مراسم زن شاهی
- Hits: 11502
- دسته: مراسم موردی
مازندران به دليل موقعيت جغرافيايي خود و قرار گرفتن در کنار درياي خزر و دامنه البرز، يکي از خاستگاههاي مهم آيين ها است که توانسته است، بسياري از آيينهاي کهن را در خود پنهان کرده و از گزند حوادث در امان دارد.
در روستاي اسک، حضور چشمههاي شفادهنده و آبهاي معدني جوشان را مي توان از عوامل مهم تداوم و تقويت، باور قداست آب دانست. حضور مقدس زنان در باور بي بي هايي که خوابنما ميشوند و بر سرچشمهها چراغ ميافروزند و همچنين حکومت آييني زنان در اسک، هر يک بيانگر تداوم باورهاي اساطيري کهن است. زنان در باورهاي قومي اسکيها، حضوري مقدس و متداوم داشتهاند.
مراسم زنشاهي، همزمان با مراسم برفچال صورت ميگيرد. در مراسم برفچال دامداران روستاي اسک به مراتع اطراف (اسکهوش) ميروند و در آن جا چالهاي کنده و برف را براي تابستان در آن ذخيره ميکنند.
در حال حاضر تعيين زمان برگزاري مراسم از قوانين خاصي تبعيت مينمايد و طي سلسله آدابي انتخاب ميگردد.
عوامل زيست محيطي و شرايط جوي همچون: ميزان بارندگي و نزولات آسماني خصوصا برف در تعيين روز برفچال از اهميت بالايي برخوردار است تا جايي که، بخشي از آداب تعيين روز برفچال به اين مسئله اختصاص دارد. معمولا جلسهاي توسط اعضاي شورا، ريش سفيدان و بزرگان در تکيه مرکزي اسک تشکيل ميشود و آنها پس از بررسي شرايط، روز برفچال را تعيين مينمايند. تعيين زمان از يک اصل ثابت تبعيت مينمايد و آن اينکه، زمان فعلي برگزاري اين مراسم در "اوايل يا اواسط فصل بهار" است.
در فاصلهاي که روستا از مردان خالي مي شود و به قررق زنان در ميآيد، زنان بر تخت مينشينند تا حکومت نيمروزي اسک را در دست بگيرند. زنان بلافاصله پس از خروج مردان، لباسهاي نو با رنگهاي شاد، آراسته ميپوشند و روسري از سر برميدارند و آرايش ظاهري زنان نشان از جشني ميدهد، که زنان در آن آزادند تا براستي بر اسک حکومت کنند. زنان پس از آراستگي و آماده شدن براي جشن ، به همراه مهمانان خود، بدون سربند و روسري از کوچه پس کوچههاي روستا راهي ميدان "درويش باغ" ميشوند.
شخصيت اصلي اين نمايش ،حاکم زنان است و وظايف آييني وي عبارتنداز:
- راهبري گروه
- گزينش بازيگران نقشهاي آييني
- تعيين تکاليف و وظايف بازيگران هر نقش در شرايط متفاوت
- تعيين زمان و ترتيب ايفاي نقش ساير بازيگران
چنانکه از شرح وظايف آييني او برميآيد، وي نقش هستهاي را در اين مجموعه بر عهده دارد. از همين رو، خصوصيات فردي که با آن شناخته ميشود به شرح زير است:
زني زيبا، با وقار و سياستمدار، باقدرت بيان و استدلال قوي، داراي کمالات و هنر، بااقتدار و لايق ، نيکوکار و ديندار و بالاخره مديري موفق که معمولا مجالس بزرگ را مي چرخاند و مديريت ميکند. حاکم هرساله عوض ميشود و سلطنت را به ديگري ميسپارد.
در گذشتهاي نه چندان دور، تقريبا تا يک دهه پيش، يک روز مانده به آغاز جشن، حاکم از ميان زنان اسکي انتخاب ميشد. با توجه به خصوصياتي که گفته شد زنان روستا به شور مينشستند و يک نفر را به اتفاق آرا انتخاب ميکردند. وي حاکم آن سال بود، که مجلس با برتخت نشستن وي آغاز مي شد. فرمانروا که از پيش مطلع شده بود، در خانه ميماند و در مجلس حضور نمييافت تا زماني که زنان با رقص و پايکوبي و ظاهري آراسته به در منزل وي ميرسيدند و آنقدر به نواختن ادامه ميدادند تا پا را از خانه بيرون گذارد. سپس همراهانش ، او را به محل برگزاري زنشاهي ميبردند. اين مکان، در گذشته تخت مدوري بود که در وسط تختگاه قرار داشت. پيش از ساخت تکيه نيز، تخت حاکم زير بيد زاغ چشمه در ميدان درويش باغ برپا ميشد.
پس از برتخت نشستن حاکم، او وزاري خود را انتخاب ميکند و حکومت خود را با صدور اولين فرمانها آغاز ميکند.
معمولا زنان ميانسال براي عنوان وزير و داروغه انتخاب ميشوند و دختران جوان براي نگهباني و پاسباني انتخاب ميگردند.
پيش از هر چيز، بايد نگاهباناني براي محافظت از روستا انتخاب شوند. اين نگهبانان در نقاط مختلف مستقر ميشدند تا پس از تعيين مکان نگهباني توسط حاکم، به سر پستهاي خود اعزام شوند. اين زنان بايد از بنيهاي قوي برخوردار باشند و چندان سروزبان و قدرت دفاعي داشته باشند که بتوانند از پس مردان خاطي برآيند. عموما مکان نگاهباني آنان در چهار گوشه روستا قرار دارد، چرا که بايد از مرزهاي آن دفاع کنند.
دسته اي ديگر از سربازان، کساني هستند که به لباس نظامي ملبس مي شوند و در گذشته تعدادشان به 40_50 نفر ميرسيد و در حال حاضر به 10_12 نفر تقليل يافتهاند. اينان، با گشتزني در کوچههاي روستا و بازديد خانهها مطمين ميشوند که مردي در جايي پنهان نشدهاست. هم اکنون اين زنان با لباس معمولي و آراسته ظاهر ميشوند. و با گذر از کوچههاي روستا به پاسداري از آن ميپردازند. اين گشت زني؛ امروز با شعر و آواز محلي همراه است، و زنان دسته جمعي آواز ميخوانند و پس از اتمام ماموريت خود به ميدان بازميگردند.
افراد نظميه در گذشته، به چوب و چماق و در پاره اي از موارد به اسلحه گرم يا تفنگ شکاري مجهز بودند. اما در حال حاضر تنها سلاحهاي آنان چوب و چماق است.
مردان مسني که به دليل بيماري يا کهولت سن در خانه ميمانند، بايد در خانه باشند و جلوي پنجره يا روي تراس ظاهر نشوند. در صورت ماندن در روستا، خانواده چنين شخصي ملزم به دادن شيريني و ميوه به زنان است. اما در صورت مشاهده مردي که قرق را بشکند و در طول برگزراي جشن پا به روستا بگذارد، زنان مجازند هرگونه مجازاتي را براي او اعمال کنند. که معمولا در ابتدا با کتک خوردن همراه است و سپس به امر حاکم او را وادار به رقص مي کنند و يا بر الاغ بدون پالان سوار کرده و هو ميکنند.
از ديگر فرمان هاي حاکم، مجازات زنان خاطي است که از فرمانهاي شاه سرباز ميزنند و به تناسب جرمش مجازاتي تعيين ميشود؛ اين محکوميتها شامل: تهيه ميوه و شيريني از جانب زنان، سبيل کشيدن توسط جلاد و يا بر الاغ بي پالان سوار شدن است، معمولا در مورد زنان از تنبيه بدني استفاده نميشود.
معمولا حاکم دفتري از اشعار مذهبي با زبان محلي تهيه ميکند و تسلط وي در خواندن نوحهها و سرودهاي محلي به او کمک مي کند تا زنان را با خود همراه سازد. در صورتي که در شرايط معمول جشن برگزار شود و به محرم برخورد نکند ، اين دفتر حاوي اشعار شاد محلي است و مجلس زنان با رقص و پايکوبي توام است.
در هر حال اداره مجلس و جمع کردن زنان با طنز و شوخي همراه است.
معمولا براي حفظ شادي مجلس، دو تن از زنان به هيات عروس و داماد در آمده و با رقص و پايکوبي مجلس را گرم ميکنند، تعدادي از زنان نيز آوازهاي محلي را به صورت دسته جمعي ميخوانند و سربهسر يکديگر ميگذارند و شوخي ميکنند.
به اين ترتيب با رسيدن سربازاني که در روستا گشت زدهاند و گزارش امنيت آن را به گوش سايرين ميرسانند، زنان با خاطري آسوده ، مجلس را گرم ميکنند.
سپس مجلس به شکل رسمي در ميدان روستا آغاز ميگردد. تقريبا تمامي زنها جمع ميشوند. زناني که نذر داشتهاند و حاجت روا شدهاند، در ميان ميهمانان نذورات خود را توزيع ميکنند .اين نذورات بسيار ساده است و شامل: شکلات و شيرينيهاي خانگي يا شربت زعفران (به جهت تقارن با ماه محرم) است.
اين مراسم تا نزديکي هاي ظهر ادامه دارد سپس زنان کم کم آن جا را ترک ميکنند تا تدارک ناهار ظهر را ببينند و به ندريج ميدان خالي از زنان ميشود و هر خانواده به همراه ميهمانان خود در خانه بزرگ فاميل (مادر شوهر) براي ناهار جمع مي شوند در اين لحظه ديگر زمان زيادي براي آمدن مردها نماندهاست. مردان که خسته از سفر بازميگردند، از برفچال امسال ميگويند و حوادث تازه اش. برخي هم که پياده آمدهاند، کوله باري از سبزي هاي تازه به همراه دارند که هريک نشاني از برکت آن سال است.
بنا بر روايات متعدد، مکان برگزاري اين جشن در طول دوره هاي مختلف تغيير کردهاست. در زمانهاي گذشته تخت حاکم در کنار "زاغ چشمه" برپا ميشد. اين چشمه خواص درماني زيادي دارد اين چشمه در مجاورت مرکز ميدان قديمي روستا واقع شده است ، اسکيها آب آشاميدني خود را از اين جا برداشت ميکنند. پيش از برپايي تکيه، اين مکان، محل اصلي برگزاري زنشاهي بودهاست اما با ساخت تکيه، اين بنا مکان مناسبي براي برپايي تخت حاکم فراهم ميکند. تختگاه سرپوشيده تعزيه خوانان، مکان سلطنت حاکم نيمروزي است، تخت حاکم بر آن قرار ميگرفته و نمايش زنان آغاز ميشد، مگر در ماه محرم، اما بتدريج اهميت مذهبي موجب انتقال اين جشن به مکان قبلي خود، ميدان درويش باغ شده است.
در روستاي افوس که در 38 کيلومتري غرب شهر داران واقع شده است و هرساله برگزارکننده جشني است ، تحت عنوان " حکومت زنان" يا "جشن محصول" .اين مراسم پس از برداشت محصول، در يکي از روزهاي آخر بهار برپا ميشود.
در اين روستا پس از اعلام روز جشن، از زنان روستاهاي مجاور براي شرکت در جشن دعوت ميشود. در روز مقرر، روستا قرق ميشود. مردان به محوطهاي دور از روستا به نام سرچشمه که حوض متبرکي است ميروند و با خروج آنها، حکومت زنان آغاز ميشود. حاکم بر تخت مينشيند، زنان، لباس رنگين پوشيده و رامشگران، ميهمانان را به شوق وا ميدارند، اگر مردي ندانسته از روستا گذر کند به دستور حاکم زنان توسط قراولان دستگير شده و جريمه ميگردد. اين مراسم تا کمي پس از غروب ادامه دارد و غروب به پايان ميرسد. در اين هنگام، مردان باز ميگردند و هدايايي را که از قبل آماده کردهاند براي زنان خود به ارمغان ميآوردند. البته اين مراسم سالهاست که ديگر اجرا نميشود و تنها گيسسفيدان افوسي آن را به ياد ميآورند.
جواهر ده، دهي ييلاقي در 24 کيلومتري رامسر است. بوميان آن، در مرداد ماه جشني دارند تحت عنوان "گل کار جشن" .در اين جشن زنان در محل سرپوشيده "آدينه مسجد" به گرد هم ميآيند و به نظافت آن ميپردازند و مردان را دورباش ميدهند. در اين جشن حضور مردان ممنوع است اما در آن مراسم نمايشي_آييني ديده ميشود .مردان نيز از روستا خارج نميشوند، بلکه در ميدان مجاور به کشتيگيري ميپردازند و در پايان جشن براي زنان خود هدايايي ميآورند.