آيين پرخانی
- Hits: 13944
- دسته: سایر
درباره تاريخچه وقدمت آيين پرخواني اطلاعات متعددي ذکر شده است. اصل لغت پرخوان از دو کلمه پري وآواز ترکيب يافته است و از اصطلاحات خاص ازبکهاي خوارزم است. پرخوانها با ساز و آوازي که در وصف پريها ميخواندند امراض را از بدن بيماران دور ميساختند .
درکتاب لغات الترک محمود کاشغري پرخوان به معني بت و صنم آمده است.
آيين پرخواني ريشه در حوادث تاريخي دارد که منتسب به بريدن درخت خشکيده است و صداي اره را که مشابهت به بوقان يا باگان، به معناي کافر و شمن دارد، از دو تکوازه"پاک" (بغ فارسي) و" ان"به معناي خدا پرست، گرفته شده است. صدايي که از ته گلو برميخيزد. بوقان در دورانهاي مختلف به پرخوان تغيير يافته است.
پيش از توضيح آيين پرخواني، ابتدا به تعاريفي از آن مي پردازيم. اصل لغت "پرخوان" از دو کلمه پري وآواز ترکيب يافته و از اصطلاحات خاص ازبکهاي خوارزم است. پرخوانها با ساز و آوازي که در وصف پريها ميخوانند، امراض را از بدن بيماران دور ميسازند.
برخي ريشه پرخواني را در آيين شمنيسم جستجو ميکنند. شامانها ريشه در اقوام ترک و مغول دارند. آنها خود را رابط ميان انسان و موجودات ماورا الطبيعي ميدانستهاند و از دنياي غير عادي سخن ميرانده اند. با گسترش اسلام درشمال و شمال شرقي آسيا، شامانها نيز شکل و فرم اسلامي به خود گرفتند.
مراسم پرخواني معمولا شب برگزار ميشود. زيرا از نظر پرخوان، مناسبترين زمان براي جذب ارواح و دفع شياطين است. پرخوان پس از به جاآوردن نماز جماعت عشاء به منزل مي رود. اوپس از صرف چاي شروع به نواختن دوتار ميکند و يا با روشن کردن ضبط صوت موسيقي ترکمني پخش مي کند.
پرخوان با ايجاد فضاي شاد نيروهاي امدادي را نزد خويش فرا ميخواند. از سوي ديگر به وسيله ساز و آواز فضايي را فراهم ميسازد تا از اين طريق بر روحيه بيمارش تسلط يابد. در اين مرحله حاضرين بايد سکوت را رعايت نمايند.
پرخوان با غلتيدن، پريدن و خيره شدن به اطرافش مرتب به خود ميپيچد زماني که احساس ميکند نيروهاي امدادرسان او در آن محل تجمع نمودهاند، از طناب آويخته شده در وسط اتاق آويزان ميشود و از نيروهايش مدد ميطلبد و پس از چرخش مختصري خود را رها ميکند. حاضرين به وي کمک ميکنند تا از زمين برخيزد.
پارچهاي به ديواره ضلع غربي اتاق به شکل توبره آويزان است، در درون آن پارچه پيراهنهاي زنانه و مردانه و روسريهاي زيادي وجود دارد که متعلق به افرادي است که توفيق حضور در مراسم را نيافتهاند و با ارسال لباسهايشان و قراردادن آن در توبره مخصوص پرخوان، شياطين و ارواح خبيث را از وجود خويش ميزدايند. در باور پرخوان، در اين توبره نيروهاي امدادرسان او و اجنه تجمع ميکنند و راز مداواي بيماران در آن توبره نهفته است. پرخوان در اين مراسم بارها به سمت توبره رفته و به آن گوش فراداده و دوباره نزد بيمارش ميآيد و با اين عمل از نيروهاي پنهاني داخل توبره دستور ميگيرد. در مراسم پرخواني بيماراني که دچار بحران شديد روحي هستند بيشتر از سايرين مورد توجه قرار ميگيرند.
در مرحله بعد، پرخوان شمشيري را به دست گرفته و به سوي بيمار حملهور ميشود. او شمشير را در گوشه ابروي بيمار قرار داده و به آرامي به طرفين ميچرخاند سپس شمشير را درپشت گردن تک تک حاضرين قرار ميدهد. او به کمک دستيارش با دو قطعه چوب ضربهاي به اين شمشير وارد ميکند و بر اين باور است که ارواح خبيث در اين مرحله دفع ميشوند.
از ابزار ديگر پرخوان، کفگير است. در گذشته، او کفگير را در اجاق آتش ميگداخت اما امروزه آن را بر روي بخاري نفتي خاموش قرار ميدهد. پرخوان بنا به موقعيت و به تشخيص خود گاهي کفگير سرد را به کف پاي بيماران ميزند. با پايان يافتن اين مرحله، او به هريک از حاضرين دست ميدهد و آنها نيز مبالغ و هدايايي برحسب توان درجيب پرخوان قرار ميدهند که اصطلاحا به آن آقليق aghlgh ميگويند. سپس او در وسط اتاق دو زانو نشسته و به درگاره خداوند متعال دعا ميخواند پس از آن اتاق را ترک ميکند.
آخرين مرحله درمان، دعانويسي است. او کاغذي را به صورت چهارگوش پاره کرده و بر روي آن خطوطي را ترسيم ميکند، کلمه يا حرفي در نوشتار وي مشاهده نميشود .برخي از برگهها را با آب دهان خيس کرده و روي هم ميچسباند و آنها را به صورت سهگوش (مثلثي شکل) درآورده به بيمار يا همراه او ميدهد. پرخوان دستور مصرف را بر حسب نوع بيماري مشخص ميکند. بيمار بايد دعاي تجويز شده را داخل يک پياله آب حل کرده و آن را ميل نمايد و يا شب به هنگام خواب زير بالش خود قرار دهد. گاهي نيز پرخوان دستور ميدهد دعا را بسوزانند. معمولا مرحله دعانويسي تا نيمههاي شب طول ميکشد. پرخوان به هنگام نوشتن دعا ناگهان به اطراف نگريسته و با خود سخن ميگويد در اين لحظات او با اجنه و ارواح خبيث ارتباط برقرار ميسازد.
پرخواني از آيينهاي درمانگري بومي مردم ترکمن است و اين آيين ريشه در اديان کهن و باورهاي فرهنگي آنها دارد. در باور معتقدان به اين آيين، بيماراني که تحت مداواي پزشک قرارگرفته اما پس از مدتي درمان نمي شوند، جهت مداوا نزد دعانويسان، طوايف مقدس، گروهي که خود را به اعقاب خلفاي راشدين منتسب ميدانند و يا روحانيوني که در باورهاي مردم ترکمن از حرمت برخوردارند و توهين و بياحترامي به آن ها جايز نيست و يا نزد پرخوانها ميروند. بنابراين آيين پرخواني، ريشه در پيشينه فرهنگي و ديني مردم ترکمن دارد. امروزه نيز در باورهاي ديني و فرهنگي آنها درمانگران بومي از احترام و مقبوليت خاصي برخوردارند. گروه هاي ديگري مانند دعانويسان، طوايف مقدس و برخي از روحانيوني که نزد مردم در طبابت مشهورند، با روش هاي خاص خويش به درمان بيماران ميپردازند.
رجب پرخوان، از مشهورترين چهرههاي پرخوان در بين ترکمنهاي ايران است. او در يکي از روستاهاي شهرستان کلاله در استان گلستان زندگي ميکند و از زبدهترين درمانگران بومي به شمار ميرود. بسياري از پيروان وي بر اين باورند که با در گذشت رجب پرخوان که دوران کهولت و بيماري را سپري ميکند، اين شيوه درمان نيز جايگاه و موقعيت پيشين خود را از دست خواهد داد. زيرا ساير پرخوانها همانند وي از مهارت لازم برخوردار نيستند و در باور مردم و معتقدان به پرخواني، قدرت درمانگري آنها با رجب پرخوان برابري نميکند. از سوي ديگر، با پيشرفت علم پزشکي، در ميان برخي از افراد جامعه از ميزان محبوبيت پرخوانها تاحدودي کاسته شده، اما همچنان به عنوان يکي از روشهاي درمان بيماران روحي مورد توجه پيروان خويش است. در ساليان اخير، از سوي سازمان ميراث فرهنگي پژوهشکده مردمشناسي پژوهشي در خصوص پرخواني رجب پرخوان به وسيله محمد ميرشکرايي، ريس وقت پژوهشکده مردم شناسي، انجام گرفته است
آيين پرخواني در بين تركمنهاي استان گلستان و خراسان شمالی رايج است. تركمنهاي استان گلستان، در قلمرو شهرهاي اق قلا، بندرتركمن، گنبدكاووس، كلاله و مراوهتپه و تركمنهاي استان خراسان شمالی، در بخش رازوجرگلان وشهر بجنورد زندگی ميكنند.