در گذشته، توليد پارچه‌هاي مورد استفاده پوشاک و يا چرم کفش‌ها به دست مردم ترکمن انجام مي‌شد، آن‌ها پرورش کرم ابريشم و توليد نخ ابريشمي را فرا گرفته بودند و با توليد پارچه‌هاي ابريشمي و همچنين ر‌نگ‌رزي آن‌ها با مواد رنگزاي طبيعي، دباغي چرم و توليد کفش‌هاي متفاوت براي کاربري‌هاي متفاوت، توليد زيورآلات فلزي مورد استفاده به همراه پوشاک که به دست توانمند زرگران ترکمن انجام مي‌شد، توليد روسري‌هاي بانوان و ... نيازهاي خود را در رابطه با پوشاک برطرف مي‌کردند. اما امروزه آن‌ها براي تهيه پوشاک به بازار مراجعه کرده و بخشي از درآمد خود را براي اين منظور صرف مي‌کنند در حالي‌که در گذشته اين سرمايه در ميان ترکمن‌ها به گردش در ميآمد و آن‌ها را در بخش توليد کنندگان قرار مي‌داد و نه مصرف کنندگان. که خود منجر به استفاده از پتانسيل‌هاي مردم منطقه در مشاغل وابسته به آن و در نهايت رشد اقتصادي منطقه مي‌شد. اين تغييرات در ظاهر اجتماع نيز بي‌تاثير نبوده است. اگر در گذشته تشخيص فردي ترکمن، در شهرهاي ديگر کار ساده‌اي مي‌بود امروزه اين‌گونه نيست. در ظاهر همه يکپارچه هستند در حاليکه در باطن تفاوت‌هاي عمده مخصوص به خود دارند که اين مورد در برخي از مناسبات اجتماعي اقوام مختلف با يک‌ديگر ايجاد مشکل مي‌کند. حضور در شهرها و مناطق مختلف در گذشته قرار گرفتن يکباره در مجموعه  آداب  و رسوم و فرهنگ وابسته به محيط آن منطقه بود، در حاليکه امروزه به جايي مي‌رسيم که تمام شهرهاي ايران ظاهري مشابه پيدا کرده و شرايط محيطي که بوجود آورده برخي تفاوت‌ها در ميان آن‌هاست، نديده گرفته مي‌شود. اين موضوع را مي‌توان از معماري تا پوشاک آشکارا مشاهده کرد. از ياد بردن و در حاشيه قرار دادن البسه سنتي در واقع از ياد بردن فلسفه‌هاي قومي و بخشي از پيشينه آن مي‌باشد.

ترکمن‌ها با به کار بردن رنگ‌هاي بسيار زيبا و زنده و همچنين با استفاده از بخش‌هايي مکمل در پوشاک خود، آن‌ها را بسيار چشم‌گير کرده‌اند. تا جايي‌که پ.ا.اندروز در اين رابطه مي‌گويد:   "تا دهه 1970م.، پوشاک و زيور آلات ترکمن مفصل‌ترين جامه عشيره اي آن زمان ايران بود.

ترکمن‌ها به عنوان مکمل پوشاک خود، از طرح‌هاي سوزن دوزي و برخي بافتني‌ها استفاده مي‌کنند که بانوان و دختران ترکمن در جوار ساير امور به تهيه آن نيز مي‌پردازند سوزن دوزي را  در گروه «کِشته» و بافتني‌ها را در گروه «ايشمه، اورمه» ازهنرهاي دستي خود جا داده‌اند.

در گروه کشته،" سوزن دوزي‌هاي موجود بر پاچه شلوار زنانه، يقه و سرآستين، سوزن دوزي انواع روسري مانند «کورته»، کلاه دختران و پسران «بوريگ و تاخيه» و سوزن دوزي‌هاي بازوبند «گل باق»، کيسه دعا و پول قرار دارد.

پوشاک ترکمن     پوشاک ترکمن     پوشاک ترکمن

 

پوشاک ترکمن          پوشاک ترکمن

 

در گروه ايشمه، اورمه، بافتني‌هاي کوچک و نوارمانند قرار دارد، از آن جمله مي‌توان به موارد ذيل اشاره کرد:

"«بلق يوپ»: نواري که در انتهايي‌ترين قسمت پاچه شلوار زنانه قرار دارد.

«اوچقورباق»: بندي که از درون ليفه شلوار عبور مي‌کند.

«چويچه بورون بوريگ»: بندي که در قسمت لبه کلاه دختران و پسران مي‌کشند.

«يقه يوپ»: بندي از ابريشم که دو قسمت يقه را به هم وصل کرده و گل يقه را نيز به آن وصل مي‌کنند.

«چاريق باغ»: بندهاي چاروق که از سوراخ‌هاي پوست چاروق عبور کرده و به دور پا پيچيده مي‌شود.

«ترمه قوشاق»: کمربندي است که از ابريشم مي‌بافند و بر روي آن زيورهايي از نقره و طلا وصل مي‌کنند."

همچنين زيور آلات دست ساز زرگران ترکمن نيز، به عنوان بخش‌هاي زينتي پوشاک آن‌ها مي‌باشد که به بخش‌هايي از لباس مانند کلاه  متصل مي‌شود و به آن جلوه‌اي اشرافي مي‌دهد. البته امروزه، موارد فوق دچار تغييرات زيادي شده است. در ذيل برخي از آن‌ها معرفي مي‌شود.

انسه ليک:

وسيله ايست تزييني جهت پيراهن دختران ترکمن در قسمت پشت، به ارتفاع 30 سانتي‌متر. مجموعه ايست از طلا و نقره با نگين‌هاي قرمز از جنس عقيق با زنگوله‌هايي نقره‌اي در انتها که از عوامل توليد آهنگ در هنگام حرکت است.

قيناچ اوجي:

وسيله‌اي تزييني مخصوص زنان و دختران گوگلان مي‌باشد. مجموعه‌اي است از طلا و نقره با نگين‌هايي از جنس عقيق به ارتفاع 25 سانتي‌متر. از اين وسيله در موارد زير استفاده مي‌شد:

الف- از دو طرف « بوروک / کلاه دخترانه » آويخته مي‌شد.

ب- از دو طرف سينه بر روي « دون / پيراهن تجملي » قلاب مي‌شد.

چکه ليق:

آويزه‌اي است که، به موازات شقيق‌ها از کلاه دختران (بوروک) آويخته مي‌شود و مخصوص طايفه چاودر است. مجموعه ايست طلاکاري – نقره‌اي با نگين‌هاي قرمز از جنس عقيق. اين وسيله مرکب از دو بخش است:

الف- بخش اصلي: که از جنس طلا و شبيه به انسان طراحي شده است با نگين‌هايي به رنگ قرمز.

ب: بخش پولک‌هاي زنجيره‌اي: که در انتهاي زنجيرها، زنگوله‌هايي از جنس نقره ديده مي‌شود. اين بخش و زنگوله‌هاي آن، از عوامل ايجاد موسيقي هنگام راه رفتن است.

قنجيق:

از اين وسيله تزييني به عنوان گل يقه استفاده مي‌شد و مرکب از سه بخش اصلي ذيل مي‌باشد:

بخش اول: به شکل مربع که دو قطر آن، مفتولي از جنس طلا و مرصع به نگين‌هاي قرمز از جنس عقيق است.

بخش دوم: صفحه ايست از جنس طلا به شکل عدد  که به دو ضلع پاييني بخش اول، وصل شده است و داراي تعدادي  نگين قرمز مي‌باشد.

بخش سوم: زنگوله‌هايي از جنس طلا که با کمک زنجيره کوتاه به انتهاي بخش دوم، وصل شده‌اند، خاصيت زنگوله‌ها توليد آهنگ نرم و ملايم در هنگام راه رفت است.

بوکاو:

وسيله‌اي ست براي تزيين روي سينه، مخصوص زنان تکه، مجموعه‌اي از طلا و نقره، مرصع به نگين‌هاي سرخ با آويزه‌هايي از جنس نقره که در انتهاي هر يک از آويزهاي زنجيره‌اي، زنگوله‌هايي نيز ديده مي‌شود که از عوامل ايجاد آهنگ در هنگام راه رفتن است.

اگمه:

وسيله‌اي براي تزيين کلاه دختران ترکمن‌هاي تکه مي‌باشد. اين وسيله مجموعه ايست از طلا ونقره با تعدادي نگين قرمز در متن و در حاشيه.

قورثاقچه:

وسيله‌اي ست، براي تزيين جليقه کودکان که مخصوص ترکمن‌هاي تکه و متعلق به نيمه دوم قرن 19 مي‌باشد. مجموعه‌اي است از طلا و نقره با نگين‌هاي قرمز. ريشه افشان اين وسيله نيز مزين است به زنگوله‌هاي نقره‌اي که در هنگام بازي کودکان، آهنگ دلنشين ايجاد مي‌کند.

چنگه"

وسيله‌اي ست تزييني که به جامه زنان تکه قلاب مي‌شود. مجموعه‌اي ست، از طلا و نقره با نگين‌هاي قرمز، مرکب از دو بخش:

الف- بخش اصلي: که به شکل لوزي است.

ب- بخش افشان: که به صورت زنجيري از انتهاي لوزي، آويزان است و در انتهاي زنجيره‌هاي افشان آن نيز، زنگوله‌هايي از جنس نقره وجود دارد، که از عوامل توليد آهنگ در هنگام راه رفتن است.

آچار باق:

گردن‌بندي است از جنس نقره که بر روي سينه نصب مي‌شود و نيز گلي در ميان دارد. همه اين قطعات با زنجيري از طلا و نقره به هم پيوند خورده‌اند.

آق ياي:

وسيله‌اي ست که از جنس نقره که در پشت جامه پسر بچه‌ها نصب مي‌شود و به شکل کمان است.

ابزار و لوام مورد استفاده به شرح زير است:

دستگاه تارا (Tara)- چرخ دستي براي تابيدن ابريشم- رنگ‌هايي طبيعي‌ همچون‌ قرمز‌، انار دانه‌، پوست‌انار، بويا، نيل‌ و ديگر گياهان‌ صحرايي‌ رنگ‌زا- دستگاه بافندگي پدالي-  نخ ابريشم- پارچه ابريشم قرمز و پارچه ابريشم مايل به زرد- چرم خام- آلات نقره‌اي مانند پولکي و قبک- سکه- منجوق- پارچه کرباس يا متقال- پوست شتر- پوست گاو- پوست گوسفند- پوست بره- چرم شتر- چرم گاو- چرم گاو ميش-  کرک شتر- نمد- مواد و تجهيزات لازم به جهت دباغي- ابزارهاي معمول مورد نياز براي دوخت لباس و دوخت کفش مانند نخ ، انواع سوزن، قيچي، كارد و ...

کليه امور مربوط به تهيه پوشاک و پاپوش‌هاي سنتي ترکمن‌ها در ميان طوايف و به دست مردان و زنان طايفه انجام مي‌گيرد. اما روستا نشين‌ها براي تهيه احتياجات دوخت البسه به روش امروزي، به بازارهاي موجود در شهرها و يا بخش‌هاي بزرگ‌تر نيز مراجعه مي‌کنند.